آفتابنیوز : درشرایطی که سرنوشت برجام درخطر است، قرار است ترامپ درتاریخ 15 اکتبر(23 مهر ) نظر خود را به کنگره درمورد پایبندی ایران به برجام اعلام کند.بسیاری معتقدند که او عدم پایبندی ایران را اعلام و روابط ایران و آمریکا را به سمت خصومت علنی بازخواهد گرداند.
اینطور نیست که همه اعضاء دولت ترامپ با ترامپ موافق باشند. ژنرال ماتیس وزیر دفاع آمریکا علنا خواستار ماندن برجام شده و گزارشها حاکی از مخالفت تیلرسون وزیر امورخارجه با اعلام عدم پایبندی ایران است.
تیلرسون اخیرا گفت: 'از بزرگترین چالش های ما این است که بتوانیم رابطه ایران و آمریکا را تعریف کنیم. این رابطه هرگز یک اوضاع شاد و خوشحال کننده ای نداشته است. فکر می کنم اگر زمانی فرصت داشته باشیم که حرف بزنیم باید بگوییم آیا می خواهیم تا آخر عمرمان یا عمر فرزندان مان این روند را ادامه بدهیم؟ ما هرگز چنین گفت وگویی را نداشته ایم'.
حرف تیلرسون من را بیاد خاطره ای انداخت. روزی «محسن رفیقدوست» از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به من گفت بعنوان وزیر سپاه وقت نزد امام خمینی (ره) رفتم و از ایشان اجازه خواستم که وزارتخانه سپاه را در محل سفارت سابق آمریکا تشکیل بدهم که ایشان ضمن مخالفت به من فرمودند 'برای چه می خواهی آنجا بروی ؟ مگر قرار است ما هزار سال با آمریکا ارتباط نداشته باشیم'.
حقیقت این است که دهها سال قطع روابط دیپلماتیک، موجب شده که امریکا درک درستی از ایران نداشته و به همین دلیل استراتژی همه دولتهای گذشته آمریکا اعم از دموکرات و جمهوریخواه درمورد ایران شکست خورده است بجز یک مورد آنهم توافق هسته ای اوباما با ایران.
اگر دولت ترامپ مایل است نسلهای آینده دو ملت را از شر خصومت های گذشته در روابط نجات دهد، باید درتعیین سیاست جدید خود درقبال ایران به پنج نکته کلیدی زیرتوجه کند:
نکته اول: ایرانیها با تمدن و تاریخی چند هزار ساله ، ملتی بسیار مغرور هستند. لذا رعایت اصل 'احترام متقابل' جزء لاینفک روابط خارجی آنهاست. مقامات آمریکایی درچند دهه گذشته عمدتا با زبان توهین وتهدید با ایرانی ها صحبت کرده اند.
وزیر امورخارجه ایران در سفر اخیرش به نیویورک به من گفت: سخنرانی ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل، توهین آمیزترین سخنرانی یک رئیس جمهوری آمریکا پس از انقلاب بوده و لذا گفت وگو با اومعنی ندارد.
نکته دوم: سیاست آمریکا درمورد'تغییر رژیم'درایران، نتیجه ای بجز خودزنی برای آمریکا نداشته است. دلیل اصلی بی اعتمادی ایران به آمریکا نیزسیاست آمریکا برای تغییر رژیم درایران بوده است.
تیلرسون وزیر امورخارجه دولت ترامپ اولین مقام دولتی آمریکا بود که پس از انقلاب ١٩٧٩ ایران، رسما تغییر رژیم را سیاست دولت خود خواند درحالیکه دولت های قبلی آمریکا درمواضع علنی عمدتا از 'تغییر رفتار' صحبت می کردند.
اوباما در سخنرانی خود درمجمع عمومی سازمان ملل ٢٠١٣ رسما اعلام کرد که تغییر رژیم درایران سیاست او نیست. لذا اوباما توانست با ایران گفت وگو و درمورد یکی از اختلافات کلیدی یعنی هسته ای به توافق بین المللی دست یابد. آیت الله خامنه ای رهبر عالی ایران نیزپاسخ نامه محترمانه اوباما را محترمانه داد اما اگر امروز ترامپ به رهبر ایران نامه بنویسد، پاسخی دریافت نخواهد کرد. بنابراین قدم کلیدی برای موفقیت گفت وگو با ایران، کنارگذاشتن سیاست 'تغییر رژیم' است.
نکته سوم: از زمان کودتای آمریکایی 1953 علیه حکومت مردمی مصدق در ایران، ملت ایران تنفر خاصی نسبت به مداخله آمریکا درامور داخلی خودشان دارند. برای مذاکره با ایران، آمریکا باید از مداخله در مسایل جناحی داخلی ایران پرهیز کند.
وضعیت جناحهای اصولگرا یا اعتدال یا اصلاح طلب در ایران، همچون دمکرات و جمهوریخواه درآمریکاست. درتهران و واشنگتن، هرتوافقی بین ایران و آمریکا باید فراجناحی باشد درغیراینصورت شکست می خورد.
چالش هایی که جمهوریخواهان برای برجام ایجاد کرده اند، نمونه روشن است. لذا گفت وگوی ایران باید با رعایت ساختار و سلسله مراتب حکومتی ایران صورت گیرد.
نکته چهارم: دولت ترامپ مهمترین دلیل مخالفت با برجام را سیاستهای منطقه ایران خوانده است. پذیرش این واقعیت توسط آمریکا مهم است که ایران بعنوان یک کشور بزرگ با منابع عظیم طبیعی و نیروی انسانی ، نگرانی ها و منافع مشروع منطقه ای دارد.
سیاست های چند دهه گذشته آمریکا درمورد نفی منافع مشروع منطقه ای و تلاش جهت انزوای ایران، موجب رشد نفوذ و اقتدار منطقه ای ایران همچون حوزه های سوریه، یمن، لبنان و عراق شده و متقابلا نفوذ آمریکا در منطقه همچون افغانستان ، یمن ، سوریه ، عراق و سایر مناطق کاهش یافته است.
پس از انقلاب 1979، سیاست خارجی ایران براساس بازدارندگی ازتجاوز خارجی و تامین امنیت مرزهایش بوده است و نه براساس هژمونی درمنطقه. تجاوز عراق به خاک ایران و بحرانها وناامنی های متعدد درهزاران کیلومتر مرزهای ایران همچون مرزهای افغانستان و عراق و پاکستان، موجب شده تا ایران درمنطقه نقش فعال ایفاء کند.
اگر آمریکا مخالف رقابت های خصمانه قدرت های منطقه ای است، باید ازاستراتژی ایجاد یک سیستم همکاری منطقه ای در خلیج فارس بین قدرتهای سنگین وزن یعنی ایران و عراق و عربستان و دیگر أعضاء 6کشور شورای همکاری خلیج فارس، حمایت کند.
نکته پنجم: سابقه چند دهه 'سیاست دوگانه فشار و دیپلماسی' آمریکا حاکی از شکست آن می باشد. بنظر می رسد که هدف دولت ترامپ از تشدید فشارهای اخیر علیه ایران، این است که ایران را از موضع ضعف به پای میز مذاکره بکشاند. روحیه ایرانی ها اینگونه است که فشار را بافشار پاسخ می دهند.
«جان کری» درمقاله اخیرخود در واشنگتن پست اذعان کرده که آمریکا بهمراه سایرقدرت های جهانی شدیدترین تحریم ها را علیه ایران اعمال نموداما ایران در پاسخ ظرفیت غنی سازی خود راتا حدی افزایش داد که به ذخیره ساخت 10 تا 12 بمب هسته ای دست یافت. جان کری درمقاله خود اذعان کرد که ایران درآستانه بمب هسته ای قرارگرفته بود.
درسی که ترامپ باید از این واقعیت بگیرد این است که درتدوین سیاست جدید خود درمورد ایران، اگر بخواهد از طریق فشار تنه ای به ایران بزند، ایرانیها برگ های چانه زنی مناسب را رو خواهند کرد و هرگزدرمقابل هیچ تهدیدی تسلیم نخواهند شد.