آفتابنیوز : به قول خودش بیشترین سخنرانیها را در عمر چهل ساله نظام جمهوری اسلامی داشته است، از بنیانگذاران توسعه و عمران با رویکرد اقتصاد آزاد در کشور بود. روزی در ردای یک روحانی پا به عرصه مبارزه سیاسی گذاشت؛ بعد از پیروزی انقلاب در مقام نخستین رئیس مجلس شورای اسلامی وارد صحنه شد. در سالهای طولانی جنگ لباس رزم به تن کرد و بار فرماندهی را به دوش کشید. بعد از جنگ نیز بساط توسعه را در کشور برپا کرد. از آن روز حب و بغضها با او شروع شد اما هیچگاه از پای ننشست، تا آخرین ساعات زندگیاش در یکی از کهنترین ساختمانهای پاستور که این روزها قلب سیاسی کشور است ماند و برای آنچه به آن باور داشت جنگید. حتی روزهایی که مورد بیمهری فرزندان دست چندمی انقلاب قرار گرفت حضور همراه با صبوری را بر هر چیز ترجیح داد. این روزها اگرچه چراغ عمرش خاموش شده است اما سخن از او همچنان بر سر زبانهاست. در نخستین روزهای نخستین سالی که او دیگر نیست، مروری بر سال پایانی عمر او یادآور روزهای سخت مردی خواهد بود که بر ایران امروز و فردا مؤثر بوده و خواهد بود.
به گزارش آفتابنیوز؛ قصه زندگیاش بخشی از خاطره جمعی همه ماست. برای نسل من هاشمی از نخستین تصاویری بود که ساعت 9 شب، بعد از شنیدن زنگ اخبار روی صفحه تلویزیون نقش میبست، تصویری که از آن روز با ما پیرتر شد اما محو نشد. صدا و تصویرش بر ذهن ما حک شده، انگار شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی بخشی از خانواده ماست، به نبودش عادت نداریم و فرزندان و اهل خانهاش را به اسم صدا میزنیم.
ما درباره آقای هاشمی و خانوادهاش زیاد میدانیم و زیادتر نمیدانیم؛ قصه بهرمانی بودن و تولدش در خاندانی متمول و گره خوردن نامشان با باغ پسته برای همهمان تکرار مکررات است. ماجرای معمم شدن و کوچش در 14سالگی به قم که جرقه ورودش به عرصه سیاسی بود، داستان تازهای نیست.
هاشمی از نخستین سیاستمدارانی بود که دست به قلم شد و خودش و زندگیاش را بدون سانسور به مردم معرفی کرد.
امروز قریب به سه ماه از نبودش میگذرد اما تصویر آن عبای قهوهای و یاد آن صدای گرفته و کلام پر مکث از ذهنمان محو نشده است. هرچند مدتها بود تصویرش از خبرهای شب تلویزیون حذف شده بود اما هاشمی از ذهن و روح مردم ایران و سپهر سیاسی کشور حذف نشده بود. مصداق بارز آن، اسفند 94 بود که مردم لبیکش را پاسخ دادند و اینگونه بود که مرحوم هاشمی رفسنجانی با کسب حداکثر آرا و به عنوان نخستین فرد به مجلس خبرگان رهبری راه پیدا کرد. البته نمیتوان گفت زندگی سیاسیاش عاری از فراز و نشیب نبوده است، همواره محبوب گروهی و مورد خشم گروهی دیگر بود اما حذفش ممکن نبود. حتی آن گروه خشمگین از وی بر این باور بودند که هاشمی به آنها تعلق داشته و نباید حامی جریان مخالف رأی نظر آنها باشد؛ این خود گواهی است بر اتفاق نظر جمعی به حضور وی در عرصه سیاسی کشور.
