آفتابنیوز : مهدی طاهرخانی در وطن امروز در ادامه نوشت: استقلال بر خلاف دوره منصوریان با تاکتیک شجاعانهتری پا به میدان گذاشت. شفر هنوز به شناخت کاملی از تیمش نرسیده و شاید طی یکی، دو ماه آینده ترکیب تیمش را به گونه دیگری بچیند. در این باره نمیشود او را سرزنش کرد. نهایت کاری که یک مربی تازه وارد خارجی میتواند انجام دهد را این مربی آلمانی انجام داده و دستکم حالا با حضور او استقلال تیم دفاعکننده مطلق در داربی نیست. اگر چه استقلال این بازی حساس را واگذار کرد اما تفاوتهای دو تیم همانند گذشته فاحش نبود. منصوریان فصل قبل یک بازی را مساوی کرد و بازی برگشت را برد اما پرسپولیس در هر دو بازی، مالک یکطرفه توپ و میدان بود و تفاوتهای آماری دو تیم بسیار مشهود بود اما این بار استقلال با وجود شکست، حتی مالکیت بیشتری را نسبت به حریف داشت. موقعیتهای دو تیم هم تقریبا برابر بود و تنها فرق بزرگ دو تیم، همان اشتباه روزبه چشمی بود که منجر به پنالتی شد. هواداری که در ورزشگاه بود اینها را دید، اگرچه اصرار به حضور مهدی قائدی داشت اما در نهایت به تصمیم شفر احترام گذاشت و برای نخستین بار بعد از شکست در داربی، به صورت ایستاده تیمش را تشویق کرد.
اما سوای مسائل فنی، یک موضوع مهم دیگر بود که مربی آلمانی توجهی به آن نکرد و در نهایت با سلب آرامش تیمش موجب شد آبیها عملا از ۱۰ دقیقه پایان بازی بهرهای نبرند. ۱۰ دقیقه زمانی اهمیتش مشخص میشود که بدانید در همین بازه، پرسپولیس یک بار بازی ۲ بر صفر باخته را با یک یار کمتر ۳ بر ۲ برد. درباره دقایق پایانی و اهمیتش همین قدر که دو فصل قبل پرسپولیس درست در آخرین ثانیه در دقیقه ۹۶ از شکست گریخت؛ با ضربه ناخواستهای از جری بنگستون.
استقلال دقیقه ۲۰ نیمه اول گل خورد و با احتساب اوقات تلف شده دقیقا ۲۷ دقیقه فرصت تلافی داشت که موفق نشد. در نیمه دوم یک ۴۵ دقیقه کامل و سپس ۵ دقیقه وقت اضافه که بیژن حیدری به درستی یک دقیقه هم به آن اضافه کرد اما نکته عجیب اینکه استقلال حتی از خلق موقعیت نصفه و نیمه هم در آن دقایق حساس عاجز بود. وقتی در دقیقه پایانی، شایان مصلح به عنوان بازیکن ذخیره که تنها برای تلف کردن ۳۰ ثانیه وقت به میدان آمد در بدترین جای ممکن، بدترین خطای ممکن را روی وریا غفوری کرد، بسیاری تصور کردند این تعویض بدترین تصمیم برانکو در ۲ دقیقه پایانی بود. شاید آن توپ درون دروازه میرفت، برانکو و مصلح تا مدتها زیر انتقاد رسانهها و هواداران قرمز بودند اما استقلال از آن زاویه مناسب هم نتوانست یک خطر نیمهجدی را خلق کند. چرا؟ پشت پرده این همه اعتراض و خشم و دستپاچگی چه بود؟
تصاویر تلویزیونی کلید حل این معماست. از دقیقه یک تا ثانیه پایانی، دوربینها مرتب برانکو را نشان میدادند که با آرامش خاصی کنار زمین ایستاده و کمتر شلوغش میکند اما شفر روی هر صحنهای بشدت معترض بود. او مرتب فریاد میزد و با حرکات دستش همه خطاهای تیمش را محصول تمارض و شیرجه بازیکنان حریف میدانست. حتی وقتی داور به درستی بعد از خطای ماهینی روی شجاعیان، با آوانتاژ دستور ادامه بازی را داد تا آبیها موقعیت مناسبی برای گلزنی به دست آورند، باز هم شفر فریاد میزد چرا در سوتت ندمیدی!
با چهرهای برافروخته هر چند دقیقه یک بار دو دست را تا مچ در دهان فرو میبرد و مرتب سوت میزد و علائمی را به بازیکنان یادآوری میکرد. طبیعتا در آن جو و سر و صدا هیچکس متوجه سوت سرمربی نمیشد اما حرکات اعتراضی و احساسی شفر که بعضی رسانهها آن را شور خوب قلمداد کردند، دقیقا زهری بود که از دقیقه یک تا ۹۶ به آرامی در کالبد استقلال تزریق میشد و بازیکنان تیم را عصبی و ناآرام میکرد.
هنوز دقیقه ۹۰ نشده و استقلال فرصت کافی برای زدن دستکم یک گل دارد. توپ منتهاالیه جناح چپ آبیها میچرخد و داریوش شجاعیان در حال آماده کردن یک حمله است اما ۲ متر عقبتر ناگهان میلاد زکیپور بهترین هدیه را به پرسپولیس میدهد. یک پشت پای عجیب و بیمورد به کمال کامیابینیا میزند تا کمکداور سریعا پرچمش را بالا ببرد. دقیقه ۸۸ است اما زکیپور به همین راحتی ۲ دقیقه از وقتهای طلایی تیمش را میریزد به سطل زباله ناشیگری، غیرحرفهای بودن، خشم و کینه. این فشار عصبی غیر از حرکات شفر از کجا به بازیکن غالبا آرام استقلال تزریق شده؟
۲ سال قبل درست در چنین روزهایی وضعیت متفاوت بود. استقلال با ضربه سر جابر انصاری پیش بود، بازی تا دقیقه ۹۰ با همان تکگل به سود تیم مظلومی پیش رفت. محسن ترکی ۴ دقیقه وقت اضافه گرفت. مهدی رحمتی بیجهت به بهانه مصدومیت دقیقا یک دقیقه و چند ثانیه خودش را روی زمین انداخت. برعکس شفر که با شال آبیرنگ، مرتب در هر صحنهای کنترلش را از دست میداد و مرتب بالا و پایین میپرید آن روز برانکو تا جایی که امکان داشت خودش را آرام نشان داد تا بازیکنانش در آن لحظات حیاتی با آرامش حمله کنند. درست در همان یک دقیقه اضافه شده به آن ۴ دقیقه، سرانجام پرسپولیس در آخرین حمله به صورت ناباورانه و تاریخی به گل تساوی رسید. شاید هر چند سال یک بار یا شاید هر ۱۰ سال یک بار شاهد چنین اتفاقات عجیبی در داربی باشیم اما کلید گل زدن ولو در آخرین ثانیه حفظ خونسردی بازیکنان درون زمین است. شاید در بازی معمولی حرکات مربی به بازیکن انرژی بدهد اما وقتی صحبت از داربی میکنیم یعنی ریشترها فشار عصبی خالص روی هر بازیکن حتی روی نیمکت.
استقلال در همین داربی هنوز چند دقیقه فرصت حمله داشت اما خطای بیمورد روی وحید امیری و سپس وقت تلف کردن با اعتراض شدید به داور بازی همه زمانها را از آبیها گرفت. شفر مربی بیتجربهای نیست. شاید هم فرمول کارش همین شلوغبازیهای ۹۰ دقیقهای کنار زمین باشد اما خروجی عادت او دستکم در داربی، گرفتن آرامش از بازیکنانش بود. وریا غفوری، زکیپور و شجاعیان؛ مردانی که همیشه آنها را دستکم آرامتر از دیگران میدیدیم با اعتراضات و خطاهای بیمورد موجب شدند ۱۰ دقیقه پایانی همانگونه پیش برود که برانکو و پرسپولیسیها آرزویش را داشتند.