آفتابنیوز : سیدعلی خرم استاد حقوق بینالملل با این مقدمه در «شرق» نوشت: ترامپ به طرز عجیبی محبوب تندروهای آمریکایی، نژادپرستان و مردم ناآگاه و عامی آمریکا قرار گرفت و با ترفندهای غیرمعمول و از جمله با نقشآفرینی غیرمستقیم روسیه، در انتخابات آمریکا پیروز شد، اما در هیچکجای جهان و بهویژه در کشورهای توسعهیافته و بهخصوص در کشوری چون آمریکا چنین سازوکار و چنین افرادی نمیتوانند خلقالساعه و تصادفی بر سر کار بیایند و اگر هم بیایند نمیتوانند دوام بیاورند، چراکه قانون در این کشورها نهادینه شده و ابزارها و محدودیتهای قانونی مانع تکروی آنها میشود.
دونالد ترامپ با اینکه فرمانده کل قوا، رئیس قوه مجریه و تعیینکننده رئیس قوه قضائیه ایالات متحده آمریکاست، ولی مشاهده میشود که چگونه اسیر و مطیع قانون اساسی آمریکا بوده و دستورات بیپایهاش پیدرپی مورد نقض مقامات و مسئولان این کشور قرار گرفته است.
دونالد ترامپ و خانوادهاش با ارتباطات ناسالم با روسیه، حمایت اکثر جمهوریخواهان معروف را از دست دادهاند، بهترتیبی که افرادی چون جان مککین زبان به انتقاد از وی گشودند و جمهوریخواهان نخواستند ذلت همکاری مخفیانه با روسیه را بهطور تاریخی برای حزب خود بخرند. این افتضاح تاریخی که در آمریکا و جهان بیشتر یک خیانت تلقی میشود، هنوز آبستن حوادث بیشتری است که در ماههای آینده خود را نشان خواهد داد و دامن دونالد ترامپ را باز هم بیشتر خواهد گرفت.
مشکلات ترامپ یقینا به همینجا ختم نمیشود؛ شکست وی در جایگزینی «اوباما کر» با همه شعارهایی که داده بود یک راهکار اساسی برای مردم آمریکا فراهم کرد که باید از دونالد ترامپ عبور کنند. در صحنه خارجی هم از ابتدا جبهه مشترکی علیه وی در جهان به وجود آمد تا سیاستهای نامتعادل و تهاجمی دونالد ترامپ را مهار کنند. روابط با اتحادیه اروپا و ناتو، همراهینکردن با کنوانسیون محیط زیست پاریس، موضع علیه توافق هستهای با ایران و دهها موضوع دیگر، مخالفت جهان با ترامپ را به نمایش گذاشت.
ترامپ هر اندازه در صحنه داخلی با شکست روبهرو شد، مواضع خود در صحنه خارجی را تندتر و تهاجمیتر کرد تا برای خود شخصیت و احترام فراهم کند، اما با واکنش جهانی روبهرو شد.
علاوه بر این ناکامیها، آزمایشات روانی او هم نشاندهنده عدم تعادل روانی این کشتیکجکار قدیمی است که تکمیلکننده شخصیت وی شده است. این آزمایشات به کنگره نمایندگان آمریکا تحویل داده شده تا تصمیم مناسب گرفته شود.
بهیقین میتوان گفت رئیسجمهور آمریکا در این شرایط قادر به ادامه معمول کار یک رئیسجمهور نیست. چندین ماه قبل، پیشبینی شد که فقط سه راه پیش پای ترامپ وجود دارد؛ اول اینکه افسار کار حکومت را در اختیار حزب جمهوریخواه قرار دهد و حزب، کشور را اداره کند و وی رئیسجمهوری تشریفاتی باشد. دوم اینکه شکست سیاستهایش را بپذیرد و استعفا دهد. سوم اینکه در انتظار استیضاح باشد.
خصوصیات روحی دونالد ترامپ نشان داده محتملترین راه برای وی، استیضاح و در غیر این صورت استعفاست، زیرا او حاضر نیست در اداره کشور، افسار کار را به حزب جمهوریخواه بسپارد.
اگر به تیم مدیریتی وی در این چند ماه نگاه کنیم، سرشکستگی دونالد ترامپ کاملا مشهود است که همه اعضای دفتر و مشاوران وی که بر وزرا نظارت دارند، یکی بعد از دیگری استعفا داده و جای خود را به دیگری سپردهاند. بهعبارتدیگر نه ترامپ توانایی تحمل آنان را دارد و نه آنان تحمل ادامه چنین سرافکندگیای را دارند و این در تاریخ آمریکا بینظیر است.
اکنون این سؤال پدید میآید؛ ایران باید چه راهی را برای مواجهه با او برگزیند؟ بیشک ایران باید در کنار این رودخانه به نظاره بنشیند و جریان آب را تماشا کند تا فرجام ترامپ مشخص شود. اشتباهات پیدرپی این چهره جنجالی، چاله عمیقی برای وی حفر کرده و او برای نجات خود نیاز به مستمسکی دارد تا به بهانه آن مدتی حیات سیاسی خود را افزایش دهد و ایران نباید این مستمسک باشد.
اگر بحران کرهشمالی ادامه یابد، برای ترامپ فرصتی طلایی محسوب میشود. اگر میتوانست به بهانه حفظ دموکراسی در ونزوئلا دخالت نظامی کند و اگر بتواند جبهه مستحکمی از نظر سیاسی علیه ایران به وجود آورد و جهان را با خود همداستان کند، هرکدام میتواند کشتی نجات وی باشد.
ترامپ همینطور در مسیر استیضاح یا استعفا پیش میرود و جامعه آمریکا در ابعاد سیاسی و اجتماعی به اندازه کافی به حساب او میرسد. پس ایران نباید برای ترامپ روزنه نجات شود. البته موضوع توافق هستهای به صورت استخوان در گلو درآمده است. ترامپ نه میتواند این توافق را برهم بزند و نه میتواند با تحریمهای موازی ایران را عصبانی کند تا ایران آن را نقض کند و نه میتواند با بیرونآمدن از برجام، ایران را غافلگیر کند. دولت ترامپ سعی میکند با طرح بازدید از سایتهای نظامی، مقدمات عدم پایبندی ایران به برجام را فراهم کند. ایران با تلاشهای دیپلماتیک میتواند بر این مشکل فائق آید و زمان بخرد تا افق روشن شود و در این راه کشورهای اتحادیه اروپا همراه ایران خواهند بود.