انقدر تجمع عليه رئيس جمهور اثر منفیای در میان ناظران بجای گذاشت که تعداد زیادی از دلواپسان مدعی شدند که این کار تیم عملیاتی خود دولت است، تا بتواند پس از آن مظلومنمایی نموده و بر رقیب بتازند و ناکارآمدی خویش را پنهان سازند. مدعیان این ادعا همانهایی بودند که به صرف گمان، نصب بنر جنجالی علیه ورود محدود زنان به ورزشگاه را منتسب به دولت کرده و حکم خباثت دولت را نیز صادر نمودند و بعد نتیجهگیری کردند که دولت با همین سبک در انتخابات هم پیروز شد! همینطور خودشان میساختند و بعد ساختنهایشان به باورشان تبدیل شده بود و طبق همین باور به تهمتهای خود ادامه میدادند که عکسی از همان بنر جنجالی به همراه حسین اللهکرم بزرگ گروه انصارحزب الله کشور منتشر گردید، میزان تقوای دوستان مشخص شد، چراکه هیچکس به مانند گذشته از تهمتهای خود عذرخواهی نکرد و باز هم الگوی بدچهرهای از اخلاق غیراسلامی مدعیان ارزشها به نمایش در آمد.
بارها بیان شده است که دلواپسان معمولا از این شگرد استفاده میکنند که «خودشان مسالهای را خلق میکنند و سپس خود به آن مساله پاسخ میدهند!»
چند نکته راجع به این استدلال قابل توجه است:
اول اینکه
دلواپسان یکبار و فقط یکبار نمیتوانند شاهدی بیاورند که روحانی بگوید منتقدان من مزدور، بیشناسنامه، ترسو، افراطی، جیببر، مستضعف فکری، متوهم، بزدل، کاسب تحریم، فاسد، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری و... هستند. معمولا سخنان روحانی را کامل نقد نمیکنند چراکه میدانند اگر بصورت کامل و جامع دلایل روحانی بیان شود دستشان خالی میگردد و موضوع برعکس میشود. مثلا یکی از معروفترین اعتراضات به اهانتهای دکترروحانی همین خطاب منتقدان به "بیشناسنامه" است. حسن روحانی در 9 اردیبهشت 93، عینا بیان نمود که:
"اما آنچه پسندیده نیست آنکه با پول مردم و با بیتالمال مردم از دولتی که منتخب مردم است و با رأی اکثریت مردم فعالیت خود را آغاز کرده است، کسی بخواهد به جای نقد، تخریب را پیشه گیرد، این امری است که دولت نمیپسندد، «ما از همه میخواهیم با شناسنامه سخن بگویند، بگویند از کجا هستند، بگویند وابسته به کدام جناح هستند، با نام جناح خود سخن بگویند نه با نام ملت ایران»، ملت ایران راهش روشن است، ملت ایران در عصر حاضر به دنبال آرامش است، ملت ایران به دنبال اعتدال است. ملت ایران به دنبال پیشرفت است".(9 اردیبهشت93)
در کجای مطلب فوق روحانی میگوید منتقدان من بیشناسنامه هستند؟! روحانی میگوید شناسنامه خود را معلوم کنید که از کجا و کدام جناح و گروه و ... هستید بعد به دولت حمله کنید! نگویید مردمی! خودجوش! دانشجویی! فهم این جملات انقدر سخت است؟! نخیر سخت نیست غیرممکن است! وقتی نخواهیم بپذیریم. و جالب اینجاست که عدهای در تجمع علیه روحانی شناسنامه ثبت احوال را بدست گرفتهاند که ما بیشناسنامه نیستیم!
نکته بعدی اینکه مگر روحانی آغازگر حملات بوده است؟ دوستان طوری جلوه میدهند که گویی از ابتدای روی کار آمدن این دولت، مظلومانی همراه و همدل با انتقادات منطقی و محترمانه بودهاند که پس از عصبانیت ناشی از حملات تند و ظالمانه رئیسجمهور محترم بخشی از آنان به قول این دوست کیهان نشین چندنفر! او را منافق خوانده اند. یادشان رفته که تندترین اهانتها هر روز تیتر یک رسانههایشان، سخنرانیهاشان و تجمعاتشان بود؟
دوم
بر فرض که روحانی در مقام پاسخ به کسانی که او و اطرافیانش را مرتب به تندترین حملات و تخریبها به اسم نقد هتک حیثیت میکنند، و وی را خائن، جاسوس، عامل اسرائیل، بیکارنامه و ... میخوانند، بیسواد و تازه به دوران رسیده و ... خطاب کند، آیا این مجوز میگردد که عدهای در حضور رئیسجمهور کشور او را با شعار مرگ بر آخوند انگلیسی و مرگ بر منافق و بنیصدر بدرقه کنند؟ آیا این دو مطلب با هم قابل قیاس هستند؟
سوم
آیا علی لاریجانی هم منتقدانش را مزدور خوانده بود؟ علی مطهری چطور؟ آیا وی منافق است؟ علی مطهری صاف در چشم همه زل میزند و به صراحت میگوید این خط قرمز را قبول ندارم، چه بحث حجاب باشد در میان یک طیف چه هر بحث دیگری در طیف دیگر! اگر افکار وی غلط هم باشد تنها چیزی که نیست نفاق است. جهانگیری چه زمانی به منتقدانش ناسزا گفته بود؟ بحث بحث جواب اهانت نبود چراکه منافق کسی است که با شعاری روی کار میآید که بعد ضد آن عمل میکند. خط روحانی و کسانی که در راهپیمایی مورد هتک قرار گرفتند که از قبل از انتخابات مشخص بود و با همان خط و خطوط رأی آوردند.
آقایان معتقدند فحاشیهای مکرر آنها نقد است و پاسخ و نهیب روحانی توهین و اهانت. و اگر رئیسجمهوری یا هر مقام دیگری در سخنان خود کسی را بیسواد خطاب کرد یا مستضعف فکری و ...، عدهای حق دارند و یا طبیعی است که جلوی او جمع شوند و فریاد بزنند مرگ بر آخوند انگلیسی و مرگ بر منافق و بنیصدر!