آفتابنیوز : روزنامه شرق نوشت: «در نشست خبری غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی
قوه قضائیه، رسما از بازداشت حسین هدایتی صحبت شد؛ هر چند که محسنیاژهای
عنوان کرد نمیتواند نوع اتهام او را بگوید.
حسین هدایتی چهره
آشنایی برای ورزش کشور است؛ فرد متمولی که به دلیل سرمایهگذاری در
باشگاههای فوتبال کشور از سوي رسانهها به او لقب «عابربانک» هم داده شده
است. هدایتی در باشگاههای مختلف حضور داشته و بارها با سرمایه شخصیاش به
کمک ورزش آمده است.
هدایتی اولین سرمایهداری نیست که وارد فوتبال
شده و بعد از اوین سردرآورده است. در یک دهه گذشته به دفعات دیده شده که
مالکان باشگاههای خصوصی ایران، کارشان به بازداشت و زندان کشیده شده است.
فوتبال البته دلیل اصلی در بند افتادن آنها نبوده است. این بدهیهای بانکی
بوده که برایشان دردسر ایجاد کرده و باعث لطمه خوردن نظام باشگاهداری
کشور هم شده است.
بابک زنجانی (راهآهن)او
یکی از معروفترین میلیاردرهایی است که وارد فوتبال شده است. در تابستان
١٣٩١ بود که باشگاه راهآهن تهران بدون هیاهو دوباره واگذار شد. در آن موقع
کسی بابک زنجانی را نمیشناخت و گفته شد یک شرکت هواپیمایی راهآهن را
خریده است. مدتی بعد همه با بابک زنجانی آشنا شدند؛ به ویژه زمانی که عکس
او در کنار علی دایی (سرمربی وقت راهآهن) در فضای مجازی منتشر شد. دیگر
بابک زنجانی برای عموم مردم هم شناخته شده بود. زنجانی رؤیاهای بزرگتری در
فوتبال داشت. او حتی با محمد رویانیان، مدیرعامل وقت پرسپولیس، هم
مذاکراتی داشت تا پرسپولیس را هم در اختیار بگیرد. در ٩ دی ١٣٩٢ این بدهکار
نفتی دستگیر شد و هم اکنون در زندان اوین منتظر اجرای حکم اعدامش است. پس
از دستگیری زنجانی، باشگاه راهآهن هم که از اموال زنجانی بود، توقیف شد.
راهآهن فصل قبل از لیگ برتر سقوط کرد.
محسن پهلوان (پدیده خراسان)هفتم
مرداد ١٣٩٥ بود که قاضی «غلامعلی صادقی»، دادستان مرکز خراسان رضوی، خبر
بازداشت محسن پهلوان، مدیرعامل پیشین «پدیده شاندیز» را تأیید کرد. پدیده
خراسان دو فصل پیش با مدیریت و مالکیت پهلوان وارد لیگ برتر شد. بازداشت
پهلوان در ابتدای این فصل مشکلات بسياري برای پدیده به وجود آورد و این
باشگاه را هم به جمع باشگاههای بلاتکلیف اضافه کرد.
شهرام قویدل (داماش گیلان)داماش
گیلان دیگر تیم لیگ برتری بود که در دهه ٩٠ طعم پولدار شدن را چشید و
البته خیلی زود هم این حباب ترکید. داماش در فصل ١٣٩١-١٣٩٢ با جیب پرپول
کارش را شروع کرد. ستارگان زیادی را خرید آن هم با ارقام هنگفت. در آبان ٩٢
بود که خبرگزاریها خبر دادند شهرام قویدل، مدیرعامل شرکت صدرا، دستگیر
شد. طبق اخبار منتشر شده شرکت صدرا شرکتی بود که قرار بود خودروهای فرسوده
را به خودروهای نو تبدیل کند اما کار قویدل به اتهام کلاهبرداری با شکایات
بیشمار به اوین کشیده شد. داماش هم پس از این اتفاق دیگر سر بلند نکرد؛ در
سراشیبی قرار گرفت و هم اکنون در دسته دوم حضور دارد.
مهدی زمان (ابومسلم)سال
١٣٨٨ بود که مهدی زمان، مدیرعامل و مالک باشگاه ابومسلم، با صحبتهای
عجیبش در کانون توجهها قرار گرفت. او با نام «دکتر زمان» معروف شده بود و
ماجراهای زیادی درباره انرژی درمانی از سوي او منتشر میشد. بعدها مشخص شد،
زمان مدرک تحصیلی ندارد. او در آن مقطع از حضور زیدان در ابومسلم میگفت.
همان موقع عادل فردوسیپور در برنامه نود به دکتر بودن زمان شک کرد. زمان
سال ٨٨ به اتهام رمالی و دکترای قلابی محاکمه شد. یک روزنامه ورزشی درباره
دادگاه او نوشت: « قاضی دادگاه از زمان پرسید: «شما مکرر خودتان را دکتر
معرفی میکنید و مدعی شدهاید که دکترای اقتصاد دارید! در این باره توضیح
بدهید!» زمان که این سوال برایش تازگی نداشت، گفت: «من در این باره صحبتی
ندارم... من دکترای اقتصاد ندارم!» سؤال بعدی درباره تخصص زمان در
«انرژیدرمانی» بود. زمان در این باره توضیح داد: «این یک علم غریبهای
است که در من وجود دارد... اینها به من الهام میشود و فکر میکنم این قدرت
از طرف خداست که مثل نعمتی در وجود من قرار گرفته و نمیتوانم منکر آن
شوم.»
مهدی زمان هم خیلی زود از فوتبال کنار رفت.
امیرمنصور آریا (داماش گیلان و شاهین بوشهر)پرونده
اختلاس سه هزارمیلیارد تومانی امیر منصور آریا در فوتبال هم تأثیر
گذاشت. دو باشگاه داماش گیلان و شاهین بوشهر وابسته به شرکتهای زیر نظر
امیرمنصور آریا بودند که از آن اتفاق لطمه خوردند. شاهین بوشهر همان فصل
سقوط کرد و دیگر خبری از این تیم پرطرفدار نشد.
علی شفیعزاده (استقلال اهواز)علی
شفیعزاده از اولین افرادی بود که با شروع لیگ برتر وارد عرصه تیمداری
شد. علی شفیعزاده مدتی است که خارج از ایران زندگی میکند. البته هیچگاه
خبری درباره دستگیری شفیعزاده منتشر نشده، اما خودش تأکید دارد
ممنوعالورود است. احتمالا بدهی بانکی دلیل این ممنوعالورودی است. با رفتن
شفیعزادهها از استقلال اهواز، این تیم قدیمی هم قدرت خود را از دست داد.
حسین هدایتی (استیلآذین - پرسپولیس)هدایتی
یکی از معروفترین میلیاردرهای حاضر در فوتبال ایران است. این چهره
اقتصادی در یک دهه اخیر با حضور در باشگاههای استیلآذین، پرسپولیس، ملوان
و گهر دورود حضوری پررنگ در فوتبال ایران داشته است. مالک استیلآذین،
رئیس هیاتمدیره پرسپولیس و سرمایهگذار در گهر و ملوان از جمله پستهای
هدایتی است. او در این سالها میلیاردها تومان در فوتبال سرمایهگذاری
کرده است. هزینه کردن در باشگاهها، کمک به پرسپولیس برای خرید بازیکن، کمک
به تیمهای ملی فوتبال و کشتی، خرید بلیت ورزشگاه و... از جمله اقدامات
این فرد پرسپولیسی است. او که در بین هواداران پرسپولیس چهره محبوبی است،
برای خرید پرسپولیس هم خیز برداشت اما به دلیل این که بدهکار بانکی بود،
اهلیتش تأیید نشد. در فوتبال ایران اکثر افراد از هدایتی به نیکی یاد
میکنند؛ چرا که بارها با پولهای شخصیاش گرهگشا بوده است. در آن سوی سکه
درباره بدهی بانکی او ارقام وحشتناکی به گوش میرسد. حدود دو ماه پیش بود
که در رسانههای غیر رسمی خبر بازداشت حسین هدایتی منتشر شد تا این که روز
یکشنبه محسنیاژهای این خبر را تأیید کرد.
فرمان کریمی (شیرینفراز کرمانشاه)تنها
حضور کرمانشاه در لیگ برتر ایران به حضور تیم شیرینفراز کرمانشاه در فصل
٨٦-٨٧ برمیگردد. سرمایهگذاری فرمان کریمی چهره شناخته شده اقتصاد
کرمانشاه در لیگ برتری شدن شیرینفراز نقش داشت. چند ماه بعد خبر
بازداشت شدن فرمان کریمی به دلیل بدهی هم منتشر شد.
خوشنامهادر
تاریخ باشگاهداری در ایران چندین مرتبه دیده شده که برخی کارآفرینان و
تجار پولدار وارد فوتبال شدند و به باشگاهداری پرداختند. همانطور که در
بالا آورده شد، بخشی از این افراد سرانجام خوشی نداشتند و در نهایت از اوین
سر در آوردند؛ هرچند در بین این افراد، چند نفر به ورزش خدمت هم کردند.
فرمان کریمی از سرمایهاش خرج کرد تا شهرش در لیگ برتر نماینده داشته باشد.
حسین هدایتی هم کارهای مثبت کم نداشته است. در واقع نمیتوان همه را مشابه
همدیگر دانست.
افرادی مانند مرحوم مسعود درویش، مالک سابق باشگاه
شموشک نوشهر از خوشنامهای عرصه باشگاهداری در ایراناند. درویش سالها
باشگاه شموشک را سر پا نگه داشت؛ بدون این که حتی یک بار هم از فوتبال
برای مطرح کردن خودش استفاده کند. در استان مازندران همه به نیکی از درویش
یاد میکنند. مرحوم درویش هم علاوه بر این که به همشهریهایش کمک زیادی
میکرد، همیشه برای کمک به ورزش کشور هم پیشقدم بود. پس از انقلاب عبداله
صوفیانی، مالک باشگاه پورا و برادران مداح، مالکان باشگاه بهمن اولین
افرادی بودند که وارد عرصه خصوصیسازی در ورزش شدند. بهمن مداح در اوایل
دهه ٧٠ قصد داشت کارهای بزرگی در ورزش انجام دهد. ورزشگاه شریعتی کرج را
سامان داد اما عمرش در ورزش طولانی نشد. او به دلیل اختلافات با اداره
مالیات قید فعالیت در کشور را زد. سیروس محجوب، علی انصاری، مهدی پرهام،
زنوزی، حسنزاده، کیانیان، وفایی، گلرخسار و... دیگر سرمایهگذاران بخش
خصوصیاند که در این سالها در لیگ برتر یا دسته یک حضور داشتند. صادق
درودگر، یکی از مدیران باسابقه فوتبال ایران که در سه دهه اخیر با بسیاری
از این چهرهها همکاری داشته و خودش هم زمانی با تیمهای کارگران، بهنوش و
الکتریک دماوند تیمداری کرده است، درباره حضور افراد متمول در رأس
باشگاهها میگوید: «این افراد چند دستهاند. دسته اول افراد خیّری هستند
که در زمینههای مختلف برای انجام امور خیر ورود میکنند. افرادی مانند
مهندس درویش، بهمن مداح یا آقای شفیعی در فوتسال اما بیشتر افرادی که در
این سالها به فوتبال آمدند، بدهکاران بزرگ بانکی بودند. برخی از آنها
کارشان به بازداشت کشیده شده و برخی هنوز نه. در میان آنها البته افرادی
هستند که به ورزش خدمت هم کردند. من مدتها با آقای هدایتی کار کردم. ایشان
واقعا انسان خیّری هم هست یا فرمان کریمی نیتش خدمت به همشهرهایش بود. با
این حال بیشتر این افرادی که با وعدههای آنچنانی به فوتبال میآیند، از
ساخت استادیوم میگویند و بعد مشخص میشود که دنبال هدفهای دیگرند.
بدهکاران بزرگ بانکیاند که برای استفاده از رانت به فوتبال آمدهاند.
میآیند که وام بگیرند و سوءاستفاده کنند. این پدیده در دولت محمود
احمدینژاد رایج شد.»
در این سالها چندین باشگاه از حضور چنین
افرادی متضرر شدهاند؛ داماش گیلان، استقلال اهواز، شاهین بوشهر و...
نمونههای حضور ناموفق بخش خصوصی در فوتبال است. به اعتقاد بسیاری از
کارشناسان، فدراسیون فوتبال باید از این افراد ضمانت بانکی بگیرد تا دود
ماجراجویی آنها به چشم تیمهای فوتبال نرود.»