او به مأموران گفت: داخل خانه بودم که سر و صدایی از کوچه شنیدم. درحالی که نگران شده بودم از پنجره به داخل کوچه نگاهی انداختم. همان موقع موتورسواری را دیدم که بسرعت از محل دور میشد. خودروی پرایدی هم نزدیک ساختمان ما پارک شده بود که یکی از درهایش نیمه باز بود. از آنجا که ماجرا مشکوک به نظر میرسید خیلی سریع خودم را به کوچه رساندم و مرد جوانی را دیدم که پشت فرمان خودروی پراید کشته شده است.
پس ازحضور مأموران درمحل جنایت، موضوع به بازپرس شعبه ششم دادسرای عمومی و انقلاب شهرری و تیم تحقیق پلیس آگاهی اعلام شد و آنها راهی صحنه جنایت شدند. تیم جنایی پس از حضور در آنجا دیدند مردی که 30 ساله بهنظر میرسید پشت فرمان خودرو از ناحیه گردن و سینه هدف چاقو قرار گرفته و جان سپرده است.با بررسی شماره پلاک خودروی پراید، هویت مقتول - سلیمان - شناسایی شد.
در ادامه ردیابیهای تخصصی، کارآگاهان پی بردند مرد جوان روز حادثه با زن 35 سالهای به نام پروین قرار ملاقات داشته است؛ اما پروین متأهل و مادر یک فرزند بود و در حوالی محل جنایت زندگی میکرد. با بهدست آمدن این سرنخ بررسیها نشان داد پروین دوست آرایشگری به نام پری دارد.
درحالی که بررسیها در این رابطه ادامه داشت، کارآگاهان به سرنخهایی دست یافتند و پی بردند پروین با عباس - برادر زن آرایشگر- رابطه دوستانهای داشته است. بنابراین پروین به خاطر احتمال دست داشتن در جنایت، بازداشت شد.
او ابتدا منکر هر رابطهای با عباس شد اما سرانجام به طراحی جنایت اعتراف کرد و گفت: « پیشنهاد کشتن سلیمان را من به عباس دادم و او هم قبول کرد. بعد هم از من خواست با سلیمان قرار ملاقات بگذارم. پس از قرار ملاقات با سلیمان، زمان و محل قرار را به عباس گفتم تا او را بکشد که عباس هم به قولش عمل کرد؛ اما زمان قتل من در محل نبودم.»
پس از اعترافهای این زن، کارآگاهان جنایی ساعت 6 بعدازظهر 26 مهر امسال عباس را در حوالی ورامین دستگیر کردند. مرد 40 ساله در بازجویی گفت: «مدتی بود که پروین از تهدیدهای سلیمان برایم صحبت میکرد. او میگفت سلیمان او را تهدید به آبروریزی کرده و با این تهدیدها تحت فشارش قرار داده است. حدود ساعت 10 شب 18 تیر ماه بود که داخل خانه خواهرم در حال قماربازی بودم که پروین با من تماس گرفت و گفت با سلیمان قرار گذاشته است تا به دیدنش بروم. با تماس پروین، خانه را ترک کردم و راهی محل قرار شدم. البته در بین راه با پروین تماس گرفتم و از او پرسیدم که سلیمان به محل قرار رسیده است یا نه؟ که او گفت نه. بلافاصله به خانه رفتم و موتور شوهرخواهرم را برداشتم و به محل قرار رفتم و سرکوچه محل زندگی پروین منتظر ماندم. همین که سلیمان وارد کوچه شد و خواست از پراید سفیدش پیاده شود با موتور در کنار ماشینش توقف کردم و چند ضربه با چاقو به او زدم و از محل فرارکردم و به سمت جاده نظامی رفتم. موتور را به صاحبش برگرداندم و با ماشین خودم به خانهام برگشتم.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم - معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ- دراین باره گفت: «با توجه به اعترافهای متهمان، هر دو با قرار بازداشت موقت روانه بازداشتگاه شدند و تحقیقات تخصصی در این باره ادامه دارد.»