آفتابنیوز : به گزارش گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا، خبر کوتاه اما شیرین بود و بار دیگر نام ایران و هنر ایرانی را در عرصه جهانی مطرح کرد. این برای دومین بار بود که اسکار جایزه بهترین فیلم خارجی به اصغر فرهادی و سینمای ایران تعلق گرفت.
فرهادی کارگردانی را به صورت حرفه ای را سال 81 در سینما آغاز کرد و آثاری چون «رقص در غبار»، «شهر زیبا» ، «چهارشنبه سوری» ،«در باره الی » و« گذشته » در پرونده کاری وی جای دارد .
فروشنده که آخرین اثر ساخته شده فرهادی به شمار می رود در جشنواره کن 2016 نیز موفق به دریافت جایزه های بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. پیشتر نیز این کارگردان، در سال 1389 «جدایی نادر از سیمین» را ساخت که برنده جایزه های «اسکار» و «گلدن گلوب» در سال 2012 شد.
در این میان دیدگاه های متفاوتی در فضای اجتماعی و رسانه ها شکل گرفت؛ پیامی که برنده شدن فیلم ایجاد کرد از حد انتظار فراتر رفت. اسکار امسال دارای ویژگی های خاصی بود از جمله فضایی که با روی کار آمدن «دونالد ترامپ» را در جهان شکل گرفته بود، منجر به آن شد که مراسم بازتاب گسترده ای پیدا کند. به ویژه که مواضع مهاجرستیز و غیر انسانی ترامپ انتقادهای فراوانی را در عرصه جهانی برانگیخت. از این رو اسکار 2017 در سایه ریاست جمهوری او بیش از گذشته رنگ و بویی سیاسی به خود گرفت.
همین عامل سبب ساز آن شد که فرهادی و عوامل فیلم فروشنده در اعتراض به فرمان ضد مهاجرتی ترامپ رییس جمهوری جدید آمریکا در این مراسم که بامداد دوشنبه به وقت تهران برگزار شد، شرکت نکنند. در نتیجه «انوشه انصاری» نخستین فضانورد زن ایرانی و «فیروز نادری» از مدیران پیشین ناسا به نمایندگی از آنها در اسکار حضور بهم رساندند.
این مساله نشان داد که هنر، زبانی جهانی دارد و با محدود کردن کشورها و دادن فرمان های ضد مهاجرتی نمی توان داشته های کشورها را نادیده گرفت.
هر چند برنده شدن فیلم فرهادی و کسب اسکار تحت الشعاع فضای سیاسی قرار گرفت با این حال جایزه گرفتن فیلم را نمی توان تنها به مسایل سیاسی فروکاست و آن را از دریچه سیاسی تحلیل و ارزیابی کرد.
فرهادی با این اثر خود نشان داد که کارگردانی صاحب سبک و مولف به شمار می رود. در واقع او کارگردانی است که ره صد ساله دستیابی به موفقیت های تحسین برانگیز را در یک دهه اخیر با شتاب پیموده و با سبک خاص خود که روایتی بدیع از واقعگرایی است به چهره ای بی مانند در سینمای ایران و جهان تبدیل شده است.
از طرفی فرهادی با خلق آثارش دست روی نقاطی می گذارد که بخشی از دغدغه های جهانی است. به ویژه آن که او نتیجه گیری و قضاوت درست و غلط رخدادهای آثار خود را بر عهده تماشگر میگذارد و وظیفه خود به عنوان دریچه و واسطهای میان بیننده و جهان اش را به بهترین شکل نشان می دهد.
برخی منتقدان بر این باورند که بخشی از درونمایه فیلم های فرهادی مبتنی بر اخلاق و بی اخلاقی است. او در کنار پرداختن به مفاهیمی چون خیانت، دروغ، پنهان کاری و قضاوت، به مساله دیگری نیز علاقه نشان می دهد و آن غلبه گفتمان های گوناگون بر زندگی فردی و اجتماعی انسان معاصر است.
در واقع فرهادی مسایل را تنها به افراد و شرایط روانی شان تقلیل نمی دهد بلکه موقعیت های بیرونی را نیز مورد نظر قرار می دهد.
از این رو به نظر می رسد انتخاب اثری دیگر از ایران بار دیگر نشان داد که فرمان ضد مهاجرتی ترامپ و رفتاری که در برابر کشورمان داشت، امری نادرست و غیر قابل قبول است. از طرفی دیگر نیز نشان داد که ایرانی ها همواره در پی همزیستی و همگرایی بوده اند و نگاهی معنوی و انسانی دارند.