آفتابنیوز :
جامعه ایرانی از دو چالش رنج میبرد. چالشهایی که طی اینسالها همواره وجود داشته و بخش زیادی از آنها حل نشده باقی مانده است و چالشهای جدیدی که برای جامعه ایرانی روز به روز ایجاد میشود.
به تازگی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری مسائل اصلی و سناریوهای پیش روی ایران در سال ۹۶ را با انجام پژوهش «آیندهپژوهی ایران ۱۳۹۶» بررسی کرده است و بر این اساس، سه مسئله «ضرورت اصلاحات ساختاری اقتصادی»، «بحران تامین آب» و «بیکاری» در صدر مسائل اصلی و سناریوهای پیش روی ایران در سال ۱۳۹۶ قرار گرفتهاند. این بررسی ۱۰۰ مساله را به عنوان مهمترین مسایل ایران در سال ۱۳۹۶ براساس اولویت ترتیب بندی کرده و کارشناسان خبره در حوزههای مختلف در اینباره نظر دادهاند و در واقع بازتاب نظرات کارشناسان است.
نکته جالب اما در این بررسی سهم بالای مسائل اجتماعی، زیست محیطی یا دارای عواقب و ریشههای اجتماعی است. به طوریکه از مجموع ۱۰۰ چالش معرفی شده، ۵۲ چالش مربوط به مسايل اجتماعی میشوند.
در میان ۱۰ چالش اجتماعی مهم(تاپ تن اجتماعی) ، این ۱۰ چالش به چشم میخورند: بحران تامین آب، بیکاری، ناامیدی درباره آینده، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، بیتفاوتی اجتماعی، اخلاق عمومی، بحران آلودگی هوا، امنیت روانی و اجتماعی و حقوق اساسی و شهروندی.
آنچه در جدول زیر میبینید تمامی چالشهای اجتماعی است که در گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری آمده است:
مهمترین چالشهای اجتماعی جامعه ایران در سال ۱۳۹۶
1
بحران تامین آب
2
بیکاری
3
ناامیدی درباره آینده
4
سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی
5
پیامدهای بحران آب
6
بیتفاوتی اجتماعی
7
اخلاق عمومی
8
بحران آلودگی هوا
9
امنیت روانی و اجتماعی
10
حقوق اساسی و شهروندی
11
کارکردهای اجتماعی فضای مجازی
12
تخریب تنوع زیستی، مسائل جنگلها و گونههای زیستی جانوری
13
مسائل سلامت روان
14
بیتوجهی به پایداری زیستمحیطی
15
تخریب منابع خاک
16
مشکلات سلامت ناشی از آلودگیهای گوناگون
17
نزاعهای آب بر سر انتقال آب در داخل ایران و با کشورهای همسایه
۱۸
فساد و تقلب علمی
19
پیامدهای تغییرات اقلیمی برای ایران
20
سوء مصرف مواد
21
آلودگیهای آب
22
چالشهای نظام سلامت
23
کالاییشدن علم و بهمحاق رفتن عدالت آموزشی
24
تمرکزگرایی در تهران
25
قطبیشدگی جامعه
26
تحولات اجتماعی آموزش عالی
27
تعدد نهادهای سیاستگذار و مجری در حوزه علم، دانش و آموزش
28
طرح تحول سلامت
29
ناکارآمدی مدیریت بازیافت و مسائل ناشی از انبوه زبالهها
30
مشکلات سلامت ناشی از سبک زندگی جدید
31
چالشهای توسعه گردشگری
32
چالشهای مراجعان سلامت و بیماران
33
حاشیهنشینی شهری
34
مسائل دارو
35
مسائل ازدواج
36
بحران کنش جمعی در حوزه محیطزیست
37
مسائل معلمان
38
چالشهای رابطه علمی ایران با جهان
39
ضرورت توسعه نوآوری و فعالیتهای دانشبنیان
40
حرکت به سمت پیری جمعیت
41
مسائل دانشآموزان
42
بحران صندوقهای بازنشستگی
43
چالشهای قومی
44
تغییر الگوی خانواده
45
تغییر الگوی بیماری و شیوع بیماریهای مزمن
46
مناقشات حقوق زنان
47
گسترش ریسکپذیری جنسی
48
مسائل نسلی
49
تغییر ترجیحات مردم در حوزه سلامت
50
مسائل دانشگاه آزاد
51
ضرورت نوسازی شهری
52
برملاشدن مشکلات ساختاری آموزش عالی برای افکار عمومی
سه چالش مهم اجتماعی در تاپتنها
اما در بررسی کلی، سه چالش مهم اجتماعی در ۱۰ چالش نخست جامعه ایران در سال ۱۳۹۶ به چشم میخورد. نخست بحران تامین آب در ایران. طبق آمارهای رسمی و به اعتقاد کارشناسان ایران درآستانه بحران آب به سرمی برد و طی سال های آینده تامین آب به یکی از بزرگ ترین چالش های کشور دربسیاری از استانها، شهرها و مناطق تبدیل میشود.
ایران از نظرجغرافیایی در بخش نیمه خشک و خشک جهان قرارگرفته به شکلی که میانگین بارش درایران حدود 250 میلیمتراست درحالی که میانگین جهانی حدود 850 میلیمتر است یعنی بیش از سه برابر ایران.
ازسوی دیگر بیشترین میزان پتانسیل آب شیرین تجدید شونده کشور هم 130 میلیارد متر مکعب در سال است که در مقایسه با کشورهای مهم آبی جهان همچون برزیل، روسیه، کانادا، چین و اندونزی عدد بسیارکمی محسوب میشود و حتی نسبت به همسایه غربی، ترکیه هم حدود 70 میلیارد مترمکعب کمتر است. البته پتانسیل آب تجدید شونده ایران نسبت به کشورهای دیگر همسایه همچون عراق با 96 میلیارد مترمکعب، قطر با 0.15 میلیارد مترمکعب، کویت 0.02 میلیارد متر مکعب و یا امارات با 0.03 میلیارد متر مکعب بیشتر است. ایران بعد از ترکیه از نظر پتانسیل آب تجدید شونده در جایگاه دوم خاورمیانه قرار گرفته است.
نکته دیگر مربوط به بیکاری و نامیدی به آینده میشود، نتايج اين گزارش نشان ميدهد جامعه ايران همچنان با بيم و ترديد به ساختار اقتصادي و مسائل اجتماعي مينگرد. وجود دهها بحران اجتماعي در اولويت صد چالش اساسي حاکي از اين مسئله است که ساختار اجتماعي ايران در طول سالهاي اخير با مشکلات عمدهاي دست به گريبان بوده که کمتر تدبيري براي کاهش آن اتخاذ نشده است. فساد سيستمي که حاصل سياستگذاريهاي خاص دوران تعديل اقتصادي است و بهويژه در سالهاي رويکارآمدن دولتهاي نهم و دهم به اوج خود رسيد، ناشي از به قدرت رسيدن طيفهاي خاصي در بدنه مديريت اجرايي بود که همچنان ثمراتش متوجه جامعه بحرانزده ايران است. اين مسئله باعث شده سرمايهگذاري و توليد در وضعيت نسبتا نامطلوبي قرار بگيرد. کاهش سرمايهگذاري و کمبود نقدينگي عملا منجر به تعطيلي بسياري از کارخانههاي صنعتي و بيکاري صدها کارگري ميشود که تنها منبع درآمد خانوادههايشان هستند.
نگراني که جامعه ايران را تهديد ميکند ناشي از بيکاري همين کارگران است که زمينهساز آسيبهاي اجتماعي ديگر ميشود. افزايش آمار طلاق در يک دهه گذشته، افزايش مهاجرت و رشد حاشيهنشيني در گوشهوکنار شهرها، گسترش فقر و نابرابري در بين طبقات فرودست، چند نمونه از آثاري هستند که فساد سيستمي از خود بهجا ميگذارد. نتيجه طبيعي تحمل چنين وضعيتي، «نااميدي درباره آينده» است.