کد خبر: ۴۷۳۲۰۵
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۲

چاقویی که دسته اش را برید! / هوتن معلم پیر را زیر مشت و لگد گرفت

پسر 45 ساله برای هربار پول گرفتن از پدرش، او را به باد کتک می گرفت.
آفتاب‌‌نیوز : پسر 45 ساله برای هربار پول گرفتن از پدرش، او را به باد کتک می گرفت.

پیرزن درحالی که دستان لرزان همسرش را گرفته بود تا او را به آرامی روی صندلی بنشاند، عصای ظریف معلم قدیمی را به دیوار تکیه داد و با چهره ای خسته از ناملایمات روزگار لب به شکوه گشود و به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: من وهمسرم فرهنگی هستیم و در سرنوشت خوب بسیاری از جوانان ایران زمین تاثیرگذار بودیم اما نمی دانم چرا در تربیت تک پسرمان موفق نبودیم و او در دوران پیری چنان روزگار ما را سیاه کرده است که از شدت شرم و خجالت نمی توانیم به چهره همسایگان نگاه کنیم.

پیرزن در حالی که با احترام نام همسرش را بر زبان می راند وبرای بیان ماجرای تلخ زندگی اش از شریک زندگی اش کسب تکلیف می کرد، ادامه داد: سه دخترم تحصیلات عالی دارند و انسان های شریفی هستند اما در این میان، نتوانستیم تک پسرمان را به درستی تربیت کنیم و او اکنون به انسانی خلافکار تبدیل شده که معلمی پیر را زیر مشت و لگد می گیرد. انحراف او از مسیر درست زندگی زمانی شروع شد که پا به دانشگاه گذاشت. او قبل از آن که به دانشگاه برود پسری سر به راه بود اما پس از ورود به دانشگاه، روش زندگی او تغییر کرد و به رفیق بازی روی آورد.در آن زمان ما هم مانند خیلی از شهروندان فکر می کردیم این فرزندان دیگران هستند که به دنبال خلاف می روند! نه فرزند ما! زمانی متوجه روزگار سیاه «هوتن» شدیم که او در گرداب مواد افیونی غرق شده بود و مدام با سرو صدا و آبروریزی پول تهیه موادش را از ما می گرفت تا این که روزی گفت عاشق دختری شده و می خواهد با او ازدواج کند. ابتدا نصیحتش کردیم که اعتیادش را ترک کند ولی قبول نکرد . وقتی فهمیدیم عروس، دختر خوبی است و خانواده با فرهنگی دارد به خواستگاری اش رفتیم به امید آن که هوتن بعد از ازدواج روزگارش بهتر شود اما تنها یک ماه بعد از عروسی، او حلقه های ازدواجشان را فروخت و پولش را دود کرد. از ترس آبروریزی و دلسوزی زیر بال و پرش را گرفتیم، درحالی که او به مفت خوری عادت کرده بود، نوه کوچکمان نیز پا به دنیا گذاشت.

عروس ما دو سال بیشتر این وضعیت را تحمل نکرد و با بخشیدن همه حق و حقوق خودش از هوتن طلاق گرفت و فرزندش را نیز با خود برد. چند بار بعد از این ماجرا هوتن را به مراکز ترک اعتیاد بردیم اما فایده ای نداشت و او باز هم به مصرف مواد افیونی ادامه می داد. آرامش از زندگی ما سلب شده بود و همسر پیرم دیگر توان تحمل کتک های او را نداشت. یک بار با شکایت پدرش و به دستور قاضی روانه زندان شد ولی پس از آزادی از زندان وقیح تر شده بود.25 سال از اعتیاد او می گذرد و در این سال ها با خون جگر زندگی کرده ایم . حالا هم آن قدر مقابل منزلمان آبروریزی می کند که دیگر از نگاه کردن به چهره همسایگان شرم داریم و ...
منبع: رکنا

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین