همزمان با انتشار این خبر البته سد دیگری در همان حوالی شکست؛ سدی خاکی در نزدیکی شمال خاوری شهر جهرم. مدیریت بحران استانداری فارس اطمینان داد که خطری جان شهروندان را تهدید نمی کند؛ در عین حال منطقه های مسکونی فرهنگ شهر و خارقان در جهرم تخلیه شد. این نخستین بار نیست که هشدار شکستن سد داده می شود. البته چنین رویدادی دور از انتظار نیست، چه اینکه چند هفته پیش سدی در آمریکای شمالی شکست.
در این شرایط در فارس سد سازی به صورت گسترده جریان دارد؛ یکی از آنها روی گسل فعال و درست در بالادست کلانشهر تقریبا 2 میلیون نفری شیراز. سد تنگ سرخ را در شرایطی می سازند که سازمان محیط زیست کشور ایرادهای بسیاری بر آن وارد کرده و هنوز پیوست زیست محیطی آن را به تایید نرسانده است. در حالی که قانون، ساخت پروژه های عمرانی بزرگ را منوط به تایید پیوست زیست محیطی آن کرده است. اکنون برخی اعضای شورای شهر شیراز می گویند که می خواهند به خاطر صادر نشدن پیوست زیست محیطی ساخت این سد از سازمان محیط زیست کشور شکایت کنند. این اتفاق البته همه در شرایطی رخ می دهد که انتقادات بابت سدسازی در کشور به قدری بالا گرفته است که بسیاری حتی آن را «بر خلاف عدالت» می دانند چرا که تقریبا در همه پروژه های سدسازی بالادست آباد شده و پایین دست خشکیده است.
شور و خشک
اسفند پارسال که به بختگان رفتم از دومین دریاچه فارس تنها بستری سپید رنگ از نمک مانده بود و بس. 10 سال است که این گونه شده و این طور که معلوم است، با این وضع شاید تا همیشه این گونه بماند. آبگیری اندکی که در این دریاچه در بارش های اخیر اتفاق افتاد هم البته به قدری سطحی بود که با اندکی تابش آفتاب از میان می رود. البته همه چیز به خشکیدن دریاچه خلاصه نمی شود؛ جمعیت شهرها و روستاهای پیرامون دریاچه به شکل قابل توجهی کاهش یافته است؛ آسیب های اجتماعی همچون طلاق و... به شکل قابل توجهی بیشتر شده و بخش بزرگی از زمین های پیرامون دریاچه نه تنها آبی برای کشاورزی ندارند بلکه به خاطر وزش توفان نمک شور شده اند. در بالادست، یعنی در حوزه سد درودزن 120 هزار هکتار زمین زیر کشت رفته است. در دهه 50 قرار بوده این سد تنها برای 40 هزار هکتار زمین کشاورزی آب تامین کند که اکنون به 3 برابر افزایش یافته است. این است که سد سازی عملا بالادست را آباد و پایین دست را ویران می کند.
مخالفان البته دلایل دیگری هم برای مخالفت با سدسازی مطرح می کنند؛ از همه مهمتر اینکه در اقلیم ایران نمی توان آب را در سطح زمین نگهداری کرد زیرا تبخیر به ویژه در تابستان بسیار بالاست. که البته پدران ما به خوبی از این مشکل آگاه بوده و آب را در کاریزها و زیرزمین نگهداری می کردند.
یکی دیگر از خطرهایی که سدها را تهدید می کند، سیل است. سیل عموما در مسیر خود بخش بزرگی از خاک را با خود همراه می کند و آن طور که محمد حسن محبی، معاون آبخیزداری اداره کل منابع طبیعی فارس به گزارشگر «خبرجنوب» می گوید، این گل و لای قدرت تخریب گری سیل را 10 برابر افزایش می دهد. گل و لایی که پشت سدها ذخیره می شود و می تواند عمر مفید یک سد را به شکل قابل توجهی کاهش دهد. این هم می تواند یکی دیگر از نشانه های ناهمخوانی سدسازی با اقلیم ایران باشد چرا که فرسایش خاک در کشور و به ویژه استان فارس بالاست و به آسانی سیل ها گل آلود می شوند.
سدسازان البته لابی های گسترده ای برای اجرای پروژه های بزرگ سدسازی انجام می دهند تا جایی که چندی پیش یکی از رسانه های کشوری از وجود «مافیای مدافع سدسازی در ایران» نام برد. در این شرایط اما مسئولان در فارس بر ساخت سد تنگ سرخ اصرار می کنند. سدی در بالادست شهر 2 میلیون نفری شیراز که البته روی گسل فعال سبزپوشان ساخته می شود؛ گسلی که سالانه 1.2 میلی متر حرکت می کند و این در شرایطی است که آیین نامه 2800 ساخت و ساز هر نوع ساخت و ساز روی گسل را منع کرده است. مدافعان ساخت این سد می گویند می خواهند با این سد 3 هدف را برآورده کنند؛ نخست اینکه جلو بروز سیل را در رودخانه خشک بگیرند تا حوادث سال های 65 و 72 که مرگ شهروندان را به دنبال داشت تکرار نشود.
دوم اینکه منبع آبی برای باغ های قصردشت فراهم شود و سرانجام اینکه پیرامون این سد یک منطقه گردشگری ایجاد شود. شاید از میان همه این هدف ها، برخی افراد بیش از همه دنبال هدف سوم باشند چرا که با ایجاد این منطقه گردشگری قیمت زمین در آن مناطق به شکل قابل توجهی افزایش می یابد. این شد که حتی یکی از شهرداران پیشین شیراز گفته بود: «همه می دانند هدف از ساخت این سد چیست».
بحث مهم دیگر، جلوگیری از بروز سیل است. واقعیت این است که در چند سال گذشته نه تنها رودخانه خشک اصلا لایروبی نشده بلکه شهرداری در آن خیابان و جزیره ساخته و عملا بستر رودخانه را اشغال کرده است. این است که در زمان بروز سیل آب از بستر دریاچه ممکن است بیرون بزند. ضمن اینکه ساخت سد در بالادست یک کلانشهر - هرچقدر هم که به ادعای موافقان ساخت آن کوچک باشد- می تواند یک خطر تلقی شود؛ نکته جالب دیگری هم وجود دارد. همین دوشب پیش زمین به بزرگی یک ساختمان در خیابان زند دهان باز کرد؛ طوری که شهرداری ناچار شده خیابان زند باریک را فعلا ببندد.
واقعیت این است که جنس خاک این منطقه با جنس خاک اطراف سد تنگ سرخ یکی است. بارش های اخیر این گونه خاک را شست و پروژه ساخت ایستگاه مترو بازار را با مشکل روبرو کرد؛ آن وقت آبدار کردن این خاک پیرامون سد تنگ سرخ چه میکند؟ دکتر آهنگ کوثر، پدر علم آبخوانداری ایران پیش از این به گزارشگر «خبرجنوب» گفته که با ساخت این سد خطر فرونشست زمین در مناطق مسکونی اطراف سد همچون شهرک بهشتی و ... وجود دارد.
سیل ویرانگر
اگر قرار بر این باشد که سد در استانی چون شیراز ساخته نشود، چه طرحی را می توان جایگزین کرد؛ یکی از پیشنهادات می تواند توسعه طرح های آبخیزداری باشد؛ طرح هایی که آب را به سمت منابع زیرزمینی هدایت می کند؛ و چنین طرحی از آنجا اهمیت دارد که 85 درصد از سفره های زیرزمینی فارس خالی شده اند.
آن طور که عبدالکریم جامع، مدیرکل هواشناسی فارس می
گوید، در روزهای اخیر به طور میانگین در فارس 264 میلی متر باران باریده
است. سدهای فارس در جریان این بارندگی نزدیک به 300 میلیون مترمکعب آب
ذخیره کردند. بیش از همه، سد قیر و کارزین که ذخیره آن به نزدیک به 450
میلیون مترمکعب رسید. همزمان اما طرح های آبخیزداری هم باعث ذخیره میزان
قابل توجهی آب شده اند.
آن
طور که معاون آبخیزداری منابع طبیعی فارس می گوید این طرح ها به ویژه در
دو شهر پربارش جهرم و قیر و کارزین موفق عمل کردند؛ از قرار معلوم این طرح
ها باعث شده 110 میلیون مترمکعب آب به منابع زیرزمینی نفوذ کند. در واقع
کار طرح های آبخیزداری این است که باران را در مکانی که می بارند نگه می
دارند. و باعث نفوذ آن به منابع زیرزمینی می شوند؛ بر خلاف سیل که در مسیر
خود گل و لای زیادی را به همراه می برد که به این ترتیب نه تنها شانس نفوذ
آب به زمین کاهش می یابد بلکه فرسایش خاک بالا می رود و گل و لای زیادی پشت
سدها می ماند؛ آن هم در شرایطی که برخی از این سدها در بالادست نقاط شهری
قرار گرفته اند؛ مانند سد قیر و کارزین که در بالادست شهر قیر قرار دارد.
معاون
آبخیزداری منابع طبیعی فارس می گوید: «سیل وقتی سرعت می گیرد خطرناک می
شود و اگر گل و لای با آن همراه شود، قدرت ویرانگری آن 10 برابر افزایش می
یابد. با طرح های آبخیزداری می توان سرعت آب را کم و شفافیت آن را بیشتر کنیم در نتیجه امکان نفوذ آب به منابع زیرزمینی افزایش می یابد».
به باور محبی، سدسازی در مواردی نیاز یک استان است؛ چه اینکه امروزه سد درودزن 30 درصد آب شرب مصرفی مردم شیراز را تامین می کند؛ از نظر معاون آبخیزداری منابع طبیعی فارس، این شرایط زمانی خطرناک می شود که تبدیل به عادت شود. او بر این باور است که به جای سد تنگ سرخ می توان با موفقیت طرح های آبخیزداری را اجرا کرد آن هم با 20 درصد هزینه. به این شیوه نه تنها نگرانی ها بابت بروز سیل از میان می رود بلکه منبع آب مطمئنی برای تامین آب باغ های قصردشت هم فراهم می شود. محبی می گوید: «با شرایطی که سد تنگ سرخ دارد، این سد عمر مفید و پایداری برای شهر شیراز نخواهد داشت».
هم اکنون در فارس 600 پروژه آبخیزداری وجود دارد و البته تکمیل همه پروژه های مورد نیاز 700 میلیارد تومان هزینه میخواهد؛ در این وخامت بحران آب اما اقدام چندانی برای حل بحران ها پیش بینی نشده است؛ واقعیت البته این است که اقلیم فارس رو به تغییر است و چند سال فارس به طور کامل میخشکد و گاهی باران هایی سیلآسا از جنس بارش های هفته پیش در استان رخ می دهد؛ نگرانی این است که برخی مسئولان تصور کنند با این بارش ها بحران آب حل شده و کمتر در اندیشه یافتن راهکارهای جایگزین باشند.