به امید کشورهای عربی
بخش دیگری از فوتبالیستهای خارجی آنهایی هستند که به ایران میآیند تا خودشان را نشان بدهند و از این طریق بتوانند با تیمهای حاشیه خلیج فارس قراردادهای خوب مالی امضا کنند. از این بازیکنان هم در سالهای اخیر زیاد داشتهایم. در حال حاضر گادوین منشا نخستین فصل حضور خود در لیگ ایران را در پیکان سپری کرد و با ١٥گل سومین گلزن برتر لیگ شد. او سپس به پرسپولیس، تیم قهرمان آمده و به مرور زمان جایگاه ثابتی در تیم پیدا میکند و بیشتر دیده میشود. به این ترتیب در آیندهای نه چندان دور، احتمال این که توسط مدیر برنامههایش به تیمهای حاشیه خلیجفارس ترانسفر شود، زیاد است. مثال واضح دیگر درباره چنین بازیکنانی لوسیانو ادینیو، گلزن برزیلی سابق مس کرمان و تراکتورسازی تبریز است. او در دو مقطع بعد از حضور در ایران در کنار درآمدهای خوب به فوتبال امارات رفت و پس از یک فصل دوباره به ایران بازگشت. با این توضیحات و یک جستوجوی ساده به نامهای بسیار زیاد دیگری هم خواهیم رسید که برای پل زدن به لیگهای ولخرج حاشیه خلیج فارس، ایران را انتخاب کردهاند.
حرفهای و پولدار مثل رسن!
دستهای از فوتبالیستهای خارجی هم هستند که برای دیده شدن و پیشرفت به ایران میآیند. به طور مثال، بشار رسن، هافبک خلاق و جوان عراقی پرسپولیس. شاید کمتر کسی بداند که در عراق دو آپارتمان مسکونی برای خودش دارد و به زودی سومین آپارتمان او هم ساخته میشود. او وضع مالی نسبتا خوبی دارد و از مدتها قبل به دنبال حضور در اروپا بود. قبل از پرسپولیس هم تلاش زیادی کرد که به اروپا برود اما این اتفاق رخ نداد. با این وجود با قرارداد مالی نه چندان سنگین به پرسپولیسی آمد که در آسیا به جمع تیمهای برتر صعود کرده و قطعا با عملکرد خوب در این تیم و دیده شدن بیشتر میتواند راهی فوتبال اروپا شود. برخی دیگر از فوتبالیستها هم هستند که در کشور خود فضا برای درآمد و پیشرفت در فوتبال ندارند اما با حضور در ایران هم روزهای فوتبالی خوبی را سپری میکنند و هم پول خوبی به دست میآورند و پس از بازنشستگی راهی کشور خود میشوند. جانواریو، هافبک خلاق سابق استقلال یا نیلسون، دروازهبان سابق پرسپولیس از جمله این بازیکنان بودند.
زندگی بد بنجلها
در این میان البته هستند بازیکنان بنجل خارجی که اسیر مافیای دلالی در فوتبال ایران میشوند. اکثر آنها البته بازیکنان آفریقایی هستند که در سالهای نهچندان دور، حضورشان در فوتبال ایران با فجایع ناراحتکنندهای همراه میشد. از وضع زندگی اسفناک گرفته تا داشتن بیماریهای خاص و رسیدن بخش اعظمی از پول قرارداد آنها به مافیای دلالی! برخی دیگر از بازیکنان خارجی هم فقط به لطف همین دلالبازی به ایران میآیند که وقتی نمیتوانند در بعد فنی چیز خاصی از خود نشان بدهند، به صورت اتوماتیک بعد از چند وقت زندگی در ایران مجبور به ترک کشور میشوند.
از اکثر مردم زندگی بهتری دارند
به صورت کلی اما وضع زندگی فوتبالیستهای خارجی که توانستهاند با تیمهای ایرانی قراردادی شفاف امضا کنند، خوب است. درآمد اکثر قریب به اتفاق آنها از اکثر مردم ایران در طول سال به لطف فوتبالیست بودن بیشتر است و اتفاقا در خانههای خوبی هم اقامت میکنند و یک زندگی بدون دردسر را پشت سر میگذارند. با این وجود، خارجیها از ٧٠درصد بازیکنان شاغل در فوتبال ایران قرارداد بیشتری دارند و بعضی از نفرات شاخص آنها مثل منشا، جاسم کرار و... جزو بازیکنان گرانقیمت به حساب میآیند. به این ترتیب وقتی پای پول خوب در میان باشد، اصولا زندگی شخصی این فوتبالیستهای خارجی شاغل در ایران هم خوب خواهد بود، حتی زندگی بهتر از اکثریت مردم ایران!
نه به نژادپرستی و توهین
میهماننوازی از ویژگیهای بسیار ویژه جامعه ایران در طول تاریخ بوده است. همه ایرانیها معمولا به خارجیهایی که در کشور به هر علتی حضور دارند، محبت میکنند. شاید به خاطر همین فرهنگ است که معمولا در سالهای گذشته اکثر فوتبالیستهای خارجی شاغل در فوتبال ایران مورد احترام مردم هم بودهاند. در این رابطه وقتی اتفاقات فوتبال اروپا و سایر قارهها را نگاه میکنیم که هر هفته در ورزشگاهها شعارهای تند نژادپرستی سر داده میشود، در فوتبال ایران خوشبختانه نژادپرستی جایگاهی ندارد، حتی در چند مورد که دلالان و برخی مدیران اقدام به آوردن چندین بازیکن خارجی گمنام به ایران کردند تا برایشان تیم پیدا کنند و در نهایت در این پروسه موفق نشدند، وقتی کار بازیکنان خارجی به آوارگی و بلاتکلیفی در شهرهای مختلف رسید، مردم و رسانهها به شدت از این مسأله انتقاد کردند. در تمام این سالها فقط یک بار فیروز کریمی در زمانی که هدایت پیکان را بر عهده داشت، صحبتهایی درباره بازیکن سیهچرده تیم خود انجام داد که با واکنش تند اهالی فوتبال همراه شد و قبل و بعد از آن دیگر شاهد پرونده جنجالی نژادپرستی در فوتبال ایران نبودهایم.
تنها مشکل بد!
تنها برخورد بد ایرانیها با فوتبالیستهای خارجی البته به رفتار باشگاهها در زمینه تسویهحساب مالی خلاصه میشود. تازه در این زمینه خارجیها یک برتری نسبت به بازیکنان ایرانی که با همین مشکل مواجه هستند، دارند. آنها وقتی باشگاهی پولشان را نمیدهد، به فیفا شکایت میکنند و مثل آب خوردن، هر چند دیر، اما پول خود را با سود مربوط به تأخیر در پرداخت به دست میآورند.
باتیستا: از بازی در ایران پول خوبی نصیبم شد
مگنو باتیستا، هافبک برزیلی که اکنون در نفت آبادان توپ میزند، درباره شرایطش در ایران به «شهروند» میگوید: «فوتبال بازی کردن در ایران واقعا شرایط خوبی را برای زندگی من مهیا کرده است. ما در برزیل از نظر مالی اصلا اوضاع خوبی نداشتیم اما وقتی به فوتبال ایران آمدم، توانستم هم روزهای خوب فوتبالی داشته باشم. خوشبختانه از نظر زندگی کردن هم هیچگونه مشکلی نداشتهام و مردم و باشگاهها و همتیمیهایم همیشه به من و خانوادهام بیشترین احترام را گذاشته و به ما لطف داشتهاند. مردم حتی در کوچه و خیابان هم وقتی میبینند که ما خارجی هستیم به ما محبت میکنند و در این مدت هیچوقت بیاحترامی به ما نشده است.»
او افزود: «من در مدتی که در تبریز بودم، با لوسیانو ادینیو و شیمبا ارتباط خانوادگی بسیار زیادی داشتم. به هر حال در سالهای اخیر برزیلیهای زیادی در فوتبال ایران حضور داشتهاند و همین مسأله باعث شده که ما زیاد احساس غربت نکنیم و تنها نباشیم. همین الان هم که شیمبا و آگوستو سزار هموطنان من در صنعت نفت هستند و همبازی هستیم و با هم رفتوآمد خانوادگی داریم و این روی فوتبال ما هم تأثیر مثبت گذاشته است.»
ربیع عطایا: در ایران به من احترام میگذارند
ربیع عطایا، هافبک لبنانی تیم ذوب آهن است که او نیز از شرایطش در ایران ابراز رضایت میکند. عطایا در این خصوص گفت: «رابطه کشور ایران با لبنان در تمام سالهای گذشته در تمامی زمینهها به ویژه سیاست خوب بوده است. ما این حقیقت را میدانیم که در بعد فوتبالی لبنان به مراتب سطح پایینتری نسبت به ایران دارد و به همین ترتیب افتخار بزرگی برای من است که حالا دارم در فوتبال ایران توپ میزنم. ما هیچوقت فراموش نمیکنیم که توانستیم ایران را در مقدماتی جام جهانی برزیل در بیروت شکست بدهیم اما حقیقت اینجاست که خودمان هم میدانیم این یک اتفاق بود.»
عطایا افزود: «در چنین شرایطی زندگی کردن در ایران برای من یک تجربه فوقالعاده خوب بوده است. خودم فکرش را نمیکردم که برخورد مردم ایران با یک بازیکن لبنانی آن قدر خوب باشد. من الان در اصفهان هستم و یک زندگی بسیار راحت را در تمامی زمینهها دارم و از همه چیز راضی هستم. مسئولان باشگاه ذوب آهن شرایط بسیار خوبی را برای من فراهم کردهاند و به هیچ عنوان بهعنوان خارجی اینجا احساس غربت و تنهایی و سختی ندارم.»