آفتابنیوز : حسین شمسیان در ادامه یادداشت خود در روزنامه کیهان با نوشت: در ادامه این یادداشت آمده است: این، حکایت حال آنانی است که این روزها دم از آشتی ملی میزنند. کسانیکه حماسه عظیم مردم در سال 88 را به فتنهای عظیم بدل کردند،دروغ گفتند،در دروغ تقلب دمیدند،در جامعه شکاف ایجاد کردند و بیگناهان زیادی را به خاک افکندند،طمع دشمن را بر انگیختند و باعث تشدید تحریمها در پی آشوبها شدند. جماعتی که خودشان جنگ به راه انداختند، شکست خوردند،قهر کردند، آبروی نظام را بردند و.... حالا خیلی شیک و مجلسی میگویند بیایید آشتی کنیم،آن هم آشتی ملی! یعنی خودشان را ملت میدانند! البته این جماعت از یک جهت از خوارج هم عقبترند و آن اینکه خوارج- ولو به ظاهر- توبه کردند اما اینان، هنوز حاضر به توبه در پیشگاه خدا و ملت نشدهاند و هنوز در دلشان از آنچه کردند پشیمان نیستند که اگر بودند، به زبان میآوردند و از ملت عذر خواهی میکردند.
یادداشتنویس کیهان مینویست: گسیل کردن پیادهنظامهایی کمارزش با جرائمی مثل اختلاس و دادن اطلاعات و اسرار به دشمن،با دو هدف صورت میگیرد. نخست آنکه تصمیمات و آراء دستگاه قضایی به عنوان مرجع قانونی و داور نهایی در مخاصمات، مخدوش و بیاعتبار شود. در این فرایند تلاش میشود دستگاه قضایی دارای ساختاری بر خلاف میل و اراده مردم معرفی شده، اینگونه وانمود گردد که هر آنچه ناشی از آرا قضایی است،مورد اعتراض و عدم پذیرش اجتماعی است و لذا این دستگاه با شکل کنونی فاقد اعتبار است! هدف دوم که با اتمام بخش نخست خود بخود حاصل میشود،اصلیترین هدف این پروژه است و آن،خارج کردن امور از مجرای قانونی و عادی آن و کلید زدن موضوعاتی همچون «آشتی ملی» است که نوعی دیگر از «اردوکشی خیابانی» است که البته به دلیل عدم اقبال و استقبال مردمی،عملا به اردو کشی و عربده کشی رسانههای زنجیرهای بدل شده است. طراحان این پروژه، نوع دیگری از این هدفگیری را در سال 88 و در جریان انتخابات دنبال کردند و البته از مردم تودهنی خوردند.
نباید از نظر دور داشت که در هنگامه مشکلات و گرفتاریهای متعدد معیشتی مردم که ناشی از عملکرد سوءدولت یازدهم است، طرح موضوعاتی اینچنینی، از یک سو رد گم کردن و سرگرم کردن مردم است و از دیگر سو،جفا به امید و اعتماد ملت است که باید در جای خود به آن هم پرداختهشود.
«طرفدار مردم است خامنهای»
همچنین حسین قدیانی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: نخستین روز آبان 89 و ناظر بر سفر رهبر انقلاب به شهر مقدس قم، متنی مطول نوشتم تحت عنوان «طرفدار ماهاست خامنهای» که دیروز یعنی 27 بهمن 95 باز هم ثابت شد «طرفدار ماهاست خامنهای». «ماها» اما یعنی ما مردم. آحاد مردم. توده مردم. همین مردم کوچه و بازار. صحه حضرت آقا بر گلایههای رنگارنگ و متعدد ملت از دولت، یعنی مادام که سایه ولیفقیه بر سر ما مردم بلند باشد، جمهور هرگز احساس تنهایی نمیکند. پس فقط اینگونه نیست که به شهادت روزی مثل 22 بهمن، مردم، طرفدار خمینی یا خامنهای باشند؛ عکس این گزاره هم صادق است و ولیفقیه هم حامی و هوادار ملت است... راهپیمایی 22 بهمن در همه شهرهای استان خوزستان، دفاع مردم بود از «اصل نظام» و الا، هموطنان عزیز ساکن در جنوب غرب ایران... 30 سال بعد از جنگ، برق را، نه بمباران رژیم بعث و نه حتی تهدیدهای توخالی رؤسایجمهور آمریکا، که بیتدبیری دولتی خاموش میکند که شوربختانه، خود را «دولت تدبیر و امید» هم میخواند!...بنابراین تاکید بر اینکه «راهپیمایی 22 بهمن فقط در مقام دفاع از «اصل نظام» بود و آقایان یکوقت دچار اشتباه در تحلیل نشوند»، هم سخن رهبر انقلاب است و هم سخن مردم همیشه حاضر در صحنه انقلاب.
سال 88 هم ... چنان در فتنه خود مست و مصمم بودند، کأنه تمام شده میدانستند کار اصل نظام را! و آری! همین بود که حاضر نشدند دعوت به حق و حقیقت و قانون و انقلاب و امام و 300 هزار خون شهید را لبیک بگویند! به وضوح میدانستند تقلب نشده اما چون این دروغ بزرگ، اولا «اسم رمز آشوب» بود و ثانیا «چراغ سبز تحریمهای معروف به فلجکننده»، لاجرم تا میتوانستند پروبال دادند به آن! حالا اما دم از «آشتی ملی» میزنند...شما فرق دارید با ملت! و ملت هم فرق دارد با شما! ملت، همان است که در اوج گلایه از دولت، باز هم دفاع از «اصل نظام» را برای خود واجب میداند و شما اما همان عناصر وقیحی هستید که شعار «انتخابات بهانه است/ اصل نظام نشانه است» را هم شنیدید و باز همراهی کردید با ضدانقلاب!