کد خبر: ۴۵۷۷۵۸
تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۶

باج‌گیری خواهر برای پنهان نگه داشتن راز قتل

بعد از قتل، خواهرم مدام از من باج می‌گرفت چون فقط او می‌دانست چه شده است، حدود ۱۴ سال قبل نیز مجبور شدم پس از مرگ پدرم، ارثی که به من می‌رسید را به خواهرم ببخشم ...
آفتاب‌‌نیوز : بعد از قتل، خواهرم مدام از من باج می‌گرفت چون فقط او می‌دانست چه شده است، حدود ۱۴ سال قبل نیز مجبور شدم پس از مرگ پدرم، ارثی که به من می‌رسید را به خواهرم ببخشم ...

به گزارش تسنیم، مردی که در سال 66 پیرزنی را کشته و چند روز پیش خودش را به پلیس معرفی کرده بود، پیش از ظهر امروز برای انجام بازپرسی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد.

این مرد که اکنون 47 سال سن دارد، درباره جزئیات قتل به قاضی ایلخانی؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت گفت: یکی از روزهای شهریور سال 66، در جوانی و زمانیکه 17 سال سن داشتم پیرزنی که در همسایگی منزل خواهرم زندگی می‌کرد را به قتل رساندم، آن زمان با پدرم در خانه دعوایم شده بود و به منزل خواهرم در محله عبدل‌آباد رفتم، آن موقع خواهرم که 15 سال از من بزرگتر است به جای راهنمایی به من اطلاعات نادرست داد و گفت پیرزنی که در مجاورت او سکونت دارد پولدار است و می‌توانیم با سرقت وجه نقد وی، زندگی‌ خودمان را سر و سامان دهیم.

وی ادامه داد: خواهرم به من گفته بود که به پیرزن 500 هزار تومان پول رسیده است، من نیز برای سرقت وسوسه شدم تا اینکه یک روز برای سرقت وارد خانه پیرزن شدم، درِ خانه پیرزن باز و وی در حال چیدن سبزی با استفاده از علف‌چین از حیاط خانه‌اش بود، پیرزن با دیدن من به سمتم حمله‌ور شد و با هم درگیر شدیم من نیز علف‌چین را از وی گرفته و سه ضربه به شکم و گردن وی زدم و در نهایت فرار کردم.

متهم این پرونده که دچار معلولیت است، در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفت: پس از چند روز از حادثه از طریق خواهرم متوجه شدم که پیرزن در جریان درگیری جان باخته است؛‌ دو سال بعد از این ماجرا نیز ازدواج کردم، اکنون دو پسر جوان دارم و آنها تا زمانیکه خود را به پلیس معرفی کردم در جریان ماجرا نبودند اما اکنون که خود را به پلیس معرفی کرده‌ام وجدانم کمی راحت‌تر شده است زیرا می‌دانم که حداقل مجازات می‌شوم.

وی افزود: در تمام این سالها دچار کابوس می‌شدم و زندگی من هیچ رونقی نداشت، پس از ورود به هر کاری شکست می‌خوردم و بدهی بالا می‌آوردم و حتی چندین بار به خاطر بدهی به زندان رفتم، مدتی مغازه خواروبار فروشی زدم، مدتی نگهبان بودم، مدتی در شهرداری کار کردم اما در تمامی کارها ناموفق بودم حتی کار فرزندام نیز جور نمی‌شد، بعد از قتل، خواهرم مدام از من باج می‌گرفت چون فقط او می‌دانست چه شده است، حدود 14 سال قبل نیز مجبور شدم پس از مرگ پدرم، ارثی که به من می‌رسید را به خواهرم ببخشم و به او رسید دادم.
متهم این پرونده پس از این اظهارات با دستور قاضی ایلخانی؛ بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران در اختیار اداره آگاهی قرار گرفت و تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین