آفتابنیوز : می گفتند بال چپ و راست روحانی هستند، یکی در حوزه دیپلماسی و دیگری در حوزه اقتصاد. یکی سردار دیپلماتیک و دیگری ژنرال اقتصادی دولت. یکی محمدجواد ظریف و دیگری بیژن نامدار زنگنه.
وزیری که شیخ الوزرا شد!
به گزارش آفتابنیوز؛ یک جوان سی و اند ساله کُرد بود، تحصیلکرده عمران و پر از شور و شوق انقلابی. همان سال های آغازین انقلاب بود که در کنار دیگر جوانان انقلابی وارد عرصه مدیریتی شد. نه در حیطه تحصیلی خود که در قامت معاون فرهنگی وزارت ارشاد دولت شهید رجایی. ورودش به جهادسازندگی در سال 61 اما مسیر مدیریتی او را تغییر داد تا در نهایت مجلس اول او را به عنوان نخستین وزیر جهادسازندگی راهی هیات دولت میرحسین موسوی کند، سال اخر دولت دوم جنگ بود که زنگنه از وزارت جهاد به وزارت نیرو فرستاده شد.
چشم امید حسن روحانی به «ژنرالِ نفتی» کابینه دومش /دلواپسان موفق به دور کردن «شیخالوزرا» از پاستور نشدند
دولت سازندگی که پا گرفت و روزهای ساخت و ابادانی ایران فرا رسید اینبار در کنار آیت الله هاشمی قرار گرفت تا باز هم از روی صندلی وزارت نیرو ایت الله را همراهی کند. آنقدر زیرو بم کار اجرایی را خوب فراگرفته بود که دولت اصلاحات هم دلش نیاید او را کنار بگذارد. خاتمی اما اینبار او را راهی صندلی مهمترین وزارتخانه اقتصادی دولتش کرد. وزارت نفت. ساختمان بلند خیابان طالقانی 8 سال او را در قامت وزیر به خود دید.
دوران دولت احمدی نژاد برای او هم مثل بسیاری دیگر از سیاسیون و چهرههای شاخص دوران انزوا بود و کنار رفتن. او در همه آن سالها اما بر یکی از کرسیهای مجمع تشخیص تکیه زده بود.
روحانی که آمد باید تن به آواربرداری میداد. او اقتصاد ویران شده احمدی نژاد را به ارث برده بود. آواربرداری از اقتصاد تنها مردان کارکشته را می طلبید. روحانی اینبار هم به مثابه هاشمی و خاتمی دستش را به سمت بیژن نامدار زنگنه دراز کرد. تا او را ژنرال نفتی دولتش کند.آنهم در شرایطی سخت. روزهای سقوط قیمت نفت و تحریم بازار نفتی ایران. روزهای دشوار زنگنه تازه آغاز شده بود.
بازگشت به وزارت نفت بعد از 8 سال
روزی که حسن روحانی لیست وزرایش را به مجلس ارائه کرد، نام بیژن نامدار زنگنه نام نامانوس و غریبه ای برای نمایندگان نبود، آنقدر سابقه برای خود اندوخته بود که نمایندگان مجلس نهم او را لایق پوشیدن ردای وزارت بدانند. دفاع سرسختانه روحانی از او در جلسه رای اعتماد یک روز متفاوت را برای زنگنه رقم زد. همان گونه که انتظار میرفت، شمار زیادی از نمایندگان مجلس از او حمایت کردند، هرچند بودند برخی تندروهای دلواپس که تلاش داشتند با حاشیه سازی او را درگیر برخی پرونده های گذشته چون کرسنت کنند. زنگنه قاطعانه ایستاد و از خود دفاع کرد و رای گرفت. رای اعتمادی که از او شیخ الوزرای کابینه ساخت.
زنگنه در ماههای نخست تکیه زدن بر کرسی وزارت نفت، با سیاستهای بر جای مانده از دوران دولتهای نهم و دهم مواجه بود. آقای وزیر اما عزم خود را جزم کرد تا صنعت نفت را بار دیگر احیا کند.
تولید نفت ایران، در همان روزهای حضور او در ساختمان نفتی خیابان طالقانی به دو میلیون و 700 هزار بشکه در روز کاهش یافته بود آنهم در شرایطی که این رقم در سال 2010، حدود چهار میلیون و 200 هزار بشکه در روز بود، به گفته زنگنه، محدودیتهای بینالمللی سبب شده بود که ایران 60 درصد از ظرفیت صادراتی خود را از دست دهد. به سرانجام رسیدن توافق نفتی و لابی قدرتمند زنگنه دراوپک دست به دست هم داد تا نه تنها تولید نفت ایران افزایش یابد که بازار از دست رفته نفت ایران کم کم از رقبا پس گرفته شود.
تولید نفت ایران که کمتر از یک میلیون بشکه بود به بیش از ۳ میلیون بشکه رسید، بیش از 15 تفاهم نامه با شرکت های خارجی منعقد شد و فازهای پارس جنوبی یکی بعد از دیگری آغاز به کار کرد. فردی که در نشست های اوپک چنان پای حرف خود ایستاد که در دومین نشست اوپک چهار وزیر انرژی و نفت کشورهای دیگر با او به طور خصوصی ملاقات داشتند و در تلاش بودند که با او مذاکره داشته باشند.
او باردیگر توانسته بود وزارت نفت را به روزهای اوج خود بازگرداند. آنچنان که در وصف او بگویند«مردهای بزرگ بیدلیل بزرگ نشدهاند.»
دردسرهای زنگنه با دلواپسان
روزهای شیخ الوزرا در 4 سال سکانداری وزارت نفت روحانی اما راحت سپری نشد، او و ظریف سیبل حملات پی در پی تندروهای منتقد دولت بودند، یکبار کرسنت یکبار قراردادهای جدید نفتی و ... بهانه پشت بهانه آنقدر که زنگنه را بارها مجبور به بلند کردن صدایش پشت تریبون مجلس کند. شاید همین فشارها و هجمه ها علیه او بود که زنگنه را برای ماندن در دولت دوم روحانی مردد کرد. آنهم درست در شرایطی که فضای افکار عمومی حضور او، ظریف و قاضی زاده هاشمی در دولت دوم روحانی را در قالب یک مطالبه از رئیس جمهور انتظار داشت.
زمزمه ها بر سر لیست کابینه دوازدهم که بلند شد زنگنه بدون رقیب گزینه اصلی وزارت نفت بود اما خبرهای درگوشی می گفتند روحانی نتوانسته زنگنه را برای حضورمجدد در دولتش راضی کند. ژنرال نفتی فشارها و هجمه علیه خود را تنها دلیل این عدم تمایل عنوان کرده است.
زمزمه ها آنقدر جدی تر شدند که محمد رضا باهنر هم به این موضوع اشاره کرد و گفت: در برخي وزارتخانهها رئيسجمهور ميخواهد افراد بمانند، اما وزرا قبول نکردند، از جمله وزير نفت که من با وي صحبت کردم و بهشدت ابا داشت و گفت فشارهاي غيرمعمول زياد است و حوصله اين جنگ و گريزها را ندارم.
جنگ و گریزهایی که ردپای آن را باید در همان حملات تند و بدگویی ها و تهمت هایی که دلواپسان بارها و بارها به شیخ الوزرا وارد کردند جستجو کرد. برخی معتقد بودند، زنگنه که با تمام قوا در طي چهار سال گذشته پشت دولت ايستاده بود و به تعبير حسن روحاني پاشنه گيوههايش را ورکشيده بود و همچنين با توجه به عملکرد خويش، براي تداوم فعاليتش در دولت دوازدهم بیش از گذشته حمایت حسن روحانی را می طلبد حمایتی که او را در مقابل دلواپسان 4 سال بعد دولت قرص و محکم تر کند.
داستان شیخ و ژنرال هرچه بوده تا اینجای ماجرا گویا زنگنه راضی به تکیه زدن مجدد بر صندلی ریاست وزارت نفت شده است. روحانی برای 4 سال آینده دولتش برنامه های ناتمام زیادی دارد. برنامه هایی که یک سوی آن بدون شک از زنگنه و وزارت نفت تحت نظارتش خواهد گذشت.
منبع: نامه نیوز
والبته همه بایددولت راکمک کنند
باعثِ این همه بدبختی و ویرانی ها
ای که تاراج نمودی همه یِ بیت المال
تو به این شهر زدی آتشِ بیدادی ها