آفتابنیوز : مهاجری سردبیر سابق خبر آنلاین مینویسد: چهار سال پیش تقریبا در همین ایام،کره شمالی بودم.همین کشوری که این روزها تیتر اول رسانههای دنیاست و دلواپسهای وطنی قند توی دلشان آب میشود که همین الان "اون" ( پسر شجاع ) یک موشک میزند به قلب امریکا و به همه دنیا نشان میدهد که "برجام" یعنی کشک!
به گزارش ایسنا، در ادامه این نوشته میخوانیم:
کره شمالی را نه من،که خیلیها اینجوری دیدهاند:
- از دم گیت ورودی فرودگاه،یک مامور امنیتی دنبالت میآید که اسمش "راهنما"ست. همه جا همراهت است حتی - ببخشید- تا پشت در دستشویی.
-مردم صبح زود که میروند سر کار،کسلتر و خمودهتر و افسردهتر از دیشبی هستند که از کار به خانه برگشتهاند.
-مردم ماشین شخصی ندارند، و آنطور که راهنمایم میگفت:"رهبرانمان بخاطر اینکه سلامت بمانیم ماشین بهمان نمیدهند تا پیاده برویم و چاق نشویم"
-کنکور و دانشگاه حتی در پایتخت مال فرزندان مقامات امنیتی و نظامی و حزب حاکم است. در بقیه شهرها،حد تحصیلات مشخص شده. عدهای میتوانند دیپلم بگیرند،تعداد بیشتری سیکل و عده بیشتر تری،تا پایان ابتدایی درس میخوانند.
- هیچکس ایمیل شخصی ندارد و اگر آدرس پست الکترونیک کسی را بخواهی یک ایمیل دولتی تحویلت میدهد و میگوید مامور مربوطه که بداند برای من فرستادهای، پرینتش را به من میدهد.
- اگر هوس روزنامه خواندن کنی باید امروز سفارش بدهی، تا شب برایت چاپ کنند و فردا بروی بگیری.
- محکومی به دیدن دو شبکه تلویزیونی . یکی از عصر تا سر شب و دیگری از عصر تا یکی دوساعت بعد از غروب آفتاب. نصف بیشتر برنامهها هم به نشان دادن"اون" و رقص و آواز و طبیعت اختصاص دارد.
- حتی اگر بخواهی به سفارت کشورت بروی، مامور امنیتی لازم میداند همراهت بیاید.
- گاه و بیگاه مجبوری بروی جلوی مجسمه بابا و بابابزرگ"اون"تعظیم کنی.
- بر اساس جایگاه اجتماعیات،درآمدی داری که فقط میتوانی از فروشگاههایی که مربوط به طبقه خودت است خرید کنی. اگر بخواهی گوشت بخوری و مثلا هوس گوشت گوسفند کنی باید 2تا3 برابر گوشت سگ هزینه کنی.
- غیر از پایتخت که به زور بزک دوزک قیافهاش را - آن هم در معابر اصلی- تزیین کردهاند، بقیه کشور را نکبت فرا گرفته و فقر از در و دیوارش بالا میرود.
-...
کاش دلواپسهای عاشق موشک و سلاح هستهای که قبلهشان"اون" است و قطعا با ویزای سریع و تور مجانی میتوانند به کره شمالی بروند یک هفته را در کعبه آمالشان بگذرانند و بعدا نظر بدهند.
شاید آنها زودتر از امثال من به این نتیجه برسند که حتی اگر در آن کشور روزی صدتا بمب هستهای هم تولید کنند،هیچ شرفی برای مردم و کشورشان ندارد و یقین دارم این مهمانان دلواپس موقع برگشتن از خاک کره زیر لب خواهند گفت:"مرده شورتان ببرد با بمب هستهای تان". (البته اگر وجدانشان را پیش"اون" جا نگذارند.)