آفتابنیوز : هيوا يوسفي:ما اينجا نشستهايم در محل كارمان، در خانههايمان، در هر جايي كه فكر ميكنيم بهتر از همه جاست و پيروزي تيم ملي آنجا بيشتر لذت ميدهد. ما نشستهايم با پرچمهايي در دست و نقشههايي در سر براي اينكه به خيابان بياييم، فرياد بزنيم و پايكوبي كنيم، مثل آن معدود جشنهاي به ياد ماندني گذشته. ما اينجا نشستهايم با هزار رويا و آنجا پشت صفحه تلويزيون، در ورزشگاه جامجهاني نورنبرگ، برانكو ايوانكوويچ دل توي دلش نيست. چسبيده به نيمكت، قدش كوتاهتر از هميشه به نظر ميرسد. خدايا اين مرد چقدر ناتوان است براي برآورده كردن آن همه آرزويي كه يك ملت در سر دارد. چقدر ترسيده و رنگپريده است. لبخند بزن مرد! ناسلامتي آمدهاي جامجهاني، لبخند بزن! مگر تو نبودي كه همين يك ماه پيش ميگفتي چرا بايد نگران باشم وقتي ميدانم يكي از آن 32 مربي خوشبختي هستم كه هر 4 سال يك بار به باشكوهترين ميهماني جهان ميروند* جملههاي قشنگ ديگرت را هم هنوز يادم هست. آن روز هم ترسيده بودي، اماچنان سخن گفتي تا ما باور كنيم كه تو بزرگي، نميترسي و بهترين مديري براي اداره تيمي كه قرار است تلخيهاي 4 سال زندگي ما را از يادمان ببرد.
نه برادر، تو برادر ما نيستي! يك سال التماس كرديم، نوشتيم، فرياد زديم كه نترس و ترسيدي. مثل آينه روبهرويت بوديم و نشانت داديم كه دروازهبان تيم ما ضعيف است، نميتواند توپ را 20 متر از دروازه دور كند، باور نكردي. گفتي كه دشمنيد. علي دايي را وزن كرديم سنگينتر بود، كندتر ميدويد، نميپريد و راه ميرفت در زمين و تو هيچكدام اينها را نديدي. گفتي كه همان كاري را ميكند كه از او ميخواهم. رضا عنايتي را ديديم كه هر سال 20 گل ميزند، يكي از ديگري بهتر. آرش برهاني، رسول خطيبي، ايمان مبعلي و ديگران را ديديم كه چالاكتر و توانمندتر از كاپيتان 37ساله تيم تو هستند و تو نديدي. همه اين چيزها را نديدي و اگر ديدي، ناديده گرفتي و... ما با تو به امروز رسيديم.امروز اينجاييم. شكست خورده و از نفس افتاده، هركدام به گوشهاي رفتهايم و به كسي بد و بيراه ميگوييم. ما شكست خوردهايم، نه از مكزيك، از تو آقاي برانكو ايوانكوويچ، نه امروز، يك سال پيش، همان زمان كه به قول خودت ما را به جامجهاني بردي. يادت هست با چه بازيهايي* آن روز هم چقدر ترسيده بودي!لابد بايد بترسم و ننويسم كه »كار تمام شد«، لابد بايد يادم باشد كه 2 بازي ديگر مانده ولي اگر پرتغال و آنگولا را ببريم صعود ميكنيم. بله، ما بايد مواظب باشيم كاري نكنيم تيم ملي روحيهاش خراب شود. بايد به مردم يادآوري كنيم مكزيك تيم بزرگي است كه در جام كنفدراسيونها برزيل را شكست داده، با پنالتي به آرژانتين باخته، 13 بار به جامجهاني رفته، 2 بار به يكچهارم نهايي رسيده و امسال هم سرگروه بوده. يادآوري كنيم كه با 2 اشتباه فردي گل خورديم وگرنه بازي يك - يك ميشد.مثل هميشه مجبوريم فراموش كنيم و بگذريم. كار ديگري نميشود كرد. مقايسه برانكو با لاولپه، مربي مكزيك هم بيفايده است. او كه شهامت داشت و اول نيمه دوم 2 بازيكنش را بيرون كشيد با مربيما كه چشمانش را بسته بود، مبادا واقعيت را ببيند.فرق سرمربي تيم ما با مربيان بزرگ همين است. با آريگو ساچي كه در جامجهاني 94 وقتي تيمش مقابل نروژ 10 نفره شده بود، روبرتو باجو را بيرون كشيد و پيروز شد. روبرتو باجو كه ستاره اول تيمش بود و با ديگراني كه نترسيدند و جنگيدند با همه توانشان.همه توان تيم ما اين بازي نااميدكننده نبود. مكزيك تيم بزرگي است و در اين شكي نيست اما اگر برانكو نترسيده بود، اگر دايي را كه ناتوان در زمين ميچرخيد با جواني مثل برهاني يا خطيبي جابهجا ميكرد، اگر به تساوي يك - يك فكر نميكرد و كمي شهامت داشت، سرنوشت ما اين نبود.شكست خورده و نااميد، بايد از امروز به انتظار بازيهاي دوم و سوم ايران بنشينيم و مثل يك ماه پيش و يك سال پيش به معجزه دلخوش كنيم، به »شگفتي«.
اگر آقاي آصفي سخنگوي وزارت خارجه و عضو هياترئيسه فدراسيون فوتبال نرنجد. پيش از بازي ايران - مكزيك نوشته بوديم كه منتظر دومين شگفتي جامجهاني هستيم و آصفي پيغام داده بود كه به آنها بگوييد، شگفتي وقتي اتفاق ميافتد كه ايران ببازد. چقدر اشتباه كرده بوديم. جناب آصفي ما را ببخش!