این فیلمساز سرشناس که متولد 1319 تهران است، میگفت: « شاید انتظار کنونی من از سینما این باشد که هنگامی شب به خواب میروم، بدانم یک تصویر جدید ایجاد کردهام همچون ماهیگیری که همیشه با پرتاب تور خود، امیدوار به گرفتن ماهی است. بدون هیچ توقعی همچنان کار میکنم، ماهیت فیلم تولید تصویر است و امکان ندارد در ماه یک فیلم کوتاه، یک ویدئوی کوچک درست نکنم و یا یک عکس نگیرم.»
کیارستمی علاوه بر کارگردانی در سایر رشتههای هنری همچون عکاسی، نقاشی، فیلمنامهنویسی، تدوین، طراحی گرافیک، شعر، موسیقی و... فعالیت میکند و یکی از عکسهای کلکسیونش در حراج کریستی سال 2008 میلادی حدود 130 هزار دلار فروخته شد.
فیلم «طعم گیلاس» که برنده نخل طلایی جشنواره کن سال 1997 میلادی شد و همچنین «خانه دوست کجاست» که موفق به دریافت پلنگ برنزجشنواره لوکارنو شده است، « باد ما را خواهد برد» برنده جایزه هیات ویژه داوران جشنواره ونیز در سال 1999 و ... از جمله فیلمهای موفق این کارگردان در جشنوارههای بین المللی است.
کیارستمی داور جشنوارههای بسیاری از جمله کن، جشنواره فیلم ونیز، لوکارنو، سنسباستین، فیلم سائو پائولو، کاپالبیو، کوستندورف صربستان و..... بوده است.
سیفالله صمدیان دوست و همکار سالهای دور و نزدیک عباس کیارستمی پس از درگذشت این فیلمساز، فیلمی با نام "۷۶ دقیقه و ۱۵ ثانیه با کیارستمی" به سفارش جشنوارهی ونیز ساخت که در یک سال گذشته در جشنوارههای مختلفی به نمایش درآمد.
فیلمی که نامش به تعداد روزها و سالهای عمر عباس کیارستمی است؛ البته یک روز اضافه شده است که صمدیان در توضیح اضافه شدن آن یک روز گفته است: «آقای کیارستمی از آن مظلومان فرهنگی کشور بودند که نمیدانم چرا این همه آدم قصد داشتند، یک جوری به ایشان ضربه بزنند؟! ضربه زدن از آن جهت که هزار تا انگ نامربوط و نامردانه زدند و فکر میکردند امثال کیارستمی غربزده هستند و وطنشان را قبول ندارند که البته برخی از آنها پس از مرگ کیارستمی خیلی شخصی به من گفتند که از عملکردشان پشیمان هستند.»
صمدیان با تاکید بر اینکه "هیچوقت انگ سیاهنمایی در مورد فیلمهای عباس کیارستمی صدق نکرد" میگوید:«همه میدانند فیلمهای ایشان حتی آنهایی که در روستا ساخته شده بودند، طوری تصویر نشده بود که فقر امکانات مشاهده شود و اتفاقا ایشان فضا را پُر میکرد از داشتههای انسانی و حتی آن جایی که احساس می کرد، فکر جای دیگری برود، تلاش میکرد، فضایی به وجود آورد که این اتفاق نیفتد؛ مثلا در فیلم "خانه دوست کجاست؟" آن جاده معروف را آگاهانه در کنارش گل کاشت تا ذهن تماشاچی ناخواسته به سمت دیگری نرود و زیبایی را ببیند.»
وی در ادامه با اشاره به سوال مطرح شده دربارهی روزی که به تعداد روزهای عمر کیارستمی در اسم فیلمش اضافه کرده است، یادآور شده است:« با آقای میرکریمی و بهمن کیارستمی وقتی داشتیم پیکر آقای کیارستمی را از پاریس به تهران میآوردیم، احساس کردم آن یک روز لازم است، به پاس این همه نه گفتن برای مهاجرت و ماندن در ایران. آن یک روز اضافه، روزی است که در آسمان است و پیکر ایشان به ایران برمیگردد تا اینجا به خاک سپرده شود.»
سیفالله صمدیان سال گذشته در زادروز تولد عباس کیارستمی در پردیس چارسو هم گفته بود: «زیباترین هدیهای که از طرف آقای کیارستمی میتواند به مردم ایران اهدا شود، معرفی گروهی از فیلمسازانی است که زمانی از شاگردان او بودند.»
این هنرمند عکاس میگفت: «تولد کیارستمی، تولد مهمی در فرهنگ و هنر ایران بوده است. زمانی آیدین آغداشلو در جایی میگفت که در حوزه فرهنگ؛ بعد از عمر خیام، نفر دومی که شهرت جهانی دارد، کیارستمی است. قصد تمجید از او را ندارم اما فقط میخواهم پیام اصلی زندگی او را که در دوستی نزدیکم با او دریافتم بیان کنم. کیارستمی به واژه کار، عشق و آبرو داده است و امیدوارم جوانان کشور در هر رشتهای که هستند عطش کار کردن را در وجود خود احساس کنند و به یک تولید خلاق در شان انسان معاصر برسند.»
عباس کیارستمی، کارگردان «خانه دوست کجاست؟» که برای ادامه درمان بیماری خود به فرانسه سفر کرده بود، در سن ۷۶ سالگی و در ماه تولدش تیر ماه درگذشت.
این کارگردان سرشناس سینمای ایران و هنرمند عکاس که از اسفند سال ۹۴ تا اوایل اردیبهشت ۹۵ به دلیل انجام چند عمل جراحی در ناحیه روده در بیمارستان بستری شده بود و در ماههای آخر عمرش هم چندین بار به بیمارستان مراجعه کرده بود، سرانجام 8 تیر ماه برای تکمیل مراحل درمان به پاریس رفت و همان جا درگذشت و پیکرش به ایران منتقل شد.
کیارستمی در کارنامهی فیلمسازیاش ساخت فیلمهای کوتاه «نان و کوچه»، «زنگ تفریح»، «تجربه»، «دو راه حل برای یک مساله» و .. و فیلمهای بلند «گزارش» ۱۳۵۶، «اولیها» ۱۳۶۲، «خانهی دوست کجاست؟» ۱۳۶۵، «مشق شب» ۱۳۶۶، «کلوزآپ، نمای نزدیک» ۱۳۶۸، «زندگی و دیگر هیچ» ۱۳۷۰، «زیر درختان زیتون» ۱۳۷۳، «طعم گیلاس» ۱۳۷۶، «باد ما را خواهد برد» ۱۳۷۷، «ABC آفریقا» ۱۳۷۹ را دارد.