کد خبر: ۴۴۸۶۲
تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱۳۸۵ - ۱۷:۳۰
آفتاب بررسی می کند:

دلایل رکود حاکم بر سیاست در جامعه

آفتاب‌‌نیوز : سکوت اصلاح طلبان و شاید به نوعی سیاستهای دولت جدید نتیجه ای جز رخوت و رکود در عرصه سیاسی کشور نداشت و دیگر از شور و شوق سیاسی سالهای پایانی دهه 70 خبری نبود. دولتی ها اما در چند ماه اول حاکمیت خود حتی از مواجهه با رسانه ها نیز ابا داشتند و در جواب خبرنگاران تنها به ذکر این جمله اکتفا می کردند که: «اکنون وقت کار است.»
 
سیاستهای دولت جدید و بهت و حیرت احزاب و گروهها که بخشی از آن ناشی از پیروزی غیرمنتظره شهردار تهران در انتخابات ریاست جمهوری و بخش دیگری از آن نگرانی از آینده فعالیتهای حزبی بود عوامل تشدید کننده رکود و رخوت در فضای سیاسی ایران محسوب می شدند. از سویی دیگر برخی خستگی ناشی از فعالیت شدید چند ماهه و شاید یکساله احزاب در مورد انتخابات ریاست جمهوری را دلیلی برای دلزدگی و رکود و رخوت در فضای سیاسی عنوان می کردند. نگاهی به صفحات اخبار داخلی روزنامه ها که مملو از اخبار مربوط به پرونده هسته ای و تهی از خبر هرگونه فعالیت تاثیر گذار سیاسی است نیز خود شاهدی بر این ادعا است. 

فاطمه راکعی عضو شورای مرکزی حزب مشارکت با اشاره با رخوت حاکم بر فضای سیاسی کشور معتقد است: «با توجه به نوع رویکرد و عملکرد سیاسی اصولگرایان تندرو که در حال حاضر بر کشور حاکم هستند، معقولان سیاسی کشور شاید فعالیت سیاسی را خیلی صلاح نمی دانند.»
از سویی دیگر عملکرد ضعیف و بدور از منطق برخی تندروهای موجود در جناح موسوم به اصولگرا نیز شاید خود مزید بر علت شده است. راکعی در این باره می گوید: «رویارویی مستقیم و یا لفظی با برخی از این افراد، سبب آغاز یک سری توطئه ها، تهمت ها و مسایلی از اینگونه می شود.» 

اما احزاب غیرهمسو با دولت در حال حاضر چه می کنند؟ آیا آنها نیز رکود و رخوت را پذیرفته اند یا خیر؟ عضو شورای مرکزی حزب مشارکت در این باره می گوید: «احزاب غیرهم اندیش هم کار خودشان را می کنند بدون آنکه بخواهند با حاکمیت موجود بحث و رویارویی مستقیم سیاسی داشته باشند.» راکعی همچنین خبر از برنامه ریزی گسترده و علمی اصلاح طلبان برای ارتباط عمیق با مردم و نهادینه کردن دموکراسی در کشور داد.
اما اصلاح طلبان در سکوت تنها نیستند و جریانهای اصولگرا هم سکوت را ترجیح داده اند و تنها شاهدی بیش نیستند.
راکعی در مورد دلیل سکوت احزاب اصولگرا می گوید: «آنها دلایل خاص خودشان را دارند، برخی به آنچه می خواستند رسیدند و بنابراین نقاط ضعف را هم اگر ببینند ترجیح می دهند حرفی نزنند و چهره های تندروتر هم از سوی کسانی که در مراتب بالاتر قرار دارند به سکوت دعوت می شوند.» از سویی دیگر برخی معتقدند دلیل رکود سیاسی حاکم بر کشور خستگی مردم از شعارهای احزاب است. 

حسین شریعتمداری، مدیر مسوول روزنامه کیهان در این باره معتقد است: «در عرصه های سیاسی برداشت این است که احزاب دیدگاه های خود را تکرار می کنند.» شریعتمداری با اعتقاد به تکراری بودن دیدگاههای احزاب می گوید: «احزاب حرفهای خود را با مردم زده اند و مردم در انتظار عمل هستند.»
اما نقش دولت جدید در رکود فضای سیاسی تا چه میزان است؟ برخی کارشناسان می گویند دولت با عدم تعامل مناسب با احزاب و جدی نگرفتن نظرات آنها این جو را تشدید کرده است.
شریعتمداری در این باره می گوید: «البته حرکتی که دولت جدید آغاز کرده در این فضا نقش موثری داشته است و دولت جدید بسیاری از موضوعاتی را که احزاب فقط برای آن شعار داده بودند و به آن نپرداخته بودند را عملی می کند. دولت کمتر حرف می زند و بیشتر کار می کند.» عده ای معتقدند از سیاست بیزار شده اند و از سویی دیگر جناح حاکم سالها در انتظار این رکود و رخوت در فضای سیاسی بوده است. 

احمد زیدآبادی روزنامه نگار ايراني نيز در این باره می گوید: «این رکود و رخوت نتیجه حدود یک دهه اعمال فشار سنگین و طاقت فرسا از جانب جناح تندرو علیه طیف های مختلف فعالان سیاسی در کشور است.»
زیدآبادی سکوت فعالان سیاسی در شرایط فعلی را نه از مسیر تسلیم بلکه نشانه ای از قهر و خشم می داند و می گوید: «در واقع بیزاری از سیاست و فاصله گرفتن از آن از سوی فعالان ایرانی دقیقا همان معنایی را دارد که نیچه از اخلاق مسیحی تعبیر می کند یعنی نوعی کنار آمدن به معنای رضایت قبلی بلکه نوعی نفرت پنهان در آن است و به هر حال جامعه ایران مانند یک فیلم اکشن بوده که تحت فشارها و سرکوبهای مختلف ریتم خود را آگاهانه به شدت کم کرده است.»
اما معنای آنچه زیدآبادی از آن با نام ریتم کند یاد می کند چیست؟ آیا نوعی انفعال نیست؟ در این مورد از زیدآبادی پرسیدیم و وی ضمن رد انفعال گفت: «تا هنگامی که تندروها نتوانند محیطی را فراهم کنند که فعالیت سیاسی در آن کاملا همراه با امنیت و تاثیر گذاری باشد، این قهر حساب شده فعالان سیاسی که بیش از همه در آینده ای نزدیک خود تندروها را آزار خواهد داد ادامه پیدا خواهد کرد‍.»
برخی می گویند سکوت سیاسی جامعه و به طور خاص توده های مردم ناشی از برآورده شدن انتظارات اقتصادی آنها از دولت جدید بوده است و مردم ترجیح می دهند وضع اقتصادی بهتری داشته باشند تا آنکه بخواهند از سیاست سخن بگویند.
عباس عبدی ضمن رد هر گونه رخوت سیاسی در جامعه با طنزی تلخ می گوید: «خیلی هم خوب است، نفت بر سر سفره ها آمد، و فرصت فعالیت وجود ندارد.»
اما همه سیاسیون هم اعتقاد به بدی رخوت و سکوت سیاسی در جامعه ندارند و برخی آن را بسیار خوب می پندارند. 

محمدتقی رهبر عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در این باره می گوید: «رخوت نقطه مثبتی است.»
محمدتقی رهبر در توجیه دلیل خود معتقد است: «مردم ما خیلی دلباخته احزاب نیستند و به یک سری مسایلی که نیاز کشور است فکر می کنند.»
برخی معتقدند احزاب کانال صحیح مردم به سوی دموکراسی هستند و اصولا دموکراسی بدون حزب ممکن نیست و اگر در کشوری حزب نباشد دموکراسی در آن جامعه معنا نخواهد یافت.
محمدتقی رهبر در این باره صریحا می گوید: «حزب بازی مشکل جامعه ما را حل نمی کند و اصولا در جامعه ما و بخصوص در حال کنونی نه خریدار دارد و نه جایگاه.»
این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس این امر را ناشی از اقتضای جامعه کنونی که وی آنرا حزب الله می خواند می داند و راهپیمایی ها و تجمعاتی مانند 22 بهمن را مدلی می داند که مردم حرفشان را می زنند و نیازی ندارد حزب بر ایشان فعالیت کنند.
برخی چهره ها و کارشناسان سیاسی که اکثرا دارای تعلقات فکری به جناح راست هستند محور عملکرد دولت خاتمی را فعالیت های سیاسی می دانند.
محمدتقی رهبر در مورد این تحلیل می گوید: «یکی از اشکالات دوره قبل این بود که بیشتر از مسایل سیاسی حرف زدیم و حاصلی هم در بر نداشت و عده ای طلبکار در جامعه درست کردیم که اینها همه بر خلاف آرمانهای مشترک و نظام و انقلاب بود.»
این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس همچنین بحث های سیاسی را غیرلازم و وقت کشی و عاملی برای بازماندن از فرهنگ و اقتصاد می داند و در پایان می گوید: «رخوت سیاسی نقطه مثبتی است.» 

از مجموعه اظهارات کارشناسان سیاسی این طور بر می آید که رکود و رخوت کنونی در فضای سیاسی کشور امری جالب و خوب نیست اگر چه برخی همانگونه که در گزارش به آنها اشاره شد آن را خوب و پسندیده می دانند.
باید دید آیا مجموعه تحولات ماههای آینده که منتهی به انتخابات با خبرگان می شود و نیز عملکرد دولت در تشویق احزاب می تواند شور و شوق سیاسی را بار دیگر به کشور بازگرداند؟
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین