آفتابنیوز : وی هشدار داد:«من در مقام طراحی و پیشنهاد یک گفتمان جدید برای اصلاح طلبان، از بسياري از حاملان و عاملان گذشته عبور مي کنم . اگر اين طرح به دست آنها داده شود به سنگ بزرگي براي نزدن مبدل مي شود».
به گزارش خبرنگار سیاسی آفتاب،وی که در اولین جلسه از سلسله نشستهای «چه بايد کرد؟» که از سوی حوزه شمال تهران جبهه مشارکت برگزار می شود، در محل دفتر مرکزی این حزب سخن می گفت، در ابتدای سخنرانی اش تأکید کرد که «چه بايد کرد؟»،« پرسش انديشه سوز و انديشه سازي» است.
تاجيک سپس به گفتمان هاي قالب در جامعه پرداخت و اظهار داشت:«گفتمان از شاني بر خوردار است، در حاليکه ما از آن عوامانه بهره مي برديم به همين علت در دهه هاي اخير گفتمان ها نه راه حلي براي مشکل، بلکه خود مشکل به حساب مي آمدند».
وي افزود: «گفتمان هايي بودند که جنگ عليه خودي را ترويج مي کردند و ما به راحتي از آنها عبور کرديم و اجازه نداديم رسوب کنند و اجتماعي شوند».
رئيس سابق مرکز تحقيقات استراتژيک رياست جمهوري در ادامه گفت: «امروز ما در آستانه ديگري هستيم و به نقد شالوده شکنانه گذشته خود نياز داريم».
وي افزود: «ما اکنون نيازمند ذهن روش در مورد شرايط هستيم و بايد در حال زندگي کنيم و به تعبير فوکو بايد تعبير حال را بنويسيم. ما نيازمند نوشتن تاريخ حال و اتخاذ سياست روز هستيم».
مشاور سابق رئيس جمهور سپس با انتقاد از سياسيون ايران گفت: «بازيگر سياسي بايد بتواند سياست حال خود را بنويسد؛ آن هم براي نسل خود و مردم خود. بازيگر سياسي بايد بتواند نقش کليد را بازي کند. ما به شکلي عمل کرديم که سياست ها و استرا تژي هاي ما ماندند، اما مردم و جامعه حرکت کردند و رفتند؛ در حالي که بايد شرايط را درک مي کرديم و به اقتضاي آن استراتژي ها و تاکتيک ها و گفتمان هاي خود را باز توليد مي کرديم».
اين استاد دانشگاه در ادامه گفت:«همواره گناه به گردن کساني است که در بزنگاه هاي تاريخي کشورشان غايبند. تاريخ آن کساني را که با او قدم بر نمي دارند به زودي فراموش خواهد کرد. از تاريخ نمي توان النتظار داشت که بماند و براي عبور يک جريان اجتماعي و سياسي کف و هورا بکشد».
تاجيک در ادامه با اشاره به چشم انداز آينده گفت:«بايد عمارت گفتماني جديدي بسازيم، چرا که ما به گفتماني هژمونيک نياز داريم، گفتماني که استعداد نشست و رسوب کردن در تحولات اجتماعي ايران را داشته باشد و بتواند راهنماي عمل باشد. ما به گفتماني نيلز داريم که در پراتيک اجتماعي و سياسي راهنماي عمل ما باشد. اين گفتمان کادر و زاويه ايجاد مي کند. بنابر اين اين گفتمان علاوه بر هژمونيک بودن بايد گسترده و چتر گونه باشد».
تاجيک در خصوص موضع نيرو ها و آرايش هاي سياسي گفت:«ما بايد ابتدا تعيين کنيم که مي خواهيم در قدرت بمانيم و پوزيسيون باشيم و يا به مقاومت بپيونديم و اپوزيسيون شويم».
وي افزود:«ما قبلا جامه پوزيسيون را پوشيديم اما نقش اپوزيسيون را بازي کرديم. ولي اکنون اگر فضاي پوزيسيوني را انتخاب کرديم بايد به فکر گفتماني براي رسوب کردن و اجتماعي شدن باشيم. امااگر خواستيم اپوزيسيون شويم بايد به فکر توليد پاد گفتمان باشيم تا گفتمان مسلط را به چالش بکشيم. ما بايد تعيين کنيم که مي خواهيم چه هويتي داشته باشيم. هويتي سالاد گونه يا آش شله قلم کار. آيا با هرکسي مي توان وارد اتحاد جبهه اي شد؟ آيا جبهه با هويت يک ظرف سالاد خوب است که خرده هويت هايي دارد يا ظرفي با هويت آش که خرده هويتي ندارد؟».
وي در ادامه گفت: «اگر در تشکيل جبهه خط قرمز نداريم، لااقل خط نارنجي داشته باشيم. همانطورکه مي گويد ما همه گروهکيم و تنها آن چيزي بزرگ است که جنبش است».
دکتر تاجيک سپس با طرح سئوالي مبني بر اينکه «آيا ما بايد به دنبال يک جنبش بدون تشکل باشيم؟»گفت:«دوره روشنفکراني که سالار مردم هستند، به پايان رسيده است. نيچه مي گويد هيچکس بيش از آنچه که مي داند خواب نمي بيند به همين علت ما نتوانستيم انتخابات را تحليل کنيم. ما گيج شده بوديم .ما اصلا نمي توانستيم اين قضيه را پيش بيني و تحليل کنيم و اين ضعف ما است».