کیش و حواشی همیشگیاش برای هاشمی
هاشمی در 95، سال نو را با سفر به کیش آغاز کرد. کیش همواره برای هاشمی حاشیهساز بود؛ جزیرهای که توسعهاش را مرهون هاشمی است اما همواره محل اتهامات بسیار علیه هاشمی بود. در این سفر بازدیدهای متعددی از مناطق جنوبی کشور داشت. البته این سفر و دیدارش با رئیسجمهوری در آنجا نیز خالی از حاشیهسازیهای رسانهای نبود و در پی آن دفتر ایشان تکذیبیه منتشر کرد و اینگونه اظهارنظرها را کینهتوزی و پیامد شکست در انتخابات اسفند 94 دانست.
در دیدار سنتیاش با وزرا و مدیران دولت در ابتدای سال با اشاره به بداخلاقیهای سیاسی تأکید کرد: «نباید در مقابل حرفهای نادرست، عکسالعمل تندی نشان دهیم، بلکه باید با آرامش، عقلانیت، استدلال و عدم مقابله به مثل، پاسخ منطقی دهیم و آرامش و آسایش کشور را حفظ کنیم».
در دیدار نوروزی دیگری با مقامات جمهوری اسلامی با تأکید بر اینکه «مردم با حضور آگاهانه خود در انتخابات 92 و 94 دو گام بلند پیروزمندانه را برداشتند»، تصریح کرد: انفجار اطلاعات از طریق رسانههای مجازی منجر به شکسته شدن دیوارهای سانسور و تصمیمسازی توسط مردم گردید. او در این دیدار، انتشار واقعیتهای آلوده به اهداف جناحی و تکرسانهای بودن را سازگار با دنیای ارتباطات کنونی ندانست و افزود: مردم به دنبال کشف واقعیتها بوده و با آگاهی کسب شده توسط خودشان تصمیمگیری میکنند.
پدر صنعت موشکی و مخالفت با توسعه موشکی؟
در همان اوایل سال اظهاراتی منتسب به آیتالله منتشر شد که مدعی بود هاشمی با توسعه صنعت موشکی کشور مخالف است و راه پیشرفت و توسعه کشور را نه در توسعه نظامی بلکه در توسعه اقتصادی و دانش میداند. این جملات سر و صداهای بسیاری علیه او در سال 95 به راه انداخت و امواج این جملات منتسب شده تا ماهها ادامه داشت. خودش در دیداری درباره آن اظهارات اینگونه شفافسازی کرد: نقل این جمله برای من هم تازگی داشت و گفتم که اصل آن جمله را بیاورند که آوردند و دیدم که مربوط به تاریخ 14 آبان 1387 یعنی هفت سال قبل و در مصاحبه مفصل با یک گروه فیلمساز هلندی با موضوع «تاریخچه کاربرد سلاحهای شیمیایی علیه ایران»، است.
وی با اشاره به «تحریف و تقطیع خودسرانه این جمله و سوء برداشت از آن و تعجیل بعضی از جریانها و گروهها برای سوء استفاده از این جمله»، ادامه داد: اولاً به عنوان کسی که در طول دوران زندان ستمشاهی، قرآن تفسیر میکردم، مصداق و تفسیر عملی آیه (وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم) را در شرایط موجود که دشمنان، انقلاب، ایران و اسلام را تهدید میکنند، تجهیز قوای نظامی کشور، از جمله تقویت قدرت موشکی کشور را لازم میدانم. ثانیاً اگر عامه مردم هم ندانند، مسئولان به ویژه نظامیها، به خوبی میدانند که صنایع موشکی در زمان جنگ که من فرماندهی آن را داشتم، از صفر توسط نیروهای جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و ارتش شروع شد و بعدها در زمان ریاست جمهوریام تقویت شد و من همیشه بر ضرورت تکمیل و تقویت پروژه موشکی ایران به عنوان قدرت دفاعی و بازدارنده تأکید داشته و دارم.
همین اتفاق سبب شد روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت در آن زمان طی بیانیهای اعلام کند «تنها کانال رسمی برای بیان دیدگاههای ایشان، روابط عمومی دفتر ایشان است».
آخرین سخنرانیهای مرد مصلحت
سخنرانیهای رئیس هیات موسس و هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی در سال 95 سخنرانیهای پایانی مردی است که سالها از تریبون نمازجمعه امید را به رگهای جامعه تزریق کرده و در سالهای پایانی عمر دیگر تریبون نماز جمعه را نداشت. این سخنان از این جهت مهم و قابل توجه است. از جمله دیدارهای خبرساز مرحوم هاشمی با اعضای بنیاد امیدایرانیان و نمایندگان فراکسیون امید در اردیبهشت ماه بود که در آن تاکید کرد: شرایط کشور ایجاب میکند، دست از اختلافات برداشته شود و امنیت کشور نباید با نزاعهای کوچک و بیاهمیت مخدوش شود.
یکی دیگر از دیدارهای خبرساز آیت الله در سال 95 مروبوط به دیدار با نمایندگان جامعه کارگری در روز جهانی کارگر بود؛ در این دیدار با نگاه و کلامی انتقادی درباره علل رکود تولید در جامعه و نقش تحریمها در این مسیر، گفت: متأسفانه بعضی از کسانی که قبلاً در مقام مسئولان جمهوری اسلامی، تحریمها را نعمت خدا میدانستند، وقتی در دو انتخابات نظر جامعه را دیدند، به جای اصلاح گفتار و رفتار خویش با کارشکنی سیاسی در کارهای دولت تلاش میکنند تحریمها را برگردانند.
وی همچنین تأکید کرد: تحریم عامل گسترش فساد میشود و اذعان کرد یک عده محدود در تمام 8 سال گذشته برای سوء استفاده از تحریمها تلاش کردند. جانبداری از تحریم، تبلیغ قاچاق و سوء استفاده از نیاز جوانان تحصیلکرده جامعه و خانوادهها به اشتغال است و متأسفانه شاهد بودیم که چگونه در دولت گذشته به جای توجه به تولید، جامعه را به واردات وابسته کرده بودند که وقتی تحریم گسترش یافت، رکود تورمی و فلاکت حاصل از آن جامعه را فراگیر گرفت.
هاشمی: الحمدلله الان انسان راحت میتواند بمیرد
از دیگر اتفاقات خبرساز در سالی که گذشت، رونمایی از کتاب «زندگی و زمانه» آیتالله هاشمی رفسنجانی بود. از این مراسم، سخنانی منتسب به آیتالله منتشر شد مبنی بر اینکه «در دوره احمدینژاد بهویژه پس از سال ٨٨ انقلاب داشت منحرف میشد و به سمت اختناق میرفت، من موفق شدم در بدترین شرایط تا حدودی این وضع را عوض کنم و مردم با همان مردانگی که انقلاب کردند سال ٩٢ هم پیروز شدند. در سال ٩٤ هم بزرگان را نگذاشتند که وارد میدان شوند و چند چهره رده سوم و چهارم توانستند ژنرالهای رقیب را کنار بزنند. اکنون دیگر میتوانم راحت بمیرم زیرا مردم تصمیماتشان را خودشان میگیرند و در این نزدیکی پایان عمر که راه انقلاب را مسدود کرده بودند آن را باز کردم». این جملات باز هم با واکنش دفتر آیتالله مواجه شد و روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام فیلم آن دیدار را منتشر کرد که نشان میداد رئیس فقید مجمع اشارهای به رئیسجمهوری پیشین نداشته است.
او در این دیدار گفته بود: «... در این دورههایی که عمر ما در حال تمام شدن است، آخرین کاری که خوشحالم انجام دادم، در حالی که کشور به سرعت به سوی اختناق میرفت، یعنی از دوره دوم دولت سابق که مسائل 88 پیش آمد. در بدترین شرایطی که تبلیغات ما را محاصره کرده بود، توانستیم تا حدودی این وضع را عوض کنیم و مردم دوباره با همان مردانگی که انقلاب را پیروز کرده بودند، به میدان آمدند. این واقعاً کار مردم بود که در سال 92 راه اول شکل گرفت و در انتخابات امسال کامل شده است. من که هیچ جا سرمایهگذاری، تبلیغات یا کاری نکردم. مردم هوشیار شدند. یعنی فضایی باز شد که مردم هوشیار شوند. البته من هم به مردم کمک میکردم و دیگران هم کمک میکردند. الان مردم ما اینگونه شدند. الحمدلله الان انسان راحت میتواند بمیرد. مردم دیگر راه خودشان را باز کردند و جلو میروند...»
آخرین باری که آیتالله خود را به رأی مردم گذاشت
هاشمی شاید یکی از بینظیرترین سیاستمداران ایرانی باشد که در تمام عمرش خود را به رأی مردم گذاشته است. او این کار را در سال پایانی عمرش نیز انجام داد. به دنبال رأی بالایی که در اسفند 94 از مردم تهران دریافت کرد، چهارم خردادماه 95 با بیشترین میزان آرا برای افتتاحیه پنجمین مجلس خبرگان رهبری راهی ساختمان سابق مجلس شورای اسلامی که روزی بر مسند ریاستش تکیه میزد شد. لبخند آن روز آیتالله آبی بود بر آتش شک و تردید کسانی که وی را مهرهای سوخته و ناتوان میپنداشتند.
هاشمی سالها عضو هیأت رئیسه خبرگان بود و علی رغم بیمهریهایی که در سالهای اخیر با آن مواجه شده بود، توانسته بود با کسب بیشترین آرا در تهران وارد مجلس شود. و انتظار عمومی آن بود که بر مسند ریاست خبرگان تکیه بزند با این حال حتی به مصلحت ندید که برای این سمت نامزد شود.
رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، در پاسخ به ابراز گلایه یکی از دانشجویان استان فارس در دیداری که در میانه خرداد با ایشان داشتند مبنی بر اینکه چرا کسانی که مبارزه امام(ره) علیه رژیم پهلوی را نمیپسندیدند، ادعای میدانداری فکری جامعه را دارند؟، گفت: این جماعت که یک اقلیت بسیار محدود هستند، در واقع، میداندار افکار جامعه نیستند، بلکه با وصل کردن خود به نهادهای تأثیرگذار کشور و به دست آوردن تریبونهای رسمی نظام، کمکم صاحب بساطی شدهاند که البته مردم در هر زمان که فرصت مناسبی یافتند، آنان را کنار زدهاند و باز هم چنین خواهند کرد.
مرحوم هاشمی رفسنجانی در یکی از افطاری های ماه رمضان ضمن ابزار تأسف از تشدید اختلافات و برخی بداخلاقیهای سیاسی موجود در سطح گروهها و رسانههای وابسته که هدف بدنام کردن مخالفان، وسیله را برای آنان توجیه میکند، گفت: نباید اجازه دهیم تا اختلافات به خصومت و کینه بینجامد، چرا که منجر به سست شدن پایههای اخلاق و فرهنگ در جامعه و نهایتاً ناامیدی مردم میگردد.
وی همچنین درباره آرامش خیال خود بعد از انتخابات اسفند 94، خطاب به یکی از اعضای حزب اتحاد ملت که این پرسش را مطرح کرده بود، گفت: فضای قبل از انتخابات را به یاد آورید که چه تهمتها و نسبتهای ناروایی علیه بعضی از نامزدها بکار میبردند و با تمام توان در رسانههای نوشتاری، شنیداری و دیداری پخش میکردند! ولی وقتی رأی مردم را به رغم حجم بالای شانتاژها و القائات سوء دیدیم، امیدوار شدیم که دیگر هیچکس یا گروهی با ظاهرسازی و تحریف حقایق نمیتواند اکثریت مردم جامعه را فریب دهد.
در سلسله دیدارهای مهم مرحوم هاشمی رفسنجانی، میتوان به دیدار وی با اهالی فرهنگ و رسانه اشاره کرد که در آن گفت: آگاهی مردم را بزرگترین دستاورد این ملت است و مطمئن باشید دیگر به آسانی نمیتوانند با ظاهرسازیها به این دستاورد مهم مردم دستبرد بزنند.
وی در پاسخ به گلایه یکی از حضار نسبت به ترکیب کمیسیونهای مجلس دهم گفت: اوضاع به تدریج بهبود خواهد یافت، اگر میخواهید میزان موفقیت منتخبین خود را در مجلس بسنجید، فضای امروز را با گذشته مقایسه کنید که چگونه هر روز با سخنان بیپایهی خود بمبی در آرامش روحی مردم منفجر میکردند.«کسانی که رأی نیاوردهاند، خوب میدانند که علت چیست؟ وقتی به رأی مردم فکر میکنند در دل خاضع میشوند، حتی اگر بر زبان نیاورند و اگر به قدرت رأی مردم ایمان بیاورند، یکی از دستاوردهای این انتخابات است.
وی در دیدار دیگری که با برخی از فعالان اقتصادی و کارآفرینان کشور داشت، با اشاره به بهبود اوضاع کشور در مقایسه با گذشته و تمایل کشورهای غربی برای سرمایهگذاری و همکاری با ایران گفت: لابی اسرائیل و بعضی از کشورهای عربی با دلارهای فراوان نفتی در میدان هستند، تا نگذارند توافقات برجام به نتیجه برسد، در داخل نیز گروهی همین مواضع را دارند و نگاه آنان به اقدامات دولت، از اختلافات سیاسی بالاتر رفته، به گونهای که سعی میکنند هر روز با انفجار یک بمب خبری، دولت را به جای رسیدگی به کارهای مهم کشور، به بازیهای سیاسی مشغول کنند.
رسیدن عمق بداخلاقی رسانهای به عملکرد هاشمی در دهه 60
از دیگر اتفاقات خبرساز مرتبط با آیتالله هاشمی در اوایل تابستان سال 95، واکنش دفتر ایشان به حساب کاربری جعلی منتسب به وی در اینستاگرام بود. ماجرای اینستاگرام از آن زمان اهمیت پیدا کرد که قولهایی را به آیتالله منتسب کرد که تحریفاتی در آن بود و منجر به بهرهبرداری سیاسی میشد. در پی همین ماجرا دفتر مجمع وجود آن را تکذیب و این اتفاق را نوعی دشمنی و سیاسیکاری خواند.
اتفاق دیگر، مربوط به خبرسازیها یا بداخلاقیهای رسانهای بود که به سالهای میانی دهه 60 و ربوده شدن چهار دیپلمات ایرانی و حاج احمد متوسلیان در لبنان، در دوران فرماندهی جنگ توسط ایشان بازمیگشت. در این بین برخی از رسانهها که در سالهای اخیر مستمر در پی تخریب چهره رئیس مجمع بودند اظهاراتی منتسب به خواهر سردار متوسلیان را منتشر کردند که از آن بوی مقصر دانستن فرمانده زمان جنگ و رئیسجمهوری سالهای بعد از جنگ به مشام میرسید. از همین رو دفتر ایشان دست به کار شد و بیانیهای منتشر کرد که اظهارات خلاف واقع و مصادره به مطلوب کردن گفتههای خواهر چشم انتطار و رنج دیده را نشان میداد.
آیتالله و ورزش بانوان
مرحوم هاشمی رفسنجانی که خود اهل ورزش بود و از فرزندانش، دختری داشت که به شدت به ورزش علاقه نشان میدهد. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیداری که اواسط تابستان امسال با جمعی از اهالی ورزش کشور داشت، ضمن تأکید بر حضور زنان در این عرصه یادآور شد: بعضی از متحجرین، ورزش را مغایر با شخصیتهای زنانه میدانند و این از وصلههای ناجور در تفکرات اسلامی است. اگر این گروه به جای تندروی، لااقل سکوت میکردند، انقلاب اسلامی با توجه به ظرفیتها، الگوی ملتهای مسلمان میشد.
منبع: آنا
به آینده ایران امیدوارم
وی در دیدار دیگری که با گروهی از شاعران کشور داشت، با اشاره به نگاه مخالفان صاحب تریبون و رسانه به برجام را نمونهی روشن از کارشکنی و بهانهگیریها علیه دولت یازدهم، گفت: ابایی نداشتند و ندارند که در مخالفت با توافقات هستهای، با صهیونیستها هم نوا شوند و دولت به همان مقدار که میبایست در سیاست خارجی مواظب کارشکنیهای لابی صهیونیست باشد، در داخل نیز به جای برنامهریزی برای آینده درخشان، وقت و برنامههای خود را برای توضیح اقدامات صرف میکرد تا مخالفان سیاسی دولت باعث ترویج ناامیدی در جامعه نشوند.
با این حال تأکید کرد: «با همه شرایط، به آینده ایران امیدوارم» بزرگترین دلیل امیدواری من، رشد آگاهی مردم و اطلاع آنان از پشت پردهی بسیاری از مخالفتها با دولت و مانع تراشیهاست.
آخرین سفر هاشمی به مشهد
خبرسازترین رویداد در پایان تابستان 95 سفر مرحوم هاشمی به مشهد مقدس بود. وی در این سفر ضمن زیارت بارگاه امام هشتم و رسیدگی به امور جاری دانشگاه آزاد اسلامی در سطح آن استان، با بیت تولیت سابق آستان قدس رضوی و مردم آن استان دیدار و گفتوگو کرد. این سفر، آخرین سفر زیارتی وی به مشهد، یکی از محبوبترین مقاصد سفری وی به روایت دوستان و نزدیکانش بود.
سفر به مشهد این بار در ایامی انجام شد که دیگر دوست سابقش آیتالله عباس واعظ طبسی از دنیا رفته و تولیت آستان قدس رضوی به حجتالاسلام ابراهیم رئیسی سپرده شده است. او اسفند 94 هم به مشهد رفته بود تا در ایام بیماری دوستش، از او عیادت کند.
یکی از جالبترین اتفاقات این سفر، بازدید و حضورش در بین زائران حرم رضوی در صحن آستان قدس بود، در این سفر با جمعی از فعالان سیاسی و دانشجویی این استان دیدار و آنها درددل های خود را با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در میان گذاشتند. در این میان کودکی ریزنقش که فرزند یکی از شهدای حرم بود نیز توانست از سیل جمعیت خود را به مرحوم هاشمی برساند و نامهی خطاب به او بخواند، و نگاه آیتالله به او در آن صحنه شاید آخرین تصویر پردرد سردار مصلحت در این شهر باشد.
اوایل پاییز 95 ، وی در دیداری که با دبیران کل احزاب اصلاح طلب داشت، با اشاره به ضرورت حضور احزاب در کشور و نقش آنها در انتخابات تاکید کرد: از جوانی، معتقد بودم که باید خردجمعی حاکم باشد و راه حاکمیت خردجمعی، تقویت احزاب است که نماینده اقشار مختلف مردم هستند. در شرایطی که احزاب قوی نداریم، حزبهای موجود باید مانند یک جبهه، در خانه احزاب با هم باشند و از بحثهای تفرقهانگیز بپرهیزند که برای کشور مضر است.
اعجاز مخالفان دولت روحانی
یکی دیگر از اظهارات نسبتا خبرساز رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، درباره عدم اجرای سیاستهای اصل44 قانون اساسی از سوی دولتهای نهم و دهم و انتقال بار مشکلات اقتصادی به دولت یازدهم بود. وی با کلامی تأکیدی درباره حمایت برخی از منتقدان دولت یازدهم از رئیسجمهوری پیشین گفت: کسانی که اقدامات آن دولت را معجزه میدانستند، در دولت فعلی به کارشکنی و مانعتراشی میپردازند که شاید این کارشان را هم اعجاز میدانند .امروز به اسم نقد، کارشکنی میکنند و میخواهند مردم را از انتخاب عاقلانه خود پشیمان کنند. حمله و انتقادات به این دولت از ابتدای تاریخ انقلاب بیسابقه بوده است.
خانهنشینی زنان فرهنگ اسلام نیست
مرحوم هاشمی در دیداری که با فراکسیون زنان مجلس دهم داشت، ضمن یادآوری استفاده ابزاری از زنان در ایران قبل از انقلاب اسلامی و حتی جایگاه زنان در زمان انزوای فقه تشیع در تاریخ، گفت: اگر چه رسوبات فرهنگی گذشته هنوز در جامعه هست اما طلسم تاریخی خانهنشینی زنان متدین در انقلاب اسلامی شکست که نقطه شروع آن، رشد سریع تحصیلات عالی خانمهاست. با رشد آگاهی ملت، جامعه دیگر به شرایط قبل برنمیگردد که بعضیها خانهنشینی را فرهنگ اسلام میدانستند و برای آن تلاش میکردند.
رئیس هیات موسس دانشگاه آزاد اسلامی در دیداری که در تاریخ 16 آذر و به مناسبت روز دانشجو با گروهی از دانشجویان داشت، گفت: امروز و در عصر ارتباطات، دیگر کسی نمیتواند مسائل مهم کشور را پنهان کند و وضع به گونهای شده که خبر، عکس و حتی فیلم هر خبری به سرعت در اقصی نقاط جهان پخش میشود و این فضا برای جوانان خوب است. مروحوم هاشمی در دیدار دیگری که در همین ایام با اعضای تشکلهای دانشجویی دانشگاه آزاد داشت، از تبعیض قائل شدن بین تشکّلهای دانشجویی و سانسور مواضع برخی تشکّلها و آزادی عمل دادن به برخی دیگر انتقاد و تأکید کرد: دانشجویان با فعالیت در تشکّلهای مستقل و قانونی، روحیات مخالفت با ظلم و تبعیض را در جامعه نهادینه میکنند و به مردم و اقشار مختلف یادآوری میکنند که استبداد و استعمار، برای چپاول ملتها با هم کار میکنند.
مأموریت پایانی رئیس مصلحت به کمیسیونها
رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام در آخرین ماه از حیات خود در یکی از جلسات این نهاد، با توجه ده ساله بودن عمر سیاستهای کلی نظام و نظر به گذشت حدود ده سال از زمان تصویب برخی سیاستهای کلی، از رؤسای کمیسیونهای ذیربط خواست تا نسبت به بازبینی مجدد این سیاستها به تناسب شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی و اصلاح و تغییرات احتمالی شامل حذف و اضافه اقدام کنند تا نتیجه خدمت رهبری معظم انقلاب تقدیم شود.
آخرین سفر آیتالله
دی ماه آخرین سفر آیت الله هاشمی به خارک و بوشهر کلید خورد. رئیس هیات موسس دانشگاه آزاد اسلامی در این سفر از پتروشیمی ها و تشکیلات انرژی کشور که به حق یادگار دوران سازندگی است، بازدید کرد و در کنار از توامندیهای علمی پژوهشی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در آن سامان.
پرده آخر...
چند روزی از سخنرانیاش در مراسم اربعین مرحوم آیتالله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی نگذشته بود. ساعت از 7 شب روز 19 دی ماه 1395 گذشته بود. توئیتر روزنامه شرق نوشت: آیتالله به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان بستری شده است. از همان لحظه ایران در شوک فرو رفت و لحظه به لحظه خبرهای ضدو نقیضی از فوت و حیاتش منتشر می شد. یک ساعت نگذشته بود که همان منابع توئیتری که در روزهای سکوت رسانه ملی نسبت به اخبار مرحوم هاشمی رفسنجانی به عنوان دست اولی اعلام کردند: ان الله و انا الیه راجعون... هاشمی بار سفرش را بست و رفت.
از اینجا دیگر هاشمی نبود، ملت بودند و یادگاریهای پی در پی هاشمی. از سخنرانی و سازهها و پتروشیمیها تا لطیفههایی که شاید خودش را هم به خنده وا میداشت.
روز وداع مردم با او پرشورتر از تصور عمومی بود، مراسمهای پی در پی ترحیمی که برایش برپا میشد نیز به طریق اولی گواه همین امر بود... حتی تصور میکنم نوشتن این گزارش سه ماه پس از خاموش شدن چراغ حیات آشیخ اکبر هاشمی رفسنجانی نیز خود گواه محکمی باشد بر تأثیر پررنگ حضور آقای هاشمی در تاریخ معاصر ایران.
در سال پایانی گفته بود که دیگر میتوان راحت مُرد. حالا او رفته است؛ سیاستمداری که هیچکس مرگش را باور نمیکند و با رفتن نابهنگامش جامعه ایرانی را شوکزده کرد.