بيمارانی که از کشتن بازيگران لذت مي‌برند!
چند روز قبل بود که فضاي مجازي پر شد از يک خبر کذب ! باز هم عده‌اي بداخلاقي کرده و خبر درگذشت مريم اميرجلالی را در تلگرام منتشر کرده بودند.
آفتاب‌‌نیوز :
اميرجلالي اما رندي کرد و جواب اين شايعه را به طنز داد و گفت: «خيلي خيلي ممنون از آدم‌هاي خوش‌ذوق که مراسم تشييع جنازه اينجانب رو به نحوه بسيار خوب و مجللي انجام دادن، محبت بفرماييد سوم و هفتم و چهلم و سال اينجانب رو نقدا به‌شماره حسابي که بعدا اعلام مي‌کنم واريز بفرماييد با سپاس فراوان.»
اين بار اولي نيست که کاربران شبکه‌هاي اجتماعي خبر درگذشت بازيگران را به دروغ منتشر مي‌کنند، جمشيد مشايخي، رضا رويگري، محمد علي کشاورز و... را مي‌توان قربانيان اين شايعات دانست.با مريم اميرجلالي، بازيگري که با حضورش در سريال‌هايي مانند خانه به دوش، متهم گريخت، ترش و شيرين و... خاطرات شيريني را براي ما رقم زده است هم‌صحبت شديم تا برايمان از شايعات فضاي مجازي بگويد.
ما سال‌هاست با شما مصاحبه مي‌کنيم و شما همچنان مهربان جواب ما را مي‌دهيد، انگار نه گذشت زمان و نه هيچ اتفاقي اين خصلت خوب را از شما نمي‌گيرد.
ريشه مهرباني در خانواده است. وقتي پدر، مادر، خواهر، برادر و... مهربان هستند از بچگي اين رفتار را ياد مي‌گيري و در ذهن و قلبت نهادينه مي‌شود.خوشحالم از اين‌که شما لقب مهربان را به من داديد، شايد برخي اوقات عصباني شوم، اما ته قلبم اين‌طور نيستم ! برخي مسائل عصباني‌ام ميکند و من تند برخورد مي‌کنم، اما بعد پشيمان مي‌شوم که چرا عصباني شدم.
مي‌گويند عصبانيت‌هاي ناگهاني بهتر است مديريت شوند که خود فرد از نظر رواني کمتر آسيب ببيند.
مديريت در شرايط فعلي از دستمان خارج شده ! و خيلي بسختي مي‌توان خشم و عصبانيت را کنترل کرد.
چند روز قبل شايعه‌اي در فضاي مجازي منتشر شد که شما هم جوابشان را با طنز داديد، اما نمي‌توان تاثير آن را بر ذهن ناديده گرفت.
بيماران رواني اين روزها زياد شده‌اند! خيلي‌ها هستند که از اين فضا به عنوان سرگرمي استفاده مي‌کنند و کمبود‌هاي مالي و عقده‌هايشان را در اين فضا جبران مي‌کنند. کساني که شايعه درگذشت بازيگران را منتشر مي‌کنند، خيال مي‌کنند پول از آسمان براي ما مي‌ريزد و مثلا من مدام سرکار هستم و قراردادهاي صد ميليوني دارم براي همين حسادت کرده و آرزوي مرگ مرا دارند! در حالي‌که من نه پولدار آنچناني هستم و نه قراردادهاي ميليون توماني مي‌بندم! اما اين شايعات بشدت آزاردهنده و فرسايشي است. بعد از انتشار اين خبر مدام تلفن من زنگ مي‌خورد، مردم لطف داشتند از سراسر کشور، حتي خارج از کشور زنگ مي‌زدند و جوياي احوالم بودند. فقط شانس آوردم که عکس و اين خبر را خودم براي دخترم که کانادا زندگي ميکند، فرستادم.
دخترم گفت خوب شد خودت برايم فرستادي وگرنه با ديدن اين خبر سکته مي‌کردم! واقعا کساني که چنين اخباري را منتشر مي‌کنند چيزي به نام وجدان ندارند که با اعصاب و روان مردم بازي مي‌کنند. چرا از مرگ ديگران خوشحال مي‌شوند؟ همان‌روز که خبر تشييع‌جنازه مرا منتشر کردند، خبر درگذشت آقاي ملک‌مطيعي را هم بازتاب دادند و حتي نام بيمارستان را هم نوشتند! واقعا گيج‌کننده است چرا چنين اخباري را منتشر مي‌کنند. شايعه درباره آقاي مشايخي که ديگر اسباب مزاح براي عده‌اي شده است که بسيار جاي تاسف دارد!
به نظرتان ريشه اين بي‌اخلاقي‌ها کجاست؟
در بي‌فرهنگي! به آنهايي که مدعي‌اند ما فرهنگ چند هزارساله داريم بايد بگويم ما فعلا داريم فقط حرف مي‌زنيم و دريغ از کمي فرهنگ و انسانيت. اگر ما مردم با فرهنگ و اخلاق‌مداري بوديم چنين رفتارهايي را انجام نمي‌داديم.
رسانه‌ها زياد شده و گسترش شبکه‌هاي اجتماعي مي‌تواند فضاي خوبي را براي آموزش و فرهنگ سازي مهيا کند اما چرا از اين فضا بيشتر براي اشاعه رفتارهاي منفي استفاده مي‌شود؟
فضاي مجازي و شبکه‌هاي اجتماعي که دست آدم‌هاي باسواد نيست که بتوان از آنها درس اخلاق ياد گرفت. الان هر آدمي يک تلفن هوشمند در دستش است و با آن مي‌تواند هر چه در ذهن دارد، منتشر کند. ذهنيت اين آدم‌ها که هميشه مثبت و خوب نيست! فضاي مجازي هيچ مديريتي ندارد و هر بيماري مي‌تواند هر عکس بد و متن زشتي را منتشر کند.
شايد يکي از دلايلي که باعث شده فضاي مجازي آسيب‌پذير و ناهنجار شود همين نکته است که آدم‌هاي باسواد و بافرهنگ به اين فضا وارد نمي‌شوند تا خوراک مفيد را براي کاربران فراهم کنند و به آنها آموزش‌هاي لازم از فضاي مجازي را بدهند؟
بله! اين کاستي هم وجود دارد ؛ اما به نظرم تلويزيون در فرهنگ‌سازي براي استفاده از فضاي مجازي بسيار تاثيرگذار است و با ساخت برنامه‌هاي آموزشي مناسب و پرمخاطب مي‌تواند مردم را آگاه کند که در دنياي مجازي چگونه حضور پيدا کنند، چگونه از خود مراقبت کنند، از چه مطالبي استفاده کنند و چقدر در بازنشر مطالب بيهوده و نادرست حساس باشند و از انتشار مطالب نادرست پرهيز کنند. فرهنگ‌سازي به مرور شکل مي‌گيرد و نمي‌توان توقع داشت يکباره مردم متحول شوند.
از کارهاي سينمايي و تلويزيوني چه‌خبر؟
فعلا خبري نيست! فيلمنامه‌هايي را که پيشنهاد مي‌شود، نمي‌پسندم. کارهاي تلويزيوني بيشتر به سمت آثاري رفته که شخصيت‌هاي آن جوان هستند، اما سوال من اين است که آيا اين جوان‌ها خانواده و پدر و مادر ندارند؟ چرا جوان‌هايي که درباره آنها سريال يا فيلم ساخته مي‌شود در خانواده نيستند و پدر و مادر آنها به تصوير کشيده نمي‌شوند؟ چند فيلم سينمايي آماده نمايش دارم که در تله اکران گرفتار شده‌اند! چنين به نظر مي‌رسد که مافياي اکران نيز قدرتمند است و اجازه نمي‌دهد همه فيلمسازان به‌يک اندازه از اکران و نمايش فيلم‌هايشان بهره ببرند.
منبع خبر: جام جم سیما
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید