کد خبر: ۴۶۹۸۷۶
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۸

گفت‌وگو با دختر ۱۳ ساله قاتل «آتنا»

محدثه ۱۳ ساله آنقدر ظاهری زیبا، معصوم و متین دارد که آدم دلش نمی‌آید او را دختر قاتل خطاب کند. با اصرار من و صحبت عمویش، سرانجام از اتاق بیرون می‌آید و کنار مادر بزرگش می‌نشیند و بخش‌هایی از مصاحبه من با مادربزرگ و یکی دیگر از عموهایش را می‌شنود.
آفتاب‌‌نیوز : صدایش می‌لرزد ولی ظاهرش آرام نشان می‌دهد تا اینکه سوال‌هایم را از او می‌پرسم. چند سوال را که مطرح می‌کنم، می‌بینم اشک از چشمانش جاری می‌شود. به سرعت چشمان آن دختربچه به سرخی می‌زند. احساس می‌کنم با سوالاتم او را آزار می‌دهم و از ادامه مصاحبه می‌گذرم و می‌گویم «برو محدثه. برو پیش مادرت» و او برمی‌خیزد و به اتاق تاریکی می‌رود که گویا مادرش نیز آنجاست.

«رکنا» با این مقدمه، گفت‌وگوی خود با «محدثه» دختر «اسماعیل» که چندی پیش کودکی به نام «آتنا» را در پارس‌آباد اردبیل به قتل رسانده بود، منتشر کرد:

سلام محدثه، خوبین؟

ممنون.

شما فارسی صحبت می‌کنین؟

بله، بلدم.

کلاس چندمی؟

هفتم.

بعد از تابستان هشتم می‌روید؟

بله.

چند روز است که اینجا هستید؟

ما اینجا نبودیم. شهرستان بودیم، تازه آمدیم.

شما خیاطی می‌کردین؟

من نه! مامانم.

بعد خیلی آدم می‌آمد منزلتان و می‌رفت؟

نه، فقط همسایه‌ها. آنهایی که اعتماد می‌کردند. روزانه یکی دو نفر خانم می‌آمدند و می‌رفتند.

تو باورت می‌شد که پدرت چنین کاری کند؟

نه، اصلا باورم نمی‌شد.

در این مورد پدرت چیزی هم به شما گفته بود؟

بله.

چه گفته بود؟

می‌گفت در نمازت دعا کن که آتنا پیدا شود.

در این لحظه محدثه اشک می‌ریزد و گریه می‌کند و من دیگر از او می‌خواهم به اتاقش برگردد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۵/۳۰
0
1
بچه را آزار ندهید ....
به حال خودشان بگذاریدشان ...
می دانید روزی یک برنامه دیدم که مستند بود و در مورد خانواده هایی در آمریکا تهیه شده بود که یکی از افراد خانواده - معمولا پدر یا پسر - قاتل زنجیره ای از آب درآمده بودند و بعد از سال ها با آن ها با بچه ها و مادر خانواده صحبت می کردند و آن ها تعریف می کردند که بعدها متحمل چه رنجی از طرف اجتماع شده اند ... خوب خیلی سخت است و ما نمی توانیم تصور کنیم که جامعه همسالان همکلاسی ها و همکاران این بازمانده ها چقدر می توانند در مورد آن ها بی رحم باشند و زندگی آن ها چطور خواهد گذشت ... آن ها تا آخر عمرشان با یک احساس گناه بی دلیل زندگی می کنند ... به خاطر این که پدرشان را دوست داشته اند یا پسرشان را و به خاطر این که او مرتکب قتل شده احساس گناه می کنند .... خیلی هایشان مجبور می شوند محل زندگیشان را ترک کنند و تازه هر وقت در محل جدید شناخته شوند هم باز برای چیزی که مقصر نیستند اگر دانش آموز باشند توسط همسالان تحقیر می شوند یا اگر مادر خانواده بخواهد کار کند تا مخارج زندگی شان را تامین کند در محیط کار توسط کارفرما و همکاران به آن ها ظلم می شود ... مسلما داغ خانواده ی آتنا خیلی بزرگ است ولی برای هر دو خانواده زندگی چه بخواهند و چه نخواهند ادامه پیدا می کند فقط زندگی خانواده ی دوم با بار گناه و بی مهری و خشونت از طرف جامعه توام می شود برای چیزی که مستحق آن نیستند ...
خدا به هر دو خانواده صبر بدهد ...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۵۴ - ۱۳۹۶/۰۵/۳۰
0
1
توو نمازت دعا کن که اتنا پیدا شود.شد ولی چه جوری؟
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین