کد خبر: ۴۸۶۰
تاریخ انتشار : ۳۰ ارديبهشت ۱۳۸۴ - ۱۲:۲۷

ابهام هسته ای و روابط ایران و آمریکا

آفتاب‌‌نیوز :  

نيروهاي آمريكايي در افغانستان و عراق همچنان درگير نبرد عليه ناراضيان مسلح و مصمم حاضر در آن مناطق هستند. ثبات سياسي در هر دو كشور، فعلاً دور از دسترس به نظر مي‌رسد. ايران در اين ميان از نفوذي قابل‌توجه در هر دو كشور برخوردار است. به صورت ويژه، مناطق غربي افغانستان و بخش‌هاي شيعه‌نشين عراق مناطق تحت نفوذ ايران محسوب مي‌شوند ايران مي‌توانست- در صورت تمايل- با استفاده از عناصر نظامي و يا نيروهاي امنيتي خود، براي نيروهاي آمريكايي، دنيايي از مشكلات به وجود آورد، اما اين اقدام هرگز روي نداد. در شرايط فعلي، دو كشور در مقابل يكديگر ايستاده و از هر نوع اقدام عملي عليه طرف مقابل خودداري كرده‌اند. با اين وجود، بديهي است كه برتري ايران در وضعيت متعادل قدرت فعلي، در صورتي كه دولت‌‌هاي هوادار آمريكا در كابل و بغداد كنترل كامل كشور خود را در دست گرفته و نيروهاي امنيتي لازم را براي اعمال كنترل بر گروه‌هاي ناراضي، جنگ‌سالاران و شبه‌نظاميان قومي و مذهبي در اختيار داشته باشند، كاهش پيدا خواهد كرد.


برنامه هسته‌اي ايران

با چنين پس‌زمينه‌اي است كه مباحث مرتبط با برنامه‌هاي تسليحات هسته‌اي ايران، تأثير آن بر منطقه و نحوه تعامل با آن بايد مطرح و بررسي شود.

همزمان با آماده شدن نيروهاي ائتلاف براي حمله به صدام حسين، در زمستان سال 2003 بود كه ايران در برابر جهانيان اقرار كرد كه برنامه‌هاي هسته‌اي اين كشور بسيار فراتر از تصورات ديگران، پيشرفت داشته است. اطلاعات منتشر شده در نشريات غربي كه عمدتاً از سوي نيروهاي مخالف سازمان مجاهدين خلق [منافقين] در اختيار منابع غربي قرار گرفته بود، ايران را در اين موضع قرار داد. مطالب منتشر شده نشان مي‌داد كه ايران جدا از ساير موارد، تجهيزات عظيم غني‌سازي اورانيوم را در نطنز و همزمان تجهيزات مرتبط با آب سنگين را در اراك راه‌اندازي كرده است.

افشاي اين موارد را بايد همزمان با موضع‌گيري ايرن در مورد مسائل هسته‌اي مورد بررسي قرار داد. جمهوري اسلامي همراه يك حامي فعال معاهدات و توافقنامه‌هاي مرتبط با كنترل تسليحات به ويژه به معاهدات مرتبط با عدم تكثير تسليحات هسته‌اي «NPT» و تسليحات شيميايي بوده است.

ايران از جمله كشورهاي عضو هر دو معاده است. ديپلمات‌هاي اين كشور نيز در جريان مذاكرات كنترل تسليحات سازمان ملل در ژنو، وين و نيويورك حضوري فعال داشته‌اند. در طول ساليان گذشته، اين ديپلمات‌‌ها تبديل به افرادي كار كشته شده كه نسبت به موضوع احاطه كامل داشته و در مورد تمامي موارد مرتبط با كنترل تسليحات منطقه‌اي، به شدت تبحر يافته‌اند.

ايران، همواره بر اين موضوع كه «استانداردهاي دوگانه‌اي» درمورد اغلب عناصر امنيت بين‌المللي و نقشي كه كنترل تسليحات بايد در تأمين امنيت كشورهاي كمتر توسعه يافته ايفا كند، تأكيد داشته است. از نگاه ايرانيان، آزاردهنده‌تر هر موضوع ديگري، بايد به اين حقيقت اشاره كرد كه در منطقه آسياي جنوب و خاورميانه سه قدرت هسته‌اي (هندوستان، پاكستان و اسرائيل) حضور دارند كه تاكنون خارج از معاهده NPT باقي مانده و بالطبع در معرض هيچ يك از محدوديت‌هايي كه اين معاهده بر امضاكنندگان آن اعمال مي‌كند، قرار ندارند. بدين ترتيب، از نگاه ايران، اسرائيل در توسعه و ايجاد زرادخانه‌هاي وسيع و غني از تسليحات كشتارجمعي بدون هراس از روبه‌رو شدن با تنبيه‌هاي احتمالي، كاملاً آزاد مي‌باشد و همزمان همسايگان خود را نيز با استفاده از اين توانايي مورد تهديد قرار مي‌دهد. ايران، علي‌رغم عضويت خود در NPT، نه تنها با فشار وسيع ايالات متحده روبه‌رو بوده بلكه بسياري از دوستان و يا متحدين آمريكا و به طور خاص اعضاي گروه G7 (هفت كشور صنعتي جهان) حتي مانع دسترسي اين كشور به تكنولوژي هسته‌اي مي‌شوند. ايران در تأكيد بر اين موضوع در جهان عرب همراهان بسياري را يافته است. مصر، به طور خاص با همراهي با ايران بر اين موضوع اصرار مي‌ورزد كه مسأله «بمب اسرائيل» قبل از هر نوع توافق رسمي در مورد كنترل تسليحات و يا امنيت منطقه‌اي بايد حل و فصل شود.

ايرانيان، همزمان به صورت مشابه نگران تسليحات هسته‌اي هندوپاكستان، دو كشوري كه به دليل تغييرات قابل توجه و بنيادين سياست آمريكا در قبال منطقه به ويژه پس از حوادث 11 سپتامبر به صورت رسمي عضو باشگاه دارندگان تسليحات هسته‌اي شده‌اند، قرار دارد.


معضل اصلي

تمايل ايران به توانايي تسليحاتي هسته‌اي مبتني بر چند عامل كاملاً مشخص از جمله تهديد مستمر ايالات متحده عليه اين كشور، حضور ساير قدرت‌هاي هسته‌اي در منطقه و تمايل براي دستيابي به تعادل هسته‌اي با ساير كشورهاي منطقه چه در ميان رهبران نظامي و چه غيرنظامي ايران است.

مشكل هسته‌اي ميان ايران و ايالات متحده باتوجه به وضعيت پيشرفته برنامه هسته‌اي ايران و نيز وجود شواهدي دال بر تلاش ايران در پيشبرد برنامه تسليحاتي خود، اكنون تبديل به معضلي اصلي شده است. درحال حاضر در مورد اين كه آيا تهران تصميم‌نهايي براي ساخت بمب هسته‌اي را اخذ كرده يا خير؟ ترديدي جدي وجود دارد.

تلاش ايران براي كسب زيرساخت هاي هسته‌اي چيز چندان تازه‌اي نيست. اين مسأله به دوران شاه [مخلوع] ايران در دهه 1970 باز مي‌گردد. در شرايط فعلي فقط مي‌توان با قطعيت به اين موضوع اشاره كرد كه دولت ايران براين باور است كه به موجب مفاد NPT، اين كشور مجاز به دست‌يابي به سيكل كامل سوخت هسته‌اي است تنها به اين شرط كه تمامي جزئيات مرتبط با فعاليت‌هاي هسته‌اي خود را دراختيار آژانس‌ بين‌المللي انرژي اتمي، قرار داده و آنها را نسبت به برنامه‌هاي خود آگاه سازد. اين دقيقاً، كاري است كه ايران تا پيش از افشاي شواهدي متعدد دال بر فريب آژانس از سوي اين كشور در طي ساليان متمادي چندان تمايلي به انجام آن نداشته است.

در شرايط فعلي نخستين اولويت ايران، كه انجام آن چندان هم ساده نيست، رفع اين تصور و شبهه است كه ايران، آژانس بين‌الملل انرژي اتمي را كه بايد از تمامي جزئيات فعاليت‌هاي ايران آگاه مي‌بود، فريب داده است. رفع اين شبهه مي‌تواند تلاش ايران براي تعقيب جريان دست‌يابي به سيكل سوخت هسته‌اي مشروعيت دهد.

مسأله اصلي اكنون اين است كه در حالي كه ايران از لحاظ فني كاملاً حق و اجازه دست‌يابي به سيكل كامل سوخت هسته‌اي را دارد به‌ويژه باتوجه به مفاد NPT، اما اين مسأله چه براي كشورهاي اروپايي و چه ايالات متحده غيرقابل قبول است. دست‌يابي به سيكل كامل سوخت هسته‌اي، به ايران اين امكان را مي‌دهد كه تمامي اجزاي لازم براي ساخت بمب، از جمله اورانيوم و پلوتونيوم غني شده را، حتي در صورت عدم تلاش براي دسترسي به تسليحات هسته‌اي، دراختيار خواهند داشت. در اين شرايط، يك تغيير ناگهاني و انتقال از فاز برنامه صلح‌آميز به برنامه‌اي نظامي-كه بدون برانگيختن توجه ديگران نيز امكان‌پذير است-مي‌تواند باعث دست‌يابي اين كشور به بمب هسته‌اي شود. اين نوع تغيير موضع سريع، نه تنها در مورد ايران بلكه در مورد ساير كشورهايي كه NPT را امضا كرده و همزمان سيكل كامل سوخت هسته‌اي را نيز دراختيار دارند، مي‌تواند به سادگي صورت گيرد. براي مثال آلمان، ژاپن يا كانادا، حال به هر دليلي، در صورت تمايل مي‌توانند نسبت به ساخت بمب اقدام كنند. اين مسأله از لحظه تصميم‌گيري تا اجرا تنها چندماه به‌طول خواهد انجاميد. باتوجه به اين شرايط ابهام موجود در مورد بمب ايران، همچنان كه با زيرساخت‌هاي هسته‌اي ايران مرتبط است، با طراحي بمب و طرح‌هاي ايران براي افزودن بمب هسته‌اي به زرادخانه نظامي اين كشور نيز ارتباط تنگاتنگ دارد.

تشويق ايران به دست كشيدن از تلاش براي دستيابي به سيكل كامل سوختي، نيازمند فراهم آوردن مجموعه‌اي بسيار دقيق از توافقات است. توافقاتي كه در جريان آن بايد پرداخت غرامت و همزمان جبران خسارات وارد آمده بر ايران نيز گنجانده شود. اگر ايران به درخواست خود مبني‌بر دستيابي به سيكل سوختي كامل پايان داده اما همزمان برحق خود مبني‌بر دستيابي به تكنولوژي هسته‌اي مصر باشد، بديهي است كه بايد ترتيبات بين‌المللي لازم براي تضمين دستيابي ايران به سوخت هسته‌اي درنظر گرفته شود. در اينجا، ديگر، تضمين روسيه و يا هر كشور ديگري مبني‌بر فراهم آوردن اين سوخت مورد نياز كافي نيست. ايرانيان هنگامي كه مسأله انتقال تكنولوژي‌هاي حساس به ميان مي‌آيد، دلايل بسياري براي بدبيني، حتي نسبت به تعهدات بين‌المللي دارند.

براي نمونه جنگ ايران و عراق را به‌خاطر بياوريد. در جريان اين جنگ تحريمي هراسناك و بسيار مؤثر عليه ايران اعمال شد و اين كشور امكان خريد تسليحات و قطعات يدكي براي هواپيماهاي فوق پيشرفته آمريكايي خود را از دست داد. اين مسأله، تأثيري بسيار محدودكننده بر توانايي‌هاي نظامي ايران داشت. در نقطه مقابل، عراق نه تنها در معرض تحريم‌ها قرار نداشت بلكه امكان خريد مقادير انبوهي از تسليحات و تجهيزات فرانسوي، چيني و روسي را داشت. زمين‌گير شدن نيروي هوايي ايران در جنگ شايد بيشترين ضربه را به نيروي ارتش ايران وارد ساخت، ارتشي كه در نيروهاي رودرو و زميني نشان داده بود كه از برتري‌هاي بسياري برخوردار است. تجربه تلخ اين جنگ به همراه اين واقعيت كه حتي در هنگام بكارگيري تسليحات شيميايي از سوي عراق عليه ايران، جامعه بين‌المللي همچنان در كنار عراق قرار داشت، تهران را به شدت در مورد وابستگي آتي به فعالان بين‌المللي و تمايل آنان براي در نظر گرفتن امنيت ملي ايران، نگران و همزمان بدبين كرده است.

ايران مي‌گويد كه براي توليد الكتريسيته به انرژي هسته‌اي نيازمند است چرا كه نمي‌خواهد منابع سوخت فسيلي خود را صرف مصارف داخلي كند. در حالي كه اين استدلال، به دليل امكان دسترسي ايران به مولدهاي گاز طبيعي براي توليد الكتريسيته، قابل خدشه‌ است، اما ايرانيان نيز در مقابل به كشورهاي بسيار غني از لحاظ سوخت‌هاي فسيلي اشاره مي‌كنند كه انرژي هسته‌اي را به عنوان روشي براي توليد الكتريسيته برگزيده‌اند.

در چنين شرايطي مي‌توان انرژي هسته‌اي را به عنوان راهي معقول براي توليد الكتريسيته در نظر گرفت. به نظر مي‌رسد كه راه‌هايي شايد به مراتب مؤثرتر، براي بهبود وضعيت بخش انرژي ايران، به جز سرمايه‌گذاري هنگفت در بخش انرژي هسته‌اي نيز وجود دارد. اين راه‌ها شامل بازسازي بنيادين اقتصاد ايران و حذف تدريجي يارانه‌هاي عظيم سوخت- با توجه به اينكه نفت و سوخت در ايران از جمله ارزان‌ترين موارد در جهان محسوب مي‌شوند- مي‌شوند. با اين وجود، ايرانيان ممكن است به اين مسأله اشاره كنند كه فروش گاز طبيعي و نفت بايد همچنان به عنوان صادرات عمده اين كشور در آينده باقي بماند. بنابراين، اين مبحث كه ايران همچنان به انرژي هسته‌اي نيازمند است، در داخل اين كشور هواداران بسياري دارد. اين موضوع ديگر مسأله‌اي مورد مناقشه ميان اقتدارگرايان و ميانه‌روها نيست، بلكه موضوعي است كه ايرانيان به آن بر اساس نياز خود به انرژي و بازار بين‌المللي انرژي مي‌نگرند.

تصميمات پيچيده مرتبط با آينده انرژي ايران، تنها در صورتي قابل بحث و بررسي است كه امكان ديالوگ با رژيم حاكم بر ايران فراهم آمده و همزمان اين رژيم آماده مطرح كردن نيازهاي خود به صورت كامل و آشكار باشد. اظهارات بي‌پايه‌اي مانند اينكه ايران به دليل ذخاير غني نفت و گاز خود، نيازي به انرژي هسته‌اي ندارد، هرگز براي ايرانيان قابل قبول نيست، مگر اينكه اين ادعاها با شواهدي كاملاً واضح و غيرقابل تشكيك همراه باشد.


موارد ضروري براي ساخت تسليحات هسته‌اي

براي تعيين اين موضوع كه ايران تا چه حد در توسعه برنامه هسته‌اي خود جدي است، ابتدا بايد موارد ضروري كه يك كشور براي توسعه تسليحات هسته‌اي خود به آنها دست يابد را مرور كرد. ايران مانند ساير كشورهاي متمايل به كسب قدرت هسته‌اي بايد به مواردي چون دانش شيمي، فيزيك و مهندسي مرتبط با ساخت تسليحات هسته‌اي، دست يابد. براي ساخت كلاهك‌هاي مورد استفاده در تسليحات هسته‌اي به دو عنصر نياز است؛ اورانيوم 235 و پلوتونيوم 239، هيچيك از اين دو عنصر به صورت طبيعي قابل دسترسي نيستند. براي توليد اورانيوم 235 يا پلوتونيوم 239، فرآيندي پيچيده‌ براي غني‌سازي هگزافلورايد اورانيوم، گازي مشتق شده از اكسيد اورانيوم، بايد طي شود. اين روش غني‌سازي زمان بر و بسيار گران است. با اين وجود هنگامي كه اورانيوم 235 توليد شد، امكان تبديل آن به يك سلاح كاربردي، با بكارگيري يك وسيله تفنگ مانند ساده كه جرم مادون بحراني از اورانيوم 235 را به جرم مادون بحراني ديگري از همين ماده در انتهاي يك محفظه شليك مي‌كند، وجود دارد. تركيب اين دو جرم، باعث شكل‌گيري جرم بحراني و در نهايت شكل‌گيري فيزيون مي‌شود. نخستين بمب اتمي كه در اوت 1945 بر هيروشيما انداخته شد يك بمب اورانيومي بود. اين بمب هرگز پيش از آن آزمايش نشده بود. آزمايش مشهور «تري نيتي» كه تنها چند هفته پيش از آن در 16 ژولاي 1945 در آلاماگاردو در نيومكزيكو انجام شد، نخستين انفجار هسته‌اي تاريخ بود. اين آزمايش با استفاده از يك ابزار پلوتونيومي مشابه بمبي كه در 9 اوت 1945 بر ناكازاكي انداخته شد، صورت گرفت. در حالي كه تجهيزات پلوتونيومي به مواد هسته‌اي كمتري در مقايسه با بمب اورانيومي نياز دارند، اما كار با پلوتونيوم بكار گرفته شده در اين تجهيزات به شدت خطرناك است چرا كه عنصر پلوتونيوم 240 به شدت راديواكتيو بوده و ايزوتوپ‌هاي آن بسيار بي‌ثبات مي‌باشند. بدين ترتيب براي ساخت بمب پلوتونيومي به تجهيزاتي بسيار پيچيده‌تر از بمب اورانيومي نياز است. در حالي كه در بمب اورانيومي از روش شليك استفاده مي‌شود، اما در ساخت بمب پلوتونيومي به تجهيزاتي با مهندس پيچيده و بسيار دشوار نياز است. در اين روش، پلوتونيوم غني‌شده توسط مواد انفجاري قوي احاطه شده و انفجار اين مواد موجي قوي به سمت مواد پلوتونيومي- كه در جرمي فوق بحراني قرار دارند- فرستاده و در نهايت انفجار هسته‌اي روي مي‌دهد.

پرسش اصلي اكنون اين است كه ايران از لحاظ اين توانايي‌ها در چه مرحله‌اي قرار دارد؟ ايران خود اقرار مي‌كند كه به سيكل كامل سوخت هسته‌اي دست يافته است. به هرحال، راه‌هاي ديگري نيز وجود دارد كه ايران، مي‌تواند به مواد لازم براي تسليحات خود دست يابد. اين مواد، مي‌تواند از طريق منابع غيرقانوني بين‌المللي خريداري شده و يا به صورت مخفيانه از طريق سوخت مصرفي رآكتور هسته‌اي بوشهر- كه روس‌ها در ساخت و تأمين پلوتونيوم آن مشاركت دارند- تأمين شود.

بازار سياه، به صورت آشكار داراي مزاياي فراواني است. اين مواد در مقايسه با ساير روش‌ها با قيمتي به مراتب پايين‌تر و سهل‌تر در اختيار ايران قرار مي‌گيرند.

با اين وجود، مقدار اين مواد، به شدت محدود بوده و با توجه به اينكه انتقال آن، كاملاً غيرقانوني است و مي‌تواند باعث اعمال خودكار تحريم‌هاي تعيين‌شده به موجب معاهدهNPT شود، روشي بسيار خطرناك محسوب مي‌شود. از سوي ديگر به كيفيت اين مواد نيز همواره بايد با ديده ترديد نگريسته شود. موارد بسياري وجود دارد كه مواد قاچاق شده از اتحاد جماهير شوروي كه در حال انتقال به خريداران بوده، كشف شده و پس از آزمايشات مشخص شده كه اين مواد، عملاً، قابل استفاده نبوده‌اند.

اين روش تنها در شرايطي مي‌تواند مفيد باشد كه هدف كشور تنها داشتن يك يا دو بمب هسته‌اي و پنهان كردن آن در زيرزمين يا انباري باشد!

تأمين اين مواد از نيروگاه بوشهر هم معضلات خاص خود را دارد. توافق ايران با روسيه براي ساخت نيروگاه بوشهر متضمن اين شرط است كه روسيه سوخت هسته‌اي نيروگاه را تأمين كرده و پس از استفاده، اين سوخت را براي بازيافت يا دفن در روسيه، بازپس خواهد گرفت. رآكتور بوشهر،‌در اين شرايط بايد مورد بررسي دقيق آژانس بين‌المللي انرژي اتمي قرار گيرد، چرا كه ايران از جمله اعضاي پيمان NPT محسوب مي‌شود. در چنين شرايطي، تأمين سوخت از بوشهر، عملي بسيار خطرناك بوده و احتمال كشف اين عمل غيرقانوني، كاملاً آشكار و قطعي است.

سومين و امن‌ترين راه به دست آوردن منبعي دائمي از مواد لازم براي تسليحات هسته‌اي، فرآوري آن توسط خود كشور است. اين امر به معني كشف و استخراج معادن اورانيوم به همراه تجهيزات لازم براي تبديل، تجهيزات توليد سوخت، تجهيزات غني‌سازي و تمامي مراكز و تجهيزات ديگر مورد لزوم براي توليد مواد مورد نياز در ساخت تسليحات هسته‌اي است. اين فرآيند با اكتشاف و استخراج سنگ اورانيوم، تبديل آن به اكسيد اورانيوم از طريق روش‌هاي شيميايي، تبديل اكسيد اورانيوم به گاز هگزا فلورايد اورانيوم و سپس جداسازي ايزوتوپ‌هاي اورانيوم- كه مي‌توانند در توليد اورانيوم با غلظت‌ پايين «LEