آفتابنیوز : روزنامه اعتماد نوشت: «مدیر بیمارستان شهید هاشمینژاد مشهد درباره این حادثه گفت: این کودک بعد از انجام معاینههای اولیه برای اقدامات پاراکلینیکی و تصویربرداری اعزام شد. در این معاینهها معلوم شد که او علاوه بر شکستگیهای پا و لگن دچار آسیبهای مغزی نیز شده است. این دختر خردسال را وقتی به بیمارستان آوردند هوشیاری بسیار کمی داشت. متاسفانه والدین او سه ساعت بعد از وارد کردن ضربهها او را به بیمارستان آوردند. این کودک بعد از اقدامات اولیه درمانی به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شد.
دکتر تقیزاده درباره این که این کودک خردسال چگونه مورد حمله ناپدریاش قرار گرفته است، گفت: گویا ناپدری پس از مشاجره با مادر کودک او را چندین بار بر زمین کوبیده که این مساله باعث بروز آسیبهای شدید بدنی و مرگ مغزی شده است. حالا در بدن این کودک هیچ گونه علایم حیاتی وجود ندارد و تنها با اتصال به دستگاههای پزشکی و بیمارستان زنده مانده است.
دکتر سیدمجید تقیزاده، مدیر بیمارستان هاشمینژاد گفت: این دختربچه خردسال روز پنجشنبه هفتم اردیبهشت ماه توسط اورژانس ١١٥ به بیمارستان هاشمینژاد مشهد منتقل شد.
همچنین ماجرای این دختر ٥ ساله به وسیله بازپرس ویژه قتل عمد دادسرای عمومی و انقلاب مشهد نیز پیگیری شد. او گفت: پدر این کودک بعد از این که از ماجرا باخبر شد به دادسرا آمد و از ناپدری دخترش به علت این که او را مورد ضرب و شتم قرار داده بود، شکایت کرد. ناپدری این کودک بازداشت شد و تحقیقات پلیسی در این زمینه آغاز شده است.
کاظم میرزایی افزود: به گفته پزشکان وضعیت این دختربچه که اینک در بیمارستان بستری است، وخیم است. پس از اعلام مددکاری بیمارستان، ناپدری این کودک توسط نیروی انتظامی دستگیر و به جرم خود نیز اعتراف کرده است.
سال گذشته نیز پسربچهای به نام طاها در مشهد قربانی ضرب و شتم پدرش شد و زیر شکنجههای او جان سپرد. مادر طاها در ابتدا مدعی شد که پسرش با خوردن غذا دچار خفگی شده و جان سپرده است اما پزشکان بیمارستان با معاینه طاها پی بردند که او بر اثر ضرب و شتم فوت شده است. پدر طاها که متهم به قتل و کودکآزاری است، گفت: «از دو سال قبل با همسرم اختلاف داشتم و در آستانه طلاق بودیم. دادگاه حضانت طاها را به من سپرده بود و مادرش هفتهای دو بار با او ملاقات داشت. پسرم دو هفته قبل از مرگ بهانهگیر شده بود و حتی یک بار میخواست دخترمان را خفه کند. چند بار کتکش زدم تا رفتارش را درست کند اما فایدهای نداشت. روز حادثه طاها سر صبحانه لیوان شیر را به سمت مادرش پرتاب کرد من هم عصبانی شدم و او را با کمربند کتک زدم. بعد پرتابش کردم که سرش به لبه مبل خورد و گریهاش قطع شد. بعد از آن پسرم را به اتاقش بردم و چند ساعت بعد که برگشتم متوجه شدم جایش را خیس کرده است. او را به حمام برده و شستم. خواستم به او سوپ بدهم که نخورد. او را به بیمارستان بردیم که او در آنجا جان باخت.»