آفتابنیوز : خاورميانه به چند علت ناپايدار است. اين ناپايداري ريشه در گذشته دارد ولي حوادث ١١ سپتامبر و سپس حضور امريكاييها در منطقه موجب شد كه اين گنداب سياسي از حالت ركود بيرون آيد و بوي بسيار نامطبوع آن كل منطقه را تحت تاثير قرار دهد.
به گزارش آفتابنیوز، تاسيس دولتهاي ساختگي پس از فروپاشي امپراتوري عثماني، شكلگيري دولت اسراييل و نيز وجود منابع سرشار نفتي سه عاملي بود كه موجب شدند، حكومتهاي سركوبگر و بستهاي در كنار جنگهاي متعدد، توسعه بهشدت نامتوازن و دخالتهاي خارجي، مانع از روند رو به رشد منطقه شود. اين وضع بالقوه نابسامان منطقه با حمله ايالات متحد و همپيمانانش به عراق، موجب شد كه شيرازه نظم پوشالي منطقه از هم گسيخته شود و قدرتهاي اصلي منطقه نيز دچار تغيير جايگاه شدند.
براي نمونه اگر در گذشته مصر حرف اول را در جهان عرب ميزد، اكنون عربستان در اين مقام است. سوريه نهتنها ديگر قدرتي ندارد كه محل جولان قدرتهاي منطقهاي شده است. تركيه با تغيير نگاه خود به منطقه در مقايسه با گذشته به بازيگر مهمتري تبديل شده است. اسراييل كماكان نقش پيشين خود را ايفا ميكند و قدرتهاي خارج از كنترل نيز در منطقه به وفور يافت ميشوند. از ليبي گرفته تا افغانستان و پاكستان و از تركيه تا يمن، اين قدرتها در حال فعاليت هستند و تروريسم بخشي از فعاليتهاي آنان است. اين ناپايداري موجب شد كه برخي كشورها بيگدار به آب بزنند و به گمان اينكه براي يك جهش تاريخي فرصت بينظيري پيدا كردهاند، به يكباره خود را در كل منطقه پهن كردند. در حالي كه امكان جمع و جور كردن اوضاع را نداشتند. تركها در يك مقطعي چنين كردند و نتيجه منفي آن را در مصر و سپس سوريه ديدند و حتي نزديك بود با يك كودتا آنكارا و استانبول را نيز از دست بدهند و اكنون نيز حتي نگران وضعيت آينده امنيت خود در استقلال يا خودمختاري بيشتر اقليم كردستان هستند. عربستان نيز به گونه بدتري سياست توسعهطلبانه را در پيش گرفت. تا حد ممكن در عراق و در سوريه و در ليبي و مصر و از همه بدتر در يمن مداخله كرد و در اين اواخر به متحدان سنتي و همسايگان كوچك خود نيز رحم نكرد و به نوعي با آنان نيز وارد تنش شد. عربستان در اين مسير راه تنش با ايران را نيز در پيش گرفته است و رفتار نابخردانهاي كه در حمله به سفارت عربستان از سوي تندروهاي اصولگرا پيش آمده بود را مستمسك قطع روابط و تقابل با ايران كرد و با فاجعهاي كه براي حجاج ايراني رخ داد اين تنش تشديد شد و با آمدن ترامپ اميدوار بودند يك حامي قدرتمند پيدا كنند و لذا درِ كيسه سعودي را به روي ترامپ باز كردند ولي هيچ كدام از اينها كفايت نكرد و عربستان موفقيتي را به دست نياورد. نه در يمن، نه در سوريه و اكنون نه در عراق. يا شكست خوردهاند يا كارشان به بنبست رسيده است، و ديگر اميد چنداني هم به ترامپ ندارند و رقص شمشير با ترامپ نيز كمكي به آنان نكرده است.
اكنون اتفاق مهمي رخ داده است كه بايد تعبير و تفسير آن را روشن كرد. سفر حج در سال جاري به گونهاي بود كه بنا به برداشت آگاهان؛ كممشكلترين سفر حج براي ايرانيان بوده و ماموران سعودي در برخورد با ايرانيان با ملاحظه كامل رفتار ميكردند و حتي امام جمعه آنان نيز در خطبههاي نماز جمعه در هنگام حج مواضع معتدل و مسالمتآميزي داشته و از ايران نيز نام برده و نگاه تكفيري را رد كرده است. سعوديها متوجه شدهاند كه نهتنها سياست خارجي آنان مناسب با واقعيات جاري نيست بلكه سياست فرهنگي آنان موجب تربيت نيروهاي تندرويي شده كه در نهايت ممكن است گريبان خودشان را بگيرد. مراسم حج امسال نشان داد كه دولت عربستان اگر بخواهد، قادر است كه حج را به درستي و با آرامش نسبي برگزار كند، و اگر در يك سال اين آرامش دچار خدشه ميشود، حتما به نوعي مرتبط با سياستهاي رسمي دولت سعودي است.
اكنون رفتار عربستان در حج را چگونه بايد تفسير كرد؟ يك حالت اين است كه اين رفتار را صرفا به مساله حج مربوط بدانيم و آن را نمادي از تغيير سياست عربستان در برابر ايران ندانست. يك احتمال هم اين است كه اين رفتار پيام روشني از سوي عربستان است كه از پي بهبود روابط يا حداقل كاهش تنش ميان دو طرف است. از آنجا كه ايران درصدد تشديد اين بحران نيست و ثبات و آرامش منطقه را به نفع خود ميداند و بيثباتي را هدف بيگانگان و اسراييل ميداند، لذا عقل سليم اقتضا ميكند كه حالت دوم را مبناي تعامل جديد با عربستان قرار داد و اگر رفتار عربستان به معناي دراز كردن دستي براي كاهش تنش است، حتما دست ايران نيز پاسخ مناسب بدهد. ايران در اين حالت هيچ چيزي از دست نخواهد داد، حتي اگر اين فرض نادرست باشد، در نهايت به جايي ميرسيم كه الان هستيم. اين امكان وجود دارد كه ابتدا وزراي خارجه دوطرف و ياحتي در سطوح پايينتر يعني در سطح معاون وزير خارجه ديدارهايي را تدارك ببينند و از منويات واقعي طرف مقابل به طور مستقيم اطلاع پيدا كنند. مبادا هدف آنان دراز كردن دست براي حل مشكلات و كاهش تنش باشد ولي ايران چنين برداشتي را متوجه نشود.
منبع: اعتماد
عربستان و کشورهای عربی در حال عادی سازی روابط با اسرائیل هستند
یعنی این نظر که قصد کاهش تنش با ایران رو دارند , درست به نظر نمی یاد
بیشتر دارند به موازنه قدرت در برابر ایران فکر می کنند