آفتابنیوز : به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده،جلسه تحلیل و بررسی فیلم «ملی و راههای نرفتهاش» عصر یکشنبه 26 شهریورماه در چهارصد و چهل و هفتمین نشست باشگاه فیلم تهران در فرهنگسرای ارسباران با حضور تهمینه میلانی کارگردان، السا فیروز آذر بازیگر فیلم و کورش جاهد منتقد و مجری در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
تهمینه میلانی در ابتدا با توجه به برخی نقطهنظرات مطرح شده در نشست،گفت: به نظر من این فیلم شباهتی به «دو زن» ندارد. تنها درباره دو زن است که مورد هجوم قرار گرفتهاند. داستان دو زن داستان دختر دانشجویی است که میخواهد کار کند و پول در آورد که خانواده را از بیپولی در آورد و اصلا قصد ندارد از خانواده جدا شده و فرار کند اما هویت او و علایقش به عنوان یک انسان مثل ادامه تحصیل نادیده گرفته میشود، شاید تنها شباهت این دو فیلم در زن بودن قهرمان آن باشد.
او ادامه داد:دختری که در فیلم میبینید معمولی و با سقف آرزوهای پایین است اما فرشته در «دو زن» خواسته و آرزوهای بالایی داشت. محتوای دو زن نفی هویت انسانی زن و این فیلم مسئله خشونت است. خشونت تنها به کتک محدود نمیشود و رفتارهایی چون گلاویز شدن، توهین کلامی و انواع آن را نیز در بر میگیرد. خشونت فقط به زیر لگد گرفتن اطلاق نمیشود بلکه صرف این که مردی به زنی بگوید که گردنش را بپوشاند، دوست ندارم مردی تو را ببیند و فقط باید من تو را ببینم هم خشونت است. من در کنار نگارش فیلمنامههایم روانشناس، جامعه شناس و حقوقدان حضور دارند یعنی مشاورهای بسیار خوبی کنارم هستند که به مخاطبان کارشناسانه اطلاعات دهیم.
وی افزود: کشور ما از 22 فرهنگ و گویش تشکیل شده و همه اینها در خانواده مشترک هستند. تا خانواده سالمی نداشته باشیم نمیتوانیم جامعه سالمی داشته باشیم. من مسائل را به شریان اصلی جامعه میبرم و به شما میگویم وقتی حال خانواده خوب نیست به شکل اتوماتیک جامعه شما، نماینده مجلس، قانونگذار، پلیس و معلم خوب نیست. معلمی که سر کلاس بچه را کتک میزند خشونت دیده است، برای این که مراحل بدی را در زندگی طی کرده است. ما باید این مورد را به عنوان یک واحد ارگانیک در نظر بگیریم چون هر صدمهای پیکره جامعه ما را ناسالم میکند.
میلانی درباره فرهنگ تربیتی و تاثیر آن در زندگی پسران و دختران بیان کرد: فرهنگ تربیتی ما مشکل بسیار بزرگی دارد؛ اولین مسئله که رواج دارد این است که فرزند پسر است یا دختر؟، مگر کسی جنسیتاش را انتخاب کرده است؟ مردان به خانواده رجوع کنند، میبینند که زمینههای رشد مردان بیش از زنان است، این وضعیت در حال حاضر به جامعه نیز نفود کرده و به حذف زنان انجامیده و این دردناک است حتی در خانوادههای روشنفکر و تحصیلکرده نیز میبینم که به دختر خود میگویند که چای بیاورند و گویی وظایفی مادرزادی برای دختر وجود دارد که با آنها زاییده شده و باید با آنها زندگی کند. در فیلم اشاراتی به این مسئله کردم، همه شام میخورند و به اتاقهایشان می روند و مادر تلویزیون تماشا میکند، دختر هم وظیفه دارد ظرفها را بشوید و غذا هم بپزد.
این کارگردان سینما در ادامه خاطر نشان کرد: مسئله دختر بودن در جامعه ما به یک معضل جدی تبدیل شده است. زمانی میگفتیم بادیه نشینان عربستان بچهها را زنده به گور میکردند و ما هم اتکا به نفس دختران خود را میکشیم، به دختران خودباوری نمیدهیم که وقتی اولین حرکت را از یک مرد دید بفهمد که این یک نشانه است و نباید این راه را برود، بفهمد این غیرت، ناموس و علاقه نیست بلکه بیمار فرهنگی است. من سیامک را مریض نمیبینم، این شخص محصول فرهنگ تربیتی جامعه ماست، یک عمر به او گفتهاند مواظب خواهرت باش که شما در فیلم میبینید خواهر سیامک هم از برادر کتک خورده است و در قالب ازدواج با مردی بیخاصیت به نوعی از خانه و خانواده فرار کرده است.
میلانی درباره نقش و تاثیر محبت در زندگی پسر و دختر گفت: اطلاعات دقیق به پسر خود دهید و بگویید که حق زن نصف مرد است، شما برای این که خوشبخت باشید باید زن شما هم خوشحال و خوشبخت باشد، وقتی دختر همراه پسر میشود در ادامه نیاز به همراهی و محبت دارد. عشق مراقبت میخواهد..اگر با تربیت کلاسیک که شامل اعتقادات و جملاتی چون «به زن رو ندهید»، «غیرت نشان بده» و همچنین جلوی مراوده با دوستان را گرفتن، جلوگیری از استفاده فیسبوک و اینستاگرام وقطع ماهواره به همراه بدآموزیاش را اضافه کنید، پس دیگر چه عشقی میماند. مسئله ما صرفا ساختن یک فیلم و گریاندن شما نیست که من اصلا در فیلمهایم چنین کاری نمیکنم.
او در پاسخ به کارشناس برنامه خاطرنشان کرد: من نمیخواهم هاشم پور را در «واکنش پنجم» یا «ملی و راههای نرفته اش» یک موجود بد معرفی کنم. حتما هر دو این مردها خرج زن و بچه شان را میدهند و سرپناه برایشان فراهم میکنند. حتی اهل مواد الکلی و کارهای دیگر هم نیستند و نشانههایی از انسان بد را ندارند... بلکه بد تربیت شدهاند و ما با ساختن این فیلمها میخواهیم بگوییم که کجای تربیت ما غلط است که به ناهنجاری و شوهرکشی میرسد. مقاومت بسیار زیادی میکنم تا اجازه ساخت یک فیلم را بگیرم. ده درصد افراد شبیه نقش سیامک و پدرش هستند و همین برای جلوگیری از خلاقیت کافی است.
کورش جاهد در نقد کلی فیلم های میلانی بیان کرد: درست است شما میخواهید در فیلمهایتان و از جمله فیلمی که امروز دیدیم از یک نوع فرهنگ انتقاد کنید و جنبههای منفی این فرهنگ را به تصویر بکشید که البته در جای خود کار مفیدی است. اما آیا فکر نمیکنید نمایش بدترین اختلافات و درگیریهای میان زن و مرد در فیلمها به اختلافات میان زن و مرد بیشتر دامن میزند؟
کارگردان «ملی و راههای نرفتهاش» درباره بیان مسائل جامعه در قالب فیلم و اطلاق سیاه نمایی و تاثیر این نوع نگاه و اطلاق بر فضای جامعه تاکید کرد: جامعه ما جامعه بیماری شده است، ما روی همه چیز ماله میکشیم و روی دردهایمان سرپوش میگذاریم. بعد هم میگوییم، سیاه نمایی است! خوب اگر نگوییم که مشکل حل نمیشود، با مسکن دادن درد حل نمیشود. ما مسائلمان را پنهان میکنیم و این کار درستی نیست، باید مسائل را مطرح کرد که کودکان کار کنونی بیست سال دیگر به ارازل و اوباش تبدیل نشوند.
السا فیروزآذر بازیگر نقش «نیره» هم در سخنانی مطرح کرد: در کلاسهایم با شاگردان در این باره صحبت کردم که در مسائل و کتک زنی فیلم اغراق شده است یا خیر؟ نتیجهای که حاصل شد این بود که شخصیتهای خانم میلانی کمی سیاه و سفیدند. این ساختار که هدف آن بحث فرهنگ و تغییر آن است نیازمند ساختار کلاسیک و نتیجه گیری برای تنش است. اگر دقت کنید شخصیت پدر سیامک با بازی جمشید هاشمپور وقتی برای دختر دلسوزی میکند برای آبروی خودش است نه دلسوزی و دوست داشتن برای عروس. برای همین نقش خاکستری نیست.
میلانی به دفاع از شخصیت سیامک در فیلم پرداخته و گفت: سیامک شخصیت منفی نیست و حتی در هنگام زدن تلاش میکند که نزند و خود را کنترل کند ، سعی خود را میکند اما نمیتواند کنترل کند. اگر رئیستان به شما زور بگوید ناراحت میشوید اما خشم خود را کنترل میکنید چون به او نیاز دارید. من نسل جوان خانواده را در فیلم نشان دادهام که نمونه آن برادر کوچکتر، از بقیه متفاوت است، در عین حال برادر بزرگتر نیز هنگامی که خواهر با چمدان در پشت خانه او را مینگرد با خواهر همراهی و همدلی میکند.
وی در ادامه به دفاع از فیلمنامه و چرایی قویتر نبودن شخصیت ملی پرداخت و گفت: فیلمنامه نتیجه مشاوره و تحقیقات روانشناسان داخل و خارج است، ملیحه تربیت شده خانواده بسته است که وقتی سیلی میخورد جوابی ندارد بدهد و وقتی توهین میشود سکوت میکند. بنابراین نمیتوان انتظار شخصیت قوی از او داشت. اسم هنر ما هنرهای دراماتیک است، ما خلق درام میکنیم ولی راه حل نمیدهیم، بعد از این که ما مسائل را بیان کردیم برنامهریزان شهری و جامعه شناسان براساس آن اتفاق به دنبال راه حل میروند.
این کارگردان درباره شنیدن تجربیات سایر خانمها نیز اظهار کرد: خانمهایی هستند که ضرب و شتهای دردناک شدهاند. نقشی که ستاره اسکندری در فیلم بازی میکرد را به چشم دیدم. این افراد طوری سرشان به دیوار کوبیده میشود که اسم خود و فرزندانشان را فراموش میکنند. صدها تن از این افراد را دیدم، این اتفاقات بر جسم و روح افراد تاثیر میگذارد و ضعیف و ضعیفتر میشوند جالب این که خانمی که با من صحبت میکرد گفت اخرین باری که از همسرم کتک خوردم پرسیدم برای چه مرا زدی؟ و مرد نمیدانست و عادت کرده بود که بزند. این درد بسیار بزرگی است.
میلانی درباره رابطه خشونت و طبقات اجتماعی افراد نیز تاکید کرد: براساس بررسیهایی که روی خشونت خانگی شده است فردی که خشونت میکند میتواند مذهبی یا غیر مذهبی باشد، تحصیلکرده یا بی سواد باشد، میتواند پدر خوبی باشد و فقط همسر خود را بزند، میتواند ثروتمند باشد یا فقیر، هیچ دلیلی برای دستهبندی این ها در یک گروه وجود ندارد، در این جا خشونت تربیتی مد نظر است.
وی درباره راههای نرفتهای که در اسم فیلم آمده و مفهوم آن از سمت خود بیان کرد: منظور من از «ملی و راههای نرفتهاش» این بود که وقتی غیرت اولیه را دیدید و گفت بیا بنشین بغلم باید بروی، وقتی گفت گردن را بپوشان باید بروی، وقتی گفت ماتیکت را پاک کن باید بروی ولی در عوض نشان دادم که دختر از یک جایی به بعد دیگر نمیتواند برود چون پسر همسایه دید و آبرو در خطر است. یک جاهایی را خودش کوتاه میآید و به حساب عشق و علاقه پسر میگذارد و خودش اتکا به نفس ندارد و میگوید که خواستگاری کرده چه تاج گلی به سرش زده است. 99 درصد دخترهای ما این معضل را دارند و همیشه فکر میکنند باید یکی از آن ها خواستگاری کند یعنی منتظرند فرد مقابل سریع خواستگاری کند. مجموعه نشانههایی که دختر می بیند و راه را ادامه میدهد و راه های دیگر را نمیرود مدنظر من بود که در انتها هم به فاجعه ختم میشود.
فیروز آذر در ادامه درباره راههای رفته این فیلم نیز مطرح کرد: اتفاقا چند راه رفته در این فیلم وجود دارد مثلا شخصیت ملی در برابر شخصیت من در فیلم منفعل است، اما شخصیت من فاعل است و کار خود را حتی به خطا انجام میدهد. در واقع میداند که نمیخواهد، میداند که باید برود اما یک راهی را میرود که پایان آن فاجعه است، فاجعه آمیزتر این که ملی این همه وقت نمیرود و در پایان شوهر خود و سپس خود را میکشد.
کارگردان سینما درباره فاجعه این روزهای جامعه نیز با اندوه گفت: متاسفانه شخصیت «نیر» در جامعه ما بسیار زیاد است اما ما آبروداری میکنیم که سیاهنمایی نشود. بسیاری از خانمها که با من درد و دل می کنند از دوست پسرهای مخفی خود میگویند. این وضعیت بعدها در جامعه ما آسیبزا میشود و بسیار خطرناک است. من در این فیلم نشانه کوچکی از این مسئله بیان کردم. دوستی 90 درصد این افراد از درد و دل شروع میشود و به تدریج علاقهمند میشوند. در خانواده های بسته این وضعیت بدتر است و در خود رابطه برقرار میکنند و دوست ندارند غریبه وارد شود.
میلانی نیز در جواب یکی از حاضرین در نشست بیان کرد: سینما سلیقه است و هیچ فیلمی را نمیتوانید پیدا کنید که بگویید فلان فیلم کامل و برتر است. هر فیلم را براساس تاثیری که بر ما دارد میسنجیم. اگر شما با شخصیت سیامک همذات پنداری کنید پس میزنید و اگر با ملی یا نیر همذات پنداری کنید بیشتر سعی میکنید که با علاقه گوش دهید، در آرامش پیش روید و این باعث میشود چگونه اثر را ببینید و در آن تفکر کنید. گریمور این فیلم خانم مهری شیرازی است، تورج منصوری فیلمبردار، موسیقی کار از امیر معینی که کار را گل درشت نکرد و موسیقی مناسب با اثر انجام شد، سپیده عبدالوهاب مونیتور، مدیر تولید آقای آذین و تهیهکننده و کارگردان که خودمم و میدانید چقدر خوب هستم که همه حرفهایها جمع بودیم. 70 درصد فیلم عالی است فقط آقای هاشم پور به دلیل کسالتی که داشتند در بازیشان کمی ضعف وجود داشت.
تهمینه میلانی در پایان گفت: کلمه زشت «رو نده پررو میشه» در فرهنگ ما وجود دارد که محبت را از بین برده است، این کلمه فرهنگ و خانوادههای ما را نابود کرده است.همیشه باید یک دلیل وجود داشته باشد که کنار هم بنشینیم و هم را اصلاح کنیم و مطمئنم که«ملی و راه های نرفتهاش» چالش اجتماعی ایجاد خواهد کرد.