آفتابنیوز : محمد مهاجری در «خبرآنلاین» مینویسد: حسن روحانی خطیبی زبردست است؛ واژهها را با دقت انتخاب میکند؛ آهنگین حرف میزند؛ زنگ صدایش به گوش مینشیند؛ فراز و فرودهای خطابهاش حرفهای است و ...
وقتی قصد رجزخوانی میکند در هیبت یک سخنور حماسی ظاهر میشود؛ همان گاه است که حجم صدایش پر میشود و حرارت کلامش احساس مخاطب را شعلهور میکند.
هنگامی که پرطنین حرف میزند میخواهد حرف جدید و جدی بزند و آنگاه که لحنش به آرامی میگراید، یعنی شِکوه و گلایهای در راه است.
* * *
آنها که خطابه اخیر روحانی را در مشهد شنیدند، اگر سخنرانی او در مراسم ترحیم مرحوم حاجآقا مصطفی را شنیده باشند، در ذهنشان به ۳۹ سال پیش فلاشبک زدهاند. همان سخنرانی ماندگاری که وقتی به نام پیر انقلاب میرسد، همه وجودش در حجم صدایش جمع میشود و نام «امام خمینی» را فریاد میزند و آنجا نه فقط دل هزاران مستمع که ستونهای تنومند مسجد ارک تهران هم میلرزد.
آن روز، روحانی از مصطفای خمینی گفت و دیروز در مشهد از مصطفاهای پرشمار خمینی که در غزه، لبنان، سوریه، عراق و ... جاودانه شدهاند.
آن روز از نزدیک بودن صبح انقلاب خبر داد و دیروز در مشهد، از «پیروزی اراده ملت بر دشمن» حرف زد. آن روز از وحدت در برابر حکومت نامردمی پهلوی گفت و دیروز در مشهد، از یکپارچگی امت مؤمن در برابر ائمه کفر سخن راند.
وقتی به اقتصاد مقاومتی رسید، گویی کلیدواژههای «رهبر» را در غزلی خوشسبک، قافیه کرده. هنگامی که به «موشک» رسید انگار آن را به قلب بدخواهان نشانه گرفت.
آن هنگام که ...
* * *
شیخ هنگام حرف زدن گاهی ابرو درهممیکشد؛ گاه چهره میگشاید؛ گاهی نگاهش تیز میشود؛ گاه رگهای از خشم در صورتش میدود و پیشانیاش چین میافتد و لحظهای بعد لب به خنده میگشاید. زبان بدن به کمک لسانش میآید و ...
این «صدا» و «سیما»ی روحانی است. چه باک که «صداوسیما» بخواهد جور دیگری بشناسدش و بشناساندش.