آفتابنیوز : او مي گويد :در حالی که اکنون مردان در رقابت با زنان ،با این مدل مو و لباس و حتی آرایش ابرو و صورت ،گوی سبقت را از زنان ربوده اند، اینکه هنوز مصداق مبارزه با بی حجابی را فقط مبارزه با زنان بی حجاب در نظر می گیرند، خود جای تردید دارد .
وی می افزاید :تا بحث بدحجابی مطرح می شود ،بلافاصله نگاه به سمت زنان معطوف می شود گویی آقایان همواره مصون هستند در حالی که باید پرسید چه کسی و چرا این مصونیت را به اشتباه به آقایان داده است . این در حالی است که در آیات قرآن که بر حفظ عفاف جامعه تاکید دارند ،ابتدا به مردان توصیه لازم می شود و بعد به زنان .پس نمی توان پذیرفت مردان با هر مد و آرایش که تمایل دارند در جامعه حضور یابند و تا بحث برخورد مطرح می شود ،فقط با زنان برخورد شود .در حالیکه من اصولا برخورد را هم درست نمی دانم.
شایق تاکید کرد:اگر قرار است برخوردی با بدحجابان صورت بگیرد باید مسئولان فرهنگی محاکمه و پاسخگو باشند.جوانان اگر این سبک پوشش و آرایش را می پذیرند به دلیل تناسبی است که این مدلها با آرزوها و آرمانهای دوران جوانی آنان دارد؛حتی اگر این مدلها با هنجارهای جامعه ما همخوانی نداشته باشد . پس مسئولانی که وظیفه فرهنگ سازی را برعهده دارند باید به جای برخورد و فقط نهی کردن جوانان ،به طور اصولی به بررسی کلیه دلایل این موضوع بپردازند و به تببین فرهنگ صحیح و ارائه آن به جوانان بپردازند.
این نماینده مجلس می افزاید: دستگاههای بسیاری در بحث نحوه پوشش متناسب با هنجارهای جامعه در ارتباط هستند؛ نیروی انتظامی وظیفه نظارت بر کارگاههای تولید البسه را دارد و وزارت بازرگانی که وظیفه نظارت بر واردات این محصولات را برعهده دارد .از سوی دیگر دستگاه های فرهنگ ساز جامعه همچون سازمان تبلیغات اسلامی ،صدا و سیما ،وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به تبیین فرهنگ اسلامی ما عدول کرده اند و در هر دوره ای فقط برای حفظ موقعیت خویش ،تصمیماتی مقطعی اتخاذ کرده اند و متاسفانه وقتی قرار است جلوی تبعات تصمیمات ناصحیح مسئولان را بگیریم بحث برخورد با جوانان مطرح شود .خب جوانان با تناقض در عملکرد مسئولان نهادهای فرهنگی دولتی مواجه می شوند و نمی دانند باید حرف کدام یک را قبول کنند.در این شرایط هم مسلما نمی توان با جوانانی که خود معلول این شرایط هستند، برخورد کرد.
و اما یک استاد دانشگاه از این آرایش و نحوه پوشش زنان به عنوان يك مكانيسم جبرانى نام می برد و می گوید: ايران همواره در چهارراه حوادث و هجوم و حمله هاى متعدد قرار داشته و اين ترس و ناامنى، عقده حقارتى را به وجود آورده كه بايد توسط مكانيسم هاى جبرانى، جبران شود. پس مى توان آرايش غليظ و این نحوه پوشش را نوعى مكانيسم جبرانى قلمداد كرد که می تواند دهن كجى ای باشد به سخت گيرى هايى كه در دوره اى نسبت به معاشرت ها و ارتباطات بين افراد صورت مى گرفته است.
معبوديان - روانشناس- نیز در این زمینه می گوید: از آنجا كه جذابيت جسمانى يكى از عوامل تأثيرگذار در دوستى ها، ارتباطات بين مردمى و حتى ازدواج است، آرایش و نحوه پوشش به عنوان يك ضرورت در زندگى شخصى و اجتماعى افراد مطرح می شود . پس افراد تلاش مى كنند مادام بر اين جذابيت بيفزايند كه اين امر خود از طريق نحوه پوشش و آرايش صورت مى گيرد.
وى مى افزايد: به دليل تغيير و تحولات ايجاد شده در نوجوانان براى ايجاد ارتباط با جنس مقابل و دريافت توجه از وى، زيبا بودن و جذاب بودن نه به دليل ايجاد برانگيختگى جنسى در طرف مقابل، بلكه به دليل تأييد هويت خويش و يافتن جايگاهى در دنياى برون مى باشد و در این دوران همانند سازی جزو فاکتورهای مهم در زندگی نوجوانان است . در واقع همانند سازى پاسخ به نفوذ اجتماعى مبتنى بر آرزوى شخصى براى همانند شدن با شخصيتى صاحب نفوذ است كه اين فرد معمولاً جزو دوستان و آشنايان نوجوان است. معمولاً نوجوانان، زمانى كه شخص و گروهى را جالب بيابند تمايل به همانند سازى با آن شخص يا گروه، فزونى مى يابد. چون اكنون الگوهاى متداول در جامعه امروز در بين نوجوانان ديگر به شكل سنتى سابق نيست پس دختران و پسران نوجوان هم در شكل گيرى هويت خويش به اين الگوهاى متعارف جامعه نزديك مى شوند .
وى می گوید: با توجه به آمار بالاى افراد مجرد و در شرايطى كه جذابيت جسمانى به عنوان يكى از لايه هاى بيرونى شخصيت فرد مورد ارزيابى قرار مى گيرد، آرايش و نحوه پوشش مى تواند نقش تعيين كننده اى در شكل گيرى ازدواج داشته باشد. در جامعه اى كه تعداد افرادى كه اقدام به ازدواج مى كنند بنا به دلايل متعدد محدود است و از سوى ديگر فرصت هاى رضامندى از زندگى محدودتر، دختران براى اينكه فرصت ازدواج را از دست ندهند از هر شيوه اى براى بالا بردن جذابيت جسمانى خود استفاده مى كنند .
معبوديان در عين حال تأكيد مى كند: نمى توان از جامعه اى كه به سمت مصرف گرايى و توجه به جذابيت سوق داده شده توقع ارزش گذارى به معنويات و معنوى نگرى داشت.