آفتابنیوز : وي با طرح اين سوال كه آيا شكلگيري اين طبقه حامل لازم است و آيا ميتوان با آن تعامل كرد، گفت: پاسخ اين است كه شكلگيري اين طبقه حامل در ساخت سياسي قدرت ايران يك پديده ناميمون محسوب نميشود. بحث ما بر سر شكلگيري اين طبقه نيست بلكه بحث ما نسبت آن با نظام ايران و رابطهاش با حقوق بشر، دمكراسي و جهاني شدن است. معمولا اين طبقه در ابتدا مانند آتاتورك در تركيه به يك سنبل تكيه ميكند اما در جريان عمل و استمرار، تكيهگاه خود را قرباني ميكند.
شمس الواعظين با طرح اين سوال كه آيا ميتوان با اين ساخت جديد تعامل برقرار كرد، ادامه داد: براساس الگوي حزب فضيلت در تركيه يا الگوي حزب عدالت و توسعه فعلي اردوغان در تركيه، راه تعامل براي تقسيم كيك قدرت در بخش مدني تعامل با طبقه حامل است، اما از بين بردن اين طبقه حركتي راديكال است كه ميتواند پيامد فاجعهباري براي هر جامعه در پي داشته باشد بنابراين بايد به تعامل با طبقه حامل در تقسيم كيك قدرت در جامعه مدني فكر كرد.
وي وجود 8300 NGO (موسسات غير دولتي) را بستر مناسبي براي اصلاحطلبان براي برقراري موازنه قدرت در آينده دانست.
وی درباره شباهت ها و تفاوت های احمدی نژاد و خاتمی هم گفت: وجه اشتراك بين خاتمي و احمدينژاد اين است كه هر دو نميدانستند رييسجمهور ميشوند. اما يك وجه تفاوت نيز وجود دارد و آن اينكه آقاي خاتمي این موضوع را جدي نگرفت، ولي آقاي احمدينژاد جدي گرفت. خانواده بينالمللي و نخبگان، آقاي خاتمي را جدي گرفتند، اما او خود را جدي نگرفت. از سوي ديگر خانوادهي بينالمللي، آقاي احمدينژاد را جدي نگرفت اما لايههاي زيادي از جمله جنبش تهيدستان ايشان را جدي گرفتند.