آفتابنیوز : به هر تقدير احزاب موتلفه مشتركا ٤٤٨ كرسي از مجموع ٦١٤ كرسي بوندستاگ (مجلس عوام آلمان) را بدست آوردند و با خداحافظي گرهارد شرودر از قدرت، آنجلا مركل در تاريخ ٢٢ نوامبر رسما به عنوان نخستين صدراعظم زن كشورش معرفي شد. با گذشت بيش از ١٠٠ روز از آن مقطع تاكنون همگان نگاه خود را به ميزان بازدهي ائتلاف بزرگ و ارزيابي عملكرد مركل معطوف كردهاند.»
شبكه دويچه وله در اين باره آورده است: «پيش بينيهاي شومي كه زماني دربارهي ائتلاف بزرگ ميشد غلط از آب درآمده و بالعكس آنچه اكنون در توصيف اين ائتلاف ميتوان به كار برد واژهي هماهنگي و هارموني است.»
كلوس دتربك، استاد علوم سياسي دانشگاه ماگدبورگ ارزيابي خود از صد روز صدراعظمي مركل طي پرسش و پاسخ با دويچه وله بيان داشته است:
ضربالاجل ائتلاف بزرگ - صد روز اتبدايي آغاز به كار - به پايان رسيده است برخي معتقدند كه دولت فعلي از آنچه پيشتر انتظار ميرفت عملكرد بهتري داشته است؟
بله موافقم. نظرسنجيها از وضعيت خوب و مطلوب آنجلا مركل و اتحاديهي دموكرات مسيحي حكايت دارند. چنين آغاز نسبتا خوبي براي ائتلاف بزرگ را ميتوان به دو دليل عمده نسبت داد؛ نخست آنكه در اين ائتلاف موفقيتهايي حاصل شده از جمله سفر مركل به آمريكا و روسيه و شركت در اجلاس اتحاديهي اروپا و نيز مجموعه توسعههاي اقتصادي مثبت. دوم آنكه وقتي بحث اعتماد مطرح مي شود شاهديم كه تودهي مردم آلمان به حمايت گسترده از صدراعظم خود پرداختهاند، مردم با رضا و رغبت به ائتلاف بزرگ مهلت ميدهند تا جايگاه در خور خود را پيدا كند. اكثريت مردم بر خلاف زماني كه دولت شرودر بر كشور حاكم بود اكنون احساس ميكنند كه تيمي كارآمد، لايق و مقتدر سكان هدايت كشورشان را در دست دارد.
بنابراين اشخاص در اين دولت نسبت به چارچوب كلي تيم ,اهميت كمتري دارند؟
بله ميتوانيد چنين استنباطي داشته باشيد. اين امر با نقش مركل به عنوان صدراعظم مرتبط است. وي شخصيتي برجسته كه پيشاپيش ديگران حركت كرده و صاحب اختيار مطلق باشد نيست. بلكه نقش هدايت كنندهي تيمش را بر عهده دارد. اين مساله در واقع وجه تمايز مركل و شرودري است كه در حد بازيگر اصلي در صحنه سياسي جولان ميداد.
به رغم موفقيتهاي حاصله آيا كشور حقيقتا در مسير يافتن راهحلهايي براي رفع مشكلات و معضلات خود پيشرفتهايي داشته است؟
اين احساس يا گمان كه هنوز تصميم جدي در اين رابطه اتخاذ نشده حقيقت دارد، شالودهي واقعي سياستهاي جديد هنوز ريخته نشده و پيرامون اصلاحات فدراليسم و ساير پروژههاي اصلاحاتي كه هم چنان بلاتكليف ماندهاند بايد مذاكرات تكميلي صورت گيرد.
آنجلا مركل نزد خبرنگاران از حمايت قابل توجهي برخوردار است، رهبران خارجي نيز براي وي احترام قائل هستند چه خصوصيت متمايز كنندهاي در وي ديده ميشود؟ او سعي ميكند سياستهايي را كه به صلاح كشورش است پياده كند، وي در ائتلاف بزرگ سياست را سرلوحهي كار خود قرار داده كه يكي از مهمترين مصاديق اعتبار وي به شمار ميآيد.
آيا مركل باتداوم اين استراتژي موفق خواهد بود؟يكي از نقاط قوت مركل توانايي او در پرداختن به هر دو موضوع است اما در حقيقت چنين مزيتي در مواقع تصميمگيري و زماني كه وي به سختي قادر به پافشاري بر سلطهي خود باشد ممکن است مايهي گرفتارياش شود.
حزب سوسيال دموكرات (SPD) محبوبيت خود را از دست داده آيا اين امر به دليل داشتن مديري ناكارآمد است يا اتخاذ استراتژي غلط؟
حزب SPD با دو مشكل روبروست در وهلهي نخست اينكه وزراي خوبي را در دولت ائتلافي منصوب نكرد. در اين ميان به طور مثال ميتوان به فران مونتفرينگ وزير كار و پيير اشتاين بروك وزير دارايي اشاره كرد. از سوي ديگر مردم هنوز مطمئن نيستند كه سوسيال دموكراتها از چه اصل و مبنايي حمايت ميكنند آيا اين حزب همانگونه كه طي سالهاي گذشته تحت رهبري شرودر نشان داده، حزب اصلاح طلب است؟ يا اينكه مسير سنتيتر و اتحاديهگرايانهتري را در پيش گرفته است. ماتياس پلاتزك (رييس حزب SPD) همچنان در جايگاهي قرار ندارد كه به واسطه آن قادر باشد خط مشي آينده حزبش را ترسيم كند به همين خاطر حزب ضرر و زيان ميبيند.
آيا هنوز اپوزيسيوني وجود دارد؟ اگر پاسخ مثبت است آيا اين اپوزيسيون قادر خواهد بود حمايت عمومي را متوجه خود سازد؟
اينكه احزاب مخالف در جلب مخاطب مشكل دارند حقيقت انكار ناپذيري است. اين روزها حزب چپ بيشتر نگرانيهاي درون حزبي داشته و حزب سبزها نيز مسير خود را بدرستي پيدا نكرده همچنین دموكراتهاي آزاد نيز براي مطرح ساختن خود با مشكلات عديدهاي دست و پنجه نرم ميكنند، احزاب كوچكتر روزهاي دشواري را تجربه ميكنند، بايد منتظر اواخر مارس هنگام برگزاري انتخابات در راين لند پالاتينات، ساكسوني-آنهالت و بادن ورتمبرگ باشيم تا عملكرد اين احزاب را مشاهده كنيم.