آفتابنیوز : تجمع مدیران یا رانندگان آژانس های اتومبیل کرایه در مقابل مجلس شورای اسلامی با خواست ممنوعیت فعالیت اپ های مسافریابی ( اسنپ و تپ سی) از جنبه های مختلف قابل توجه است.
به گزارش عصر ایران، در این که هر صنفی حق اعتراض به موضوع مورد مناقشه خود را دارد تردیدی نیست ولی در این مورد خاص جنبه نمادین پیدا کرده و انگار این مدل سنتی کسب و کار است که در برابر مدل نوین آن صف آرایی می کند.
این در حالی است که این اتفاق کما بیش در جاهای دیگر نیز رخ داده ولی صنوف یا حِرَف دیگر تدابیری اندیشیده یا کنار آمده اند و گرنه باید شاهد تجمع نان سنگکی ها در اعتراض به فعالیت نان فانتزی ها، کباب کوبیده ای ها در اعتراض به پیتزایی ها و روزنامه نگاران مطبوعات چاپی در اعتراض به سایت نگاران و البته سایتی ها هم در اعتراض به گروه های تلگرامی بودیم و باشیم چون در این نمونه ها هم تقابل ضمنی کار سنتی با فعالیت جدید نمود دارد.
در این مورد خاص البته مشکل از آنجا احساس شده که آژانس ها این تصور را دارند که جای آنان تنگ و تنگ تر می شود و به خاطر خدمات بهتر و قیمت کمتر مشتریان به اسنپ و تپ سی بیشتر تمایل دارند تا آژانس های اتومبیل.
حال آن که در مثال قبلی نان فانتزی نتوانست جای نان سنگک را بگیرد و حتی استقبال از نان سنتی افزایش یافته یا پیتزا و همبرگر جای آبگوشت و کباب کوبیده را نمی گیرد و درباره خودمان هم مطبوعات چاپی راه بقا را در این دیده اند که گزارش و تحلیل را پررنگ تر کنند چون در عرصه خبر توان رقابت ندارند اما در گزارش و تحلیل همچنان مطبوعات چاپی خاصه ماهنامه ها و فصل نامه به اتکای نویسندگان شاخص خود بسیارجذاب اند و یک نشریه معادل چند کتاب و لذت بخش است.
درست است که سایت ها با روزنامه ها رقابت دارند اما هیچ سایتی نمی تواند جای بخارا، مهرنامه، تجربه، نگاه نو، ارغنون، حرفه هنرمند یا کاروان را بگیرد. بنا براین مجلاتی از این دست چندان نگران نیستند.
از سوی دیگر اجتماع در مقابل مجلس و نه اتحادیه یا وزارت صنعت، معدن و تجارت یا وزارت ارتباطات نشان می دهد امید دارند با سیاسی یا امنیتی شدن موضوع رقیب را از صحنه به در کنند و شاید به همین خاطر شعار می دادند: اسنپ آمریکایی اعدام باید گردد!
مهم ترین استدلال مدیران یا رانندگان آژانس ها این است که آنان بنگاه هایی واقعی اند که مدیر و مباشر و کارمند دارند و بر رانندگان و سرویس دهی شان نظارت می کنند و رانندگان را در مواقع لازم مورد بازخواست و پرسش قرار می دهند و پس از استراحت به ماموریت جدید اعزام می شوند.
به عبارت ساده تر هویت آنان مشخص است در حالی که معلوم نیست رانندگان اسنپ و تپ سی چه کسانی هستند. از منظر امنیتی هم سوالاتی را مطرح می کنند و خصوصا می پرسند چگونه می توانند با نصف قیمت خدمات بدهند؟
نکات زیر می تواند هم پاسخی به این پرسش ها و ابهامات باشد و هم زوایای تازه ای را بگشاید:
1- تفاوت قیمت مشکوک نیست چون راننده آژانس مسیر برگشت را باید بدون مسافر بازگردد در حالی که در اسنپ مسیر برگشت را با مسافر طی می کند. بنا بر این قیمت کمتر راز آلود نیست.
2- اگر در برخی شهرهای دیگر دنیا اعتراضی صورت می گیرد به خاطر آن است که با پرداخت مبالغ قابل توجه «انحصار» را از آن خود کرده اند. مثلا در استانبول پول کلانی می دهند و حق انحصار مسافربری در سطح شهر یا به قصد فرودگاه را به دست آورده اند. آیا در تهران اتحادیه آژانس ها یا تاکسی رانی چنین انحصاری را با پرداخت وجه کسب کرده اند؟ شاید گفته شود امتیاز تاکسی یا آژانس را دریافت کرده اند اما اینجا صحبت از «انحصار» است نه امتیاز.
«اوبر» هم در پاسخ به اعتراض ها استدلال کرده بود امتیاز میلیون دلاری انحصار سوار کردن مسافر از کنار خیابان یا «های لینگ» است و رانندگان اوبر این کار را نمی کنند.( مستند به نوشته ای از حامد قدوسی) آیا اتحادیه آژانس ها چنین امتیازی را خریداری کرده اند؟
3- چنان از اسنپ و تپ سی ابراز نگرانی می شود که انگار پیش از این شاهد تاکسی تلفنی 133 نبودیم. اما مگر تاکسی تلفنی در این شهر فعالیت نمی کرد و نمی کند؟ اسنپ نیز همان تاکسی تلفنی است منتها با تلفن های هوشمند و مدرن تر امروزی.
4- به نظر می رسد بیشتر اعتراض کنندگان تجمع دوشنبه صاحبان آژانس ها بودند نه رانندگان. چون خدمات اسنپ را هم رانندگان ارایه می دهند و نرم افزار که جای راننده را نگرفته است! به بیان دیگررانندگان نباید احساس خطر کنند.
5- اگر اتحادیه زودتر جنبیده و تدابیری اندیشیده بود اتفاق مثبتی محتمل بود اما بعید است که اصرار بر سیاسی و امنیتی کردن موضوع و هراساندن مردم و مقامات از اسنپ ره به جایی ببرد. چون این اتفاق تازه نیست و در جاهای دیگر هم رخ داده است. نیازمندی های رایگان در فضای مجازی در مقابل نیازمندی های روزنامه ها خصوصا همشهری، سریال های جم در مقابل تولیدات تلویزیون داخلی، شبکه نمایش خانگی و سینما ها و این قصه ادامه دارد...
یا خیلی ها فکر می کردند در مقابل تلویزیون هایی که به سینمای خانگی بدل شده اند سنت فیلم دیدن در سالن تاریک سینما مهجور و منسوخ می شود اما سینماهایی که خود را به روز کردند ماندند.
از منظری کلان تر این تنها آژانس های کرایه اتومبیل نیستند که در مقابل فناوری مدرن احساس خطر می کنند. خیلی از مشاغل دیگر نیز از این ناحیه آسیب دیده اند و منحصر به ایران هم نیست.دغدغه روز دنیاست و فناوری های تازه همان طور که شغل ایجاد می کنند مشاغلی را هم از بین می برند. راه چاره این است که سندیکاها و اتحادیه ها تدابیری بیندیشند یا دولت چتر تمین اجتماعی را بگستراند.
6- یکی از دلایل استقبال مردم مشخص و قطعی بودن کرایه دریافتی است. 50 سال است که تاکسی متر کالایی تزیینی به حساب می آید و سازمان تاکسی رانی نتوانسته تاکسی متر را فعال کند. در سال های اخیر البته در برخی تاکسی ها استفاده می شود اما تاکسی هایی که روشن می کنند هم عملا از نرخ متعارف بیشتر می گیرند! اسنپ و تپ سی اما این رؤیا را محقق کرده است. آژانس ها به جای اعتراض آسیب شناسی کنند.
مشاغل خدماتی باید به مردم خدمات بدهند و دوران انحصار شکسته است. این همه آشپزخانه یا کترینگ اگر درشهر نبود آیا قیمت غذا تا این حد شکسته می شد؟ رستوران ها اما ورشکست نشدند چون کیفیت دیگری ارایه می کنند و مشتری رستوران تنها به دنبال سیر کردن شکم نیست و از فضا هم استفاده می کند.
معلوم است که بین دو کیفیت مساوی قیمت کمتر انتخاب می شود. تازه گاه کیفیت هم مساوی نیست. این که اتومبیل شاسی بلند رنو بنشینی و دست آخر بدانی باید 10 هزار تومان بپردازی و راننده از شغل خود را ضی باشد کجا و این که اومبیل مستعملی را سوار باشی و ندانی 20 تومان می خواهد بگیرد یا 25 تومان و تمام مسیر به زمین و زمان ناسزا بگوید و از مشاغلی که داشته یا ادعا می کند که داشته با حسرت یاد کند کجا؟
7- اگر مشکل این شهر آشفته و نا به سامان، کندی ترافیک ( و نه خود ترافیک به معنی آمد و شد) است یکی از راه ها هم استفاده از این گونه وسایل است چون مسیرها را کوتاه تر طی می کند و در مقصد دنبال جای پارک نخواهی گشت.
8- گفته می شود همه معترضان صاحبان یا رانندگان آژانس ها نبودند. تاکسی های زرد و سبز هم از این که در اسنپ پذیرفته نمی شوند شاکی اند. علت روشن است. شرکت ها جدا و متفاوت اند.
این گزارش نمی خواهد جانب یک یا دو شرکت را بگیرد و حق دیگران را نادیده بینگارد. نفعی هم در هیچ یک ندارد. تنها این واقعیت را یادآور می شود که عرصه کسب و کار تغییر کرده است و مردم ترجیح می دهند از خدمات مدرن تر استفاده کنند و پول همان خدمات را بپردازند نه آن که خود را ناگزیر ببینند بابت سرقفلی های کلان هم سهمی بپردازند.
9- در مورد بحث امنیت هم هویت راننده و شماره پلاک خودرو و مسیر و حتی تصویر راننده مشخص است.
دست آخر این که: 20 میلیون تلفن هوشمند در دست مردم است . هیچ تکنولوژی یی در این حجم وارد کشور نشده و تلفن هوشمند تنها تلفن نیست و با نرم افزارها شناخته می شوند. بنا بر این نمی توان نرم افزارهای متنوع را محدود و منکوب کرد. اسنپ و تپ سی نباشد شبکه ای دیگر شکل می گیرد که چه بسا حفره هایی در آن وجود داشته باشد که نتوان کنترل و مدیریت کرد.