آفتابنیوز : سرویس سیاسی: سعید کشانی*-اظهارات مخالفت جویانه ترامپ در رابطه با برجام و اعلام کناره گیری احتمالی آمریکا از این توافق بین المللی، پرسش های مهمی را در رابطه با دلایل اعلام مخالفت آمریکا و انگیزه های پشت پنهان کاخ سفید مطرح ساخته است.دشمنی تیم جدید کاخ سفید با برجام در حالی شکل گرفته که برجام طبق قطعنامه 2231 به تایید شورای امنیت سازمان ملل رسیده است و از طرف دیگر بنا به گزارش بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی ایران کوچکترین تخطی از مفاد توافق نداشته است.
ازاین رو در شرایطی که ایران پایبندی کامل به توافق برجام داشته و پنج قدرت جهانی حامی این توافق بوده و آن را بهترین مدل و الگو برای حل سایر معظلات جهانی می دانند؛ ساز ناکوک آمریکا، نشان از نیات و اهداف شوم سیاسی این کشور در مخالفت با ایران دارد. از منظری باید گفت که برجام برای آمریکا صرفا بهانه و ابزاری است که بار دیگر ایران را در معرض انزوای شدید اقتصادی قرار دهد. این فرضیه زمانی قوت می گیرد که ایرادات و دلایل مطرح شده از سوی آمریکا علیه ایران در برجام هیچ ارتباط معناداری به این توافق بین المللی ندارد. برجام به عنوان یک توافق بین المللی از حدود و ثغور مشخصی برخوردار است. طبق این توافق میزان غنی سازی اورانیوم ایران باید از میزان سه و نیم درصد فراتر نرود،سایت اراک بازسازی شد و در عوض محدودیت های مالی ایران همچون تحریم های بانکی و نفتی از بین رفت و ایران آزادانه به شبکه مالی جهانی پیوست.
تقریباً طی دو سال اخیر طرفین به یک اندازه قابل اطمینان به این توافق پایبند بودند و از تداوم آن رضایت کامل نیز داشتند.
در این میان دولت جدید آمریکا با برداشتی موسع از برجام به دنبال برقراری ارتباط میان رویکردهای منطقه ایران با توافق هسته ای است. از دید مقامات کاخ سفید ایران با افزایش مداخله گری در تحولات منطقه ای، روح این توافق را با خدشه مواجه ساخته است. رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا با فهرست کردن لیست اقدامات ایران در سوریه؛ یمن و عراق مدعی نقض روح برجام از سوی تهران است. ترامپ رئیس جمهوری آمریکا نیز در نطق اش در تریبون سازمان ملل، ایران را به حمایت از تروریسم و بی ثباتی در منطقه متهم ساخت.
(1)از دید ترامپ برجام بدترین توافق بین المللی است و طبق این توافق ایران صاحب نفوذی جدی و اثر گذاری در کشورهای بحران زده خاورمیانه شده است. از این رو ادامه این توافق مساوی با آزاد گذاشتن دست ایران در تحولات خاورمیانه است. هم اکنون نبض تحولات خاورمیانه از کنترل واشنگتن خارج شده و این قدرت های منطقه ای به رهبری ایران، روسیه و ترکیه هستند که جهت دهنده اصلی بحران های خاورمیانه هستند.
این امر در بحران سوریه نمود بیشتری دارد. پس از گذشت شش سال از تلاش کشورهای غربی و عربی علیه دولت مرکزی سوریه، ارتش سوریه کنترل بیش از هفتاد درصد سرزمین سوریه را در اختیار گرفته است. نیروهای معارض پایگاههای خود را در حلب، حمص ودیرالزور از دست داده اند.
پیش بینی می شود با ادامه روند موجود در عرصه میدانی، دولت اسد به زودی کنترل تمام سرزمین سوریه را در دست بگیرد. بن بست رسیدن سیاست های آمریکا در سوریه در برابر قدرت گیری ایران، رهبران واشنگتن را نگران از فردای تحولات خاورمیانه و به تبع آن افزایش کنشگری ایران کرده است. در همین راستا تیم ترامپ در پی راهبردهایی چهت تضعیف دوباره موضع ایران در منطقه و جهان هستند.
بی گمان توافق برجام با توجه به وجود ظرفیت های متفاوت تفسیری از متن آن، پتانسیل دوباره طرح دشمنی علیه ایران را دارد. از همین رو بی جهت نیست که ترامپ از واژه روح برجام استفاده می کند و در تلاش برای جلب نظر قدرت های جهانی علیه سیاست های منطقه ای ایران می باشد.
به نظر می رسد دولت جدید امریکا به دنبال سیاست های دو دهه گذشته آمریکا علیه ایران است. حدود دو دهه پیش بیل کلینتون رئیس جمهور اسبق آمریکا در دهه 90 میلادی اصطلاح دولت های یاغی را وارد ادبیات سیاسی بین الملل کرد. کلینتون این اصطلاح را در زمانی به کار برد که آمریکا تازه فاتح جنگ سرد شده بود و نهادهای بین المللی تحت حمایت آمریکا در حال کسترش و توسعه بود. ناتو میراث نظامی دوران جنگ سرد دروازه خود را برای عضویت کشورهای شرق اروپا باز کرد. در خاومیانه نیز بعد از جنگ خلیج فارس، واشنگتن به عنوان تنهای منجی مردم منطقه از تهدید صدام در آمد. برای اولین بار در منطقه پروزا ممنوع بر فراز آسمان عراق در شمال شرقی این کشور اعمال شد. در جای جای دیگر نقاط جهان آمریکا با حضور نظامی و اقتصادی فراوان خود را به عنوان کشور حامی صلح و ثبات به بشریت معرفی کرد و وعده آینده ای بدون خشونت را به جهانیان داده بود.
در چنین شرایطی قدرت های متوسط جهانی همچون اروپا، روسیه و چین گوش به فرمان سیاست های کاخ سفید بودند. ایده ها و آرمان های این کشور به راحتی از سوی این قدرت ها پذیرفته می شد. کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا در سال 1994 با داشتن اجماع جهانی ایده دولت های یاغی را برای قدرت هایی همچون ایران، لیبی، عراق و کره شمالی به کار برد. امروز بعد از گذشت قریب به دو دهه از کار بست این مفهوم در سیاست بین الملل جای ایده پرداز و کشور مخاصم عوض شده است. این بار این جهانیان نظاره گری فردی در راس هرم قدرت کاخ سفید هستند که مصداق یاغی گری و نظامی طلبی است. رفتارها و حرکت های ترامپ همخوانی کاملی با شاخصه هایی دارد که دو دهه پیش کلینتون برای یک رهبر یاغی و جنگ طلب بر شمرده بود. دشمن تراشی، مخالفت، تهدید، واژگان پر تکرار رئیس جمهور تازه کار آمریکاست.
با عطف به این امر، حسن روحانی رئیس جمهوری ایران در تریبون سازمان ملل با اشاره دقیق به تازه های وارد جنگ طلب به سیاست جهانی، افکار عمومی جهان را به خطرات و تهدیدات این طیف از سیاسیون اگاه کرد.
از نگاه رئیس جمهوری ایران، جامعه جهانی نباید اجازه تحرک و نقش آفرینی به نا اهلان سیاسی برای به هم ریختن صلح جهانی بدهد. خوشبختانه با هوشمندی رهبران بلندپایه اروپایی و دیگر قدرت های تاثیرگذار، ترامپ در فراخوان ایران ستیزانه اش ناموفق ماند. این بار برخلاف دو دهه گذشته، قدرت های ذی نفع جهانی به حمایت از ایران پرداختند. نتیجه تلاش های ضد ایرانی ترامپ، اتحاد و همدلی بیشتر جهانی با ایران شد.
هم اکنون پنج قدرت دخیل در مذاکرات هسته ای که سه کشور ان از درون اتحادیه اروپا است، ضمن اعلام حمایت از ایران در مسئله برجام، منتقد رفتارهای تحریک آمیز ترامپ هستند. انزوای بیشتر ترامپ در میان حلقه قدیمی دوستان استراتژیک آمریکا زمانی بیشتر مورد توجه قرار می گیرد که رهبران اروپایی کمترین احترام و ارزش را برای بلند ترین مقام سیاسی آمریکا قائل اند. در همین راستا در جریان مذاکرات طرفین بر سر برجام در نیویورک، از خانم موگرینی سوال شد که آیا آمریکا پایبند به برجام است؛ در جواب گفت که سوال دیگری وجود دارد. بدتر از این امر برای ترامپ در جایی بود که مکرون رئیس جمهوری فرانسه در اظهاراتی به الگوی ایران جهت حل بحران هسته ای کره شمالی اشاره کرد. همسو با اظهارات مکرون، ژان ایوز لو دریان وزیر خارجه فرانسه نیز در سخنانی ضمن اعلام حمایت از توافق هسته ای ایران، جامعه جهانی را نسبت به خطرات تضعیف این توافق و گسترش بی ثباتی در خاورمیانه هشدار داد.
(2) بنا به گزارش ها هم اکنون ترامپ به کنگره60 روز فرصت داده در خصوص بازگرداندن نظام تحریم ها علیه ایران تصمیم بگیرد. در صورتی که کنگره به درخواست ترامپ پاسخ منفی بدهد، رئیس جمهوری آمریکا این فرصت را دارد که در ماه ژانویه از امضای تعلیق تحریم های ایران طبق توافق برجام خودداری کند.
(3)در این میان جمهوری اسلامی ایران باید به اتخاذ تدابیر جدی برای خنثی کردن راهبرد های ضد ایرانی ترامپ همت گمارد. این راهبرد ها می تواند ترکیبی از افزایش همگرایی با دولت های اروپایی و در عین حال اجتناب از واکنش های هیجانی داخلی باشد. جمهوری اسلامی ایران باید به خاطر داشته باشد که دشمنی بخشی از بن مایه های فکری ترامپ است و این امر محدود به ایران هم نیست. هم اکنون دولت جدید آمریکا دچار اختلاف های جدی با هم پیمانان اروپایی، ترکیه و روسیه شده است. در این میان تمام تلاش دستگاه وزارت خارجه باید صرف ایجاد یک هماهنگی میان قدرت های ناراضی از ترامپ و تشکیل کمپینی واحد گردد. قفل شدن ایران به این کشورها می تواند ضمن بی اثر کردن سیاست های ترامپ، ضامن تامین منافع ملی و امنیتی کشور نیز باشد.
دکترای جامعه شناسی توسعه *