آفتابنیوز : دکتر ابراهیم متقی؛ استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران و متخصص در امور« استراتژیک» می افزاید: دست یابی به انرژی هسته ای بیش از اینکه برای ما یک « مطلوبیت امنیتی» باشد، یک« مطلوبیت هویتی» تلقی می شود.»
دکتر متقی در این گفت و گو ضمن بررسی نشست های شورای امنیت در رابطه با پرونده هسته ای ایران از ماه مارس تا ژوئن 2006 به مسائل جاری پرداخته و می گوید:« من فضای فعلی برای پرونده هسته ای ایران را« جدال برای هویت یابی» می دانم.»
آقای دکتر! به نظر شما در اولین نشست شورای امنیت که به احتمال در روزهای سه شنبه یا چهارشنبه برگزار می شود، پرونده هسته ای وارد چه مرحله ای خواهد شد؟ به نظر می رسد روند کنونی مذاکرات در شورای امنیت درباره ایران، طولانی خواهد بود. اگر چه پرونده ایران یک ماه ونیم قبل به شورای امنیت گزارش شد، اما تا به حال هیچ گونه اقدام یا مواضع خاصی در ارتباط با پرونده ایران اتخاذ نشده است سیاست های امریکا و همچنین کشورهای اروپایی هیچ گونه نشانه ای از جدال و رویارویی یا برخورد زود هنگام با ایران نشان نمی دهد. کشورهایی همانند چین و روسیه هم سیاست طولانی کردن فرایند مذاکره در رابطه با پرونده ایران را خواهند داشت.
بنابراین حداقل تا مدت دو هفته، مذاکرات شورای امنیت در ارتباط با موضوع هسته ای ایران خواهد بود، و طبعا دیدگاه های متفاوتی در این ارتباط از سوی کشورهایی همانند روسیه و چین مطرح می شود که فشارهای امریکا را تا حدی تعدیل خواهد کرد.
اما واقعیت به اینگونه هست که با فرایند موجود از اجلاسیه ژوئن شورای حکام و همچنین بعد از ضرب الاجلی که امریکایی ها و همچنین شورای امنیت به ایران، در رابطه با متوقف سازی فعالیت های هسته ای ایران خواهند داد، این روند شدت پیدا می کند.
بنابراین در جلسه آینده شورای امنیت که 14 مارس برگزار می شود، سیاست های محدود کننده علیه ایران را به صورت جدی به کار نخواهند گرفت و صرفا جلوه هایی از محدود سازی، هشدار و فشارهای سیاسی مورد نظر خواهد بود.
ولی قبل از آخرین اجلاس شورای حکام، امریکا تهدید کرد که اگر پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت ارجاع داده نشود، امریکا به هر نوع اقدامی علیه ایران می تواند دست زند. تحلیل شما از این تهدیدها چیست؟ نگاه امریکایی ها در ارتباط با ایران، جدال زود هنگام نیست. در حالی که مواضع اعلامی امریکایی ها مبتنی بر جلوه هایی از رویارویی و تعارض است و نباید از نظر دور داشت که امریکایی ها طی ماه های گذشته، مذاکرات پنهانی را با ایران داشته اند.
مذاکرات پنهانی ایران و امریکا را علی لاریجانی در گفت و گوی مستقیمی که با شبکه تلویزیونی العربیه داشت، مطرح کرد.
بنابراین در عرصه دیپلماسی جهانی، هیچ گاه سیاست های اعلامی مبنای جدال یا همکاری تلقی نمی شود. بلکه سیاست های اعلامی؛ بخشی از تاکتیک کشورها برای متقاعد سازی واحدهای سیاسی در جهت اهداف کلی آنها محسوب می شود.
در مصاحبه های قبل، شما فرمودید که پرونده هسته ای ایران بر « لبه پرتگاه» و سپس در مرحله« چانه زنی قبل از لبه پرتگاه» قرار دارد. در حال حاضر که پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت ارجاع داده شده، در کدامین مرحله قرار گرفته است؟ بحثی که من داشتم این بود که پرونده هسته ای ایران به گونه ای در حال پیش رفتن است که در نهایت ما را به تصمیم گیری « لبه پرتگاه» می رساند. یعنی تئوری که « توماس شرینگ» در رابطه با « چانه زنی در لبه پرتگاه» مطرح می کند.
اما در شرایط فعلی مادر فضای « لبه پرتگاه» قرار نداریم. یعنی هنوز وضعیت ما، وضعیت« ما قبل از لبه پرتگاه» است.
به طور کلی اگر ایران در سیاست های هسته ای خودش به الگوهای مبتنی؛ یعنی الگوهایی که روسیه ارائه می دهد یا سیاست هایی که چین پی گیری می کند، دلخوشی بیش از حدی داشته باشد، در نهایت وضعیت« لبه پرتگاه» را در شرایط امنیتی خودش احساس خواهد کرد. اما در وضعیت فعلی ما به هیچ وجه در شرایط« لبه پرتگاه» قرار نداریم، بلکه هنوز در وضعیت « ما قبل لبه پرتگاه» هستیم.
شما نام وضعیت فعلی را چه می گذارید؟
من نام این وضعیت را شاید به قول معروف« جدال برای هویت یابی» بگذاریم. چرا؟ چون هیچگونه منطق استراتژیک» در روابط فعلی حاکم نیست. بیش از آن که منطق استراتژیک حاکم باشد،« منطق هویتی» حاکم است. یعنی تلاش برای دست یابی به انرژی هسته ای بیش از اینکه برای ما یک « مطلوبیت امنیتی» باشد، یک« مطلوبیت هویتی» تلقی می شود. به هر ترتیب دست یابی به انرژی هسته ای هیچ تاثیری در وضعیت منطقه ای و بین المللی ما نمی گذارد.
فقط و فقط این کار امکان را برای ما ایجاد می کند که بتوانیم جایگاه خودمان را در بین کشورهای منطقه به عنوان یک بازیگری که از موقعیت تکنیکی بیشتر و بالاتری برخوردار است، تثبیت کنیم.
بنابراین من فضای فعلی را« جدال برای هویت یابی» می دانم.
طبق اظهارات اخیر شما؛ کمیته های اجرایی شورای امنیت زودتر از ژوئن 2006 فعال نمی شوند. آیا این مرحله همچنان ادامه می یابد یا تغییر وضعیتی در اینجا ایجاد شده است؟
اولین گام، فرآیندی است که از ماه مارس شروع می شود و تا ماه ژوئن ادامه پیدا می کند. دومین قطعنامه شورای امنیت که قطعنامه جدی تری علیه ما خواهد بود؛ مربوط به اجلاسیه ماه ژوئن خواهد بود. بنابراین گام اول کاملا کم شدت است.
ولی در گام دوم، سطح محدودیت ها و شدت تعارضات بیشتر خواهد بود.
درآن مرحله چه اتفاقی می افتد؟ در آن مرحله طبیعی است که سیاست های شورای امنیت مبتنی بر اجبار خواهد بود، اجبار هم فضایی را به وجود می آورد که یا ما باید به تفاهم دست پیدا کنیم یا باید مقاومت توام با مخاطراتش را بپذیریم، یا اینکه در یک فضای مصالحه معطوف به عقب نشینی قرار بگیریم.
و شما همچنان اعتقاددارید که تحریم ها علیه ما انجام نمی گیرد؟ یا آغاز آن است؟ حداقل زودتر از ژوئن 2006 موضوعی به نام تحریم نخواهیم داشت.
در اولین نشست شورای امنیت چه مسائلی برای ما به وجود می آید؟ در واقع وضعیت ما به چه صورت خواهد بود؟
اولین جلسات شورای امنیت، روی مباحثی متمرکز است که شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی آن را تنظیم کرده است.
منظور همان گزارشی است که البرادعی تنظیم و قطعنامه ای است که حدود یک ماه قبل شورای حکام صادر کرد، بنابراین جلسات شورای امنیت حول آن محورها خواهد بود و مطمئنا نظر البرادعی و آژانس بین المللی انرژی اتمی را تایید خواهد کرد.
اما چانه زنی ایران دیگر با آژانس نخواهد بود. چانه زنی مستقیما با شورای امنیت است و طبعا در شورای امنیت، تصمیم گیری وضعیت سخت تری همراه است.
به این دلیل که شورای امنیت در چارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد، علیه ما اقدام می کند. یعنی موضوع را به عنوان یک موضوع تهدید کننده صلح و امنیت جهانی می داند و این امر مخاطرات ما را افزایش می دهد. اما در عین حال روند تصمیم گیری، روند نسبتا طولانی تری خواهد بود.