آفتابنیوز : علی مطهری به «اظهارنظرهای صریح» و «موضعگیریهای» متفاوت با دیگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی شناخته میشود؛ نظرات و مواضعی که گاه از چپترین اصلاحطلبان و گاه از راستترین اصولگرایان تندتر است. ظاهراً به همه چیز انتقاد دارد: از کمبود شادی در برنامههای تلویزیون و ساپورتپوشیدن بانوان تا حکم جلب محمود صادقی، دیگر نماینده مجلس، برخوردهای نادرست با هاشمی و منتظری، وضع «زندانیان سیاسی»، بازداشت مدیران کانالهای تلگرامی، تا رد صلاحیت مینو خالقی، ممنوعالتصویری و حصر.
به گزارش ایسنا، هجمههایی که از نوشتن گزارش و مقاله علیه او تا ممانعت از نطقش در مجلس و حملهی فیزیکی در شیراز و «کارگذاشتن شنود» در دفتر کارش تا شعار «مرک بر منافق» در راهپیمایی روز قدس را شامل میشود؛ اما هیچیک موجب تغییر مواضع او نشده است. با این وجود بررسی رویکردهای او نشان میدهد، تغییر آشکاری در موقعیت سیاسی مطهری در دو دهه گذشته دیده میشود: زمانی مقالات او در کیهان چاپ میشد و اصولگرایان حامی اصلی او بودند، امروز مطبوعات اصلاحطلب سخنان او را «تیتر یک» میکنند و اصلاحطلبان، حامی اصلی او هستند؛ حال آنکه مطهری این دستهبندیها را نیز قبول ندارد!
او برای این وارد عالم سیاست شد «که افکار شهید مطهری بیشتر پا بگیرد»؛ چون احساس میکرد توجه کافی به آن وجود ندارد و اگر جایگاه قانونی داشته باشد بهتر میتواند حرفهایش را به جامعه بزند.
مطهری که به خاطر انتقاد از آنچه دستآویز شدن واژهی «فتنه» میخواند، توسط یکی از نمایندگان مجلس به «پسر نوح تشبیه» شد، دربارهی رسالت نمایندگی در مجلس معتقد است: «معمولاً نمایندگان مجلس... در آنجا که تزاحمی میان حقوق ملت و حقوق نظام پیش میآید از حقوق ملت به بهانهی حفظ نظام دفاع نمیکنند.» (ایسنا ۱۳۹۴/۹/۶)
وقتی مطهری از وضع پوشش بانوان در دوران «دولت مهرورزی» به تندی انتقاد کرد و مشایی و احمدینژاد را مقصر دانست، دادستانی علیه او اعلام جرم کرد. واکنش مطهری به این اتفاق این بود: «اینجانب... به نوبهی خود اجازهی ایجاد اختناق در کشور و انحراف در انقلاب اسلامی را نخواهم داد.»
نقشهی حرکت سیاسی مطهری جالب توجه است: در انتخابات ۸۴ حامی احمدینژاد بود، سال ۸۸ به محسن رضایی رأی داد، سال ۹۲ حضور هاشمی را نیاز انقلاب میدانست و با رد صلاحیت او پشت روحانی ایستاد و دست آخر در انتخابات سال ۹۶ روحانی را «گزینهی اصلح» معرفی کرد؛ آن هم این «حسن روحانی» که به گفتهی محسن رضایی «از اعتدال، به سوی اصلاحطلبیِ چپ متمایل شده است.»
مطهری به طور مستقل وارد رقابت انتخاباتی مجلس نهم شد، اما بیشتر فهرستهای اصولگرا نام او را در میان نامزدهای خود قرار دادند و او دوباره به عنوان چهرهای اصولگرا وارد مجلس شد اما این بار انتقاداتش وارد فاز جدیدی شده بود. دیگر تنها رفتار دولت نبود که صدای او را در مجلس بالا میبرد؛ دورانی بود که به اعتقاد او بازار «فتنه» گرم بود و مطهری بدون در نظر گرفتن خوشآمدِ چپ و راست یکی از جدیترین منتقدان این بازارگرمیها بود.
حوادث دوران احمدینژاد و تندشدن مواضع اصولگرایان خودبهخود مطهری را به اصلاحطلبان نزدیکتر کرد؛ یا به عبارتی مواضع معتدل او درخصوص وقایع ۸۸ و نقد دولت «مهرورز» بود که اصلاحطلبان را به این نمایندهی اصولگرا علاقهمند کرد.
اما گویا هیچ دولتی توان راضیکردن مطهری در زمینه فرهنگی را ندارد؛ از اصلاحات گرفته تا مهرورزی و تدبیر، همه آماج انتقاد فرزند شهید مطهری در زمینه حجاب بودهاند. اما مطهری معتقد است نظرات فرهنگیاش تند و افراطی نیست. او با اینکه مرزهای آزادی سیاسی را تا خط قرمز اقدام عملی و مسلحانه علیه نظام گسترده میداند، در حوزههای فرهنگی قائل به کنترل و نظارت است. اشکالات فرهنگی از نظر مطهری محدود به حجاب نیست؛ « به کار بردن اسامی و حروف انگلیسی، تبدیل کلمات عربی رایج به الفاظ فارسیِ نامأنوس، اکران برخی فیلمهای سینمایی، ازدیاد تبلیغات تجاری در اماکن مختلف، و...» هم دیگر مشکلاتی است که مطهری را به اعتراض وا میدارد.
علی مطهری نیز وقایع سال ۸۸ را «فتنه» میداند؛ با یک فرق اساسی: او تنها موسوی و کروبی را مسئول این حوادث نمیداند و معتقد است محاکمه یا مجازات باید شامل حال دو طرف ماجرا باشد.
در این میان حوادث ناگواری رخ داده که مطهری با جدیت آنها را پیگیری کرده است. ۲۲ تیر ماه سال ۹۲ مطهری در بیانهای مدعی شد ۹ نفر شبانه به دفتر کارش در مجلس رفته و «دستگاههای مختلف استراق سمع و فیلمبرداری» نصب کردهاند. او با اعلام این مطلب از وزارت اطلاعات خواست «در اسرع وقت توضیح کافی درباره این حادثه اسفناک و این اقدام غیرقانونی و خلاف قانون اساسی و منطبق بر قانون جنگل بدهد» و گفت «زمانی که با یک نماینده شناختهشده مجلس اینگونه رفتار میکنند، معلوم نیست چه ظلمهایی در حق مردم عادی روا داشته میشود.»
چهار ماه بعد مطهری بیانیهای در سایت خود منتشر و اعلام کرد: «کارگذاری دستگاه شنود... با هدایت یکی از معاونان مدیریت قبلی وزارت اطلاعات توسط چند تن از افراد زیر مجموعه او با انگیزه سیاسی انجام شده است و آن معاون و مدیر کل او هر دو از کار برکنار شدند... میخواستند نقطه ضعفی از ما بگیرند، آن را علم کنند و ما را وادار به سکوت کنند.».۱۸
اسفند ۹۳ در اتفاق دیگری، او که برای سخنرانی به دانشگاه شیراز دعوت شده بود، در فرودگاه عدهای «معترض» مواجه شد که با چماق و سنگ و گاز فلفل به تاکسی حامل او حمله کردند. مطهری هم از عاملان این حمله شکایت کرد و اعلام رضایت را مشروط به محاکمهی آمران حمله دانست.
فشارهای کسانی که مواضع مطهری را خلاف منافع خود میبینند تا راهپیمایی روز قدس سال جاری کشیده شد. عدهی اندکی از «تندورها» بطور سازماندهی شده در مسیر حرکت برخی مسئولان مانند رئیس جمهوری، و معاونانش و نایب رئیس مجلس قرار گرفتند و با شعارهایی نظیر «مرگ بر فتنهگر» و «مرگ بر منافق» از آنان استقبال کردند.
مطهری کسی نیست که در قبال جریانها و رویدادهای جاری مملکت بیتفاوت باشد. شاید به همین دلیل عدهای لقب «صدای مردم» را برای او برگزیدند. لفظ عام «مردم» همواره از سوی جناحهای مختلف سیاسی برای مشروعیت دادن و موجهکردن یک خواسته یا یا عمل دستاویز قرار میگیرد اما بنا به هویت گوینده و ماهیت اتفاق میتوان تشخیص داد که این «مردم» یعنی چه کسانی.
مطهری نه یک اصولگرای دوآتشه و نه یک اصلاحطلب تمامعیار است؛ چه اینکه خودش این دستهبندیها را قبول ندارد. با نگاهی به سرگذشت سیاسی او در سالهای اخیر شاید بتوان گفت مطهری میخواهد یک «مصلح واقعی» باشد.
کشور بدون حزب مشکلاتش جابجا می شود حل نمی شود..