آفتابنیوز : روزنامه 19 دی شماره یکشنبه 22اسفند در سرمقالهاش نوشت: از قرائن وشواهد استفاده میشود که مجموعه جریان انحرافی در آستانه آغاز تکاپوی جدیدی قرار گرفته و برای انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت ماه سال آینده خوابهایی را برای مردم ایران دیده است.
از سوی دیگر کسانی که با اخلاق و روش آقای احمدینژاد آشنایی کامل دارند، میدانند که او آدمی نیست که به رغم ممانعت رهبری از کاندیداتوری، به این راحتی دست روی دستاندازد و فقط تماشاگرصحنهها باشد، بلکه بعضیها تحلیل شان این است که وی حتما به گونهای توصیه رهبری را دور زده و تلاش خواهد کرد تا نقشی را هر چند منفی در این ماجرا بر عهده بگیرد. چند وقت پیش وقتی کاندیدا توری یکی از دولتمردان وی مطرح شد، او طی اطلاعیه ای اعلام کرد در انتخابات از هیچ گروه، جناح و حتی از فرد خاصی حمایت نخواهد کرد و البته اظهارات وی هم به فال نیک گرفته شد.
اما هنوز مرکب این اطلاعیه خشک نشده بود که شاهد اعلان کاندیداتوری آقای بقایی شدیم؛ تا این که چند روز بعد آقای اسفندیار رحیم مشایی هم به رغم این که چهار سال قبل اعلام کرده بود سیاست را برای همشیه ترک کرده و لقای آن را به عطایش است، این بار با تمام انرژی وارد میدان سیاست شد و از کاندیداتوری آقای بقایی حمایت کرد و افاضاتی را نیز داشت، حتی لحن وی تا اندازهای هم تهدیدآمیز بود.
جالب است قبل از این دو، آقای علی اکبر جوانفکر یکی از نزدیکان این جریان نیز طی اظهاراتی گفته بود: «آقای احمدی نژاد هیچ برنامه ای برای انتخابات ندارد و مشایی هم از سیاست خداحافظی کرده است.»
پارسال روز درخت کاری، آقایان احمدینژاد، مشایی و بقایی یک نهال به همراه پیت حلب کاشتند که سمبل مدیریتی اینها را نشان می داد، امسال هم بعد از انجام کاشت سه نفری ضمن مصاحبه ای برای مردم و سرزمین ایران سالی پر از گل، سبزه و دلهای سبزآرزوکردند. در حالی که همه می دانند و تجربه هم نشان داد، کاشت نهال با پیت حلب و مدیریت احمدی نژادی هیچ وقت، گل و سبزه به بار نمی آورد.
از قرائن وشواهد استفاده می شود که مجموعه جریان انحرافی در آستانه آغاز تکاپوی جدیدی قرار گرفته و برای انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت ماه سال آینده خوابهایی را برای مردم ایران دیده است .
ظاهرا اینها تا اصولگرایان را به طور کامل زمین گیرو متلاشی نکنند به این آسانی ول کن ماجرا نخواهند بود.
از سوی دیگر کسانی که با اخلاق و روش آقای احمدینژاد آشنایی کامل دارند، می دانند که او آدمی نیست که به رغم ممانعت رهبری از کاندیداتوری، به این راحتی دست روی دستاندازد و فقط تماشا گرصحنهها باشد، بلکه بعضیها تحلیل شان این است که وی حتما به گونهای توصیه رهبری را دور زده و تلاش خواهد کرد تا نقشی را هر چند منفی در این ماجرا بر عهده بگیرد.
چند وقت پیش وقتی کاندیدا توری یکی از دولتمردان وی مطرح شد، او طی اطلاعیه ای اعلام کرد در انتخابات از هیچ گروه، جناح و حتی از فرد خاصی حمایت نخواهد کرد و البته اظهارات وی هم به فال نیک گرفته شد.
اما هنوز مرکب این اطلاعیه خشک نشده بود که شاهد اعلان کاندیداتوری آقای بقایی شدیم؛ تا این که چند روز بعد آقای اسفندیار رحیم مشایی هم به رغم این که چهار سال قبل اعلام کرده بود سیاست را برای همشیه ترک کرده و لقای آن را به عطایش بخشید است، این بار با تمام انرژی وارد میدان سیاست شد و از کاندیداتوری آقای بقایی حمایت کرد و افاضاتی را نیز داشت حتی لحن وی تا اندازه ای هم تهدیدآمیز بود.
جالب است قبل از این دو، آقای علی اکبر جوانفکر یکی از نزدیکان این جریان نیز طی اظهاراتی گفته بود: «آقای احمدی نژاد هیچ برنامه ای برای انتخابات ندارد و مشایی هم از سیاست خداحافظی کرده است.»
پارسال روز درخت کاری، آقایان دکترمحمود، مشایی و بقایی یک نهال به همراه پیت حلب کاشتند که سمبل مدیریتی اینها را نشان می داد، امسال هم بعد از انجام کاشت سه نفری ضمن مصاحبه ای برای مردم و سرزمین ایران پر از گل، سبزه و دلهای سبزآرزوکردند. در حالی که همه می دانند و تجربه هم نشان داد، کاشت نهال با پیت حلب و مدیریت از نو احمدی نژادی هیچ وقت، گل و سبزه به بار نمی آورد.
اگر یادتان باشد در انتخابات سال 92 آقای احمدی نژاد دست مشایی را گرفت و در وقت اداری او را به وزارت کشور آورد و کاندیدای ریاست جمهوری کرد و چون این کار خلاف قانون بود درمقابل اعتراض بعضی نیز گفت امروز را مرخصی گرفته است . البته بعدها مشایی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد.
حال با این حرکتهای متناقض می توان به این نکته ظریف رسید که کاندیداتوری بقایی از سوی احمدی نژاد کاملا مهندسی شده است، همچنان که ورود اخیر مشایی به عرصه سیاست نیز از سیاست او ریشه می گیرد.
او در سال 92 مشایی را آورد تا در مقابلهاشمی بایستد، امروز هم بقایی را آورده تا در برابر روحانی قد علم کند. هم اینک نیز شاهد صدور بیانیه های 1و2 و...از طرف دکتر هستیم.
علاوه با این که طبق نظر علما و فقهای شیعه رجعتِ افراد، توقیفی است، بارها تذکر هم داده شده است اما وی باز هم سخن خود را در مورد هوگو چاوز تکرار کرد و چند روز پیش در توییتر خود ازبازگشت او خبر داد!
وقتی به این تناقضات رفتاری وانحرافات اعتقادی فکر می کردم یک باره به یاد سخنان تاریخی آیتا... هاشمی رفسنجانی افتادم، شخصیت بزرگی که یک قرن از زمان خود جلوتر بود و آنچه را که ایشان در خشت خام می دید، بسیاری در آینه نمی توانستند ببینند.
ایشان در جلسه ای که به همراه بعضی دوستان در خدمتشان بودیم نقل می کرد: اوائل دوره دهم ریاست جمهوری ، بعضی از نمایندگان مجلس خبرگان و اعضای شورای نگهبان در دفتر مجمع پیش من آمدند و اظهار داشتند که مشکل شما با احمدی نژاد چیست؟ به خیال خودشان می خواستند میان من و او آشتی بدهند؛ به گزارش خود آیتا...هاشمی این جلسه حدود دوساعت طول کشید و من موارد انحراف فکری و ضعف مدیریتی رئیس دولت دهم و دلایل مخالفت خود را برای آقایان محترم توضیح داده و تشریح کردم که متن این جلسه هنوزمنتشر نشده است.
آن ایام بعضی از این آقایان به واقعیتها پی برده و برای این که اشتباهات خود را توجیه کنند، چون از وی شدیدا حمایت کرده بودند، دوباره خدمت آقایهاشمی رسیدند و گفتند که رئیس جمهور وقت، خود مشکل آنچنانی ندارد، مشکل وی تنها از ناحیه مشایی است اگر او را از وی جدا کنیم درست می شود؛هاشمی باز هم تسلیم نشد و خیلی صریح اظهار داشته بود که شما در اینجا هم ، ساده لوحی کرده و اشتباه می کنید، مشکل اصلی خودِ اوست، مشایی و دیگران را هم او اداره می کند.
بنابراین احمدی نژاد نه تنها مسحور مشایی نسیت بلکه این مشایی ودیگران هستند که درحصار وی اسیر می باشند ، به قول بقایی: بدون اجازه وی حتی آب نمی خورند و به آن افتخار هم می کنند.
حال باید پرسید:
1 - این که رهبری، آقای احمدی نژاد را از کاندیداتوری منع کردند، تنها شامل شخص وی فقط می شد یا منظورشان ممانعت از فعالیت کل این جریان بود؟
2 - اگر علتِ ممانعت، دوقطبی شدن جامعه باشد، چه فرقی می کند که خود وی کاندیدا بشود یا فرد دیگری را او تعیین کند؟
3 - آنهایی که می گفتند اگر مشایی را از او جدا کنیم، مشکل وی حل می شود، چرا در این باره اقدامی نکردند و اگر کردند علت چه بودکه موثر واقع نشد؟
4 - این تناقضهای آشکار در رفتار، کردار و گفتار از مشایی، دکتر و اطرافیانش، نشانه چیست و به چه معنایی میتواند باشد؟ یک روز حمایت از هر کاندیدایی و ورود به سیاست را مطلقا نفی می کنند، روز دیگر با تمام قوا وارد سیاست شده و کاندیدا معرفی می کنند!
5 - آیا برادران اصولگرا و کل آنهایی که از دکتر بازی خوردند در انتخابات آینده از گذشتههای خود عبرت لازم را خواهند گرفت؟ یا بازهم خدای نا کرده از یک احمدی نژاد دیگر! ضربه فنی خواهند خورد؟
البته منظورفقط آقای بقایی نیست چون وی هیچ جایگاهی در میان مردم ندارد و رای هم نمی آورد، بیشتر نگرانی ازاین جهت است کسانی در میان اصولگرایان مشاهده می شوند که استعداد مقتضی برای احمدی نژاد شدن دارند و به احتمال قوی این بار آنها اصولگرایان را سرکار نگه دارند.