آفتابنیوز : او در اين يادداشت نوشت:
انگار همین دیروز بود که در رثای ستایش قریشی همه ما چه راهکارها که ارائه ندادیم؟!! بیتردید این اولین و آخرین باری نیست که یک کودک مورد سوءرفتار جنسی قرار میگیرد که پدیدهای شایع در جهان است و بیشتر توسط بستگان و آشنایان که توانستهاند اعتماد والدین و کودکان را جلب کنند صورت میگیرد، با این تفاوت که در برخی جوامع جنبه عمومی چنین جرمی پر رنگ بوده و فرض بر این است که این کودک از جامعه ربوده شده و نه فقط از یک خانواده! و تصور بر این است که چنین جنایتی علیه جامعه رخ داده است و نه یک خانواده!
یکی از محورهایی که در اینگونه مواقع بازار داغ خود را می یابد و بعد هم به بوته فراموشی سپرده می شود، پرداختن به چرایی ارتکاب این جرایم و نیز چگونگی پیشگیری از چنین اعمالی است.
از سوی دیگر تردیدی در این نیست که کودکان اعم از دختر و پسر، اگر از تربیت و آموزشهای لازم برخوردار نباشند در هر موقعیت و مکانی که باشند، چه کودک کار و خیابان باشند و چه کودک فقر و چه در کارگاه باشند و چه در کلاس آموزشی و ...، شب و روز در برابر این رفتارها آسیب پذیرند.
در اینکه برای تسلا و تشفی خاطر بازماندگان دغدار و مردم دلآزرده برخورد قاطع و سریع قضایی و قانونی شرط لازم هست هم شکی وجود ندارد، اما آیا این برخورد شرط کافی هم بوده و بازدارندگی لازم را از ارتکاب چنین جنایاتی در آینده خواهد داشت، جای تردید وجود دارد.
قدر مسلم آن است که با شناخت درست عوامل زمینه ساز اینگونه جنایات می توان برای به حداقل رساندن آن برنامه متناسبی را تدارک دید و مجموعه تدابیر و سیاستهای آموزشی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی را اتخاذ کرد و با بررسی نقش و تاثبر هر یک از عوامل قانون ، اخلاق، جامعه، خانواده، مساجد و منابر، مدرسه و دانشگاه و نظام آموزشی، رسانه های عمومی و مجاری، بویژه صدا و سیما، و کسانی که در برابر هر گونه اگاهی جنسیتی و اموزش های خودمرافبتی جنسی مقاومت می کنند و... ، سهم هر کدام را در بروز یا پیشگیری از چنین اعمالی تعیین کرد.
ناگفته نماند در سالهای اخیر بارها از سوی متولیان امر در خصوص وضعیت سلامت روان جامعه ابراز نگرانی شده است. طبق اعلام معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت ۲۳/۶درصد جمعیت کشور از افسردگی و اختلال روانی رنج می برند.
- توجه به ترویج آموزشهای لازم سلامت روان از طرق مختلف برای سنین و مقاطع تحصیلی مختلف و تدوین سند ملی سلامت روان امروزه از ضروریات است؛
- همچنین توجه به نقش نظام آموزشی رسمی و غیررسمی در تربیت نسل آینده و آماده کردن آنان برای زندگی مسئولانه و آگاهانه و آموزش مدیریت رفتار و مهارت کنترل غرایز؛
- آموزش مهارتهای زندگی و آگاهی والدین از نحوه مراقبت از فرزند بویژه از طریق انجمن اولیا و مربیان؛
- بررسی علل کم اثر شدن یا بی تاثیری پیام های اخلاقی که از در و دیوار میبارد؛
نقش نظام رفاهی و تامین اجتماعی ؛برقراری نظام حمایت اجتماعی از خانواده آسیب دیده و آسیب زده؛
رصد و نظارت کافی بر رفتار افرادی که سابقه محکومیت موثر کیفری دارند(نه مانند قاتل آتنا که بزهکاری با پیشینه تجاوز و کودک آزاری بعد از گذراندن دوران محکومیت بدون درمان کامل و بدون هیچ نظارتی در جامعه رها می شود!!!)؛
الزامی شدن مشاوره پیش از ازدوج؛
ادامه اجرای طرح بهداشت روان در محلات و صدا و سیما و...از جمله مواردی است که در کنترل و کاهش و پیشگیری از اینگونه جرایم و نیز شکستن سیکل معیوب ادامه این بیماری میتواند موثر باشد.
به پیشنهاد یکی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمان تتصمیم گیری در مورد سند آموزشی ۲۰۳۰قرار شد کارگروه ویژهای برای تدوین سند آموزش جنسی در دبیرخانه ان شورا تشکیل شود. امید است تدوین این سند پشت درهای بسته نبوده و در ارائه راهکارهای لازم از نظرات متخصصان امر و اهل فن و نیز الگوها و تجارب موفق و موثر جهانی طبق اصل دوم قانون اساسی بهره مند شوند تا به سرنوشت اسنادی که تنها بر روی کاغذ مانده اند مبتلا نشود.
در خبرها آمده بود مردم که از شنیدن خبر این جنایت به خشم آمده اند به خانه قاتل آتنا حمله کرده و شیشه ها و پنجره ها را شکستهاند و محل کار او را هم به آتش کشیده اند. با جنایتی که این بزهکار سابقه دار مرتکب شده است درواقع روح و روان و هویت همسر و دو فرزند خود را نیز در معرض تعرض قرار داده است. از این بابت به این خانواده هم باید تسلیت گفت. در زمان قتل ستایش نوشتم درد را از هر طرف بخوانی درد است! اینجا هم همان را تکرار میکنم ...
تبدیل نشدن این دو فرزند به بیمار روانی و بزهکار دیگر و جا پای پدر نگذاشتن نیز نباید در سیاستهای متخذه از نظرها دور بماند.
در پایان ضمن عرض تسلیت این مصیبت بزرگ مراتب همدردی خود را با خانواده محترم اصلانی بویژه مادر داغدیده آتنا و نیز آیت الله عاملی ، نماینده محترم ولی فقیه در استان و امام جمعه اردبیل، استاندار محترم و مردم سوکوار پارس آباد مغان ابراز میكنم، با این امید که بعد از این اتناهای دیگر را دریابیم و شاهد از دست دادنشان نباشیم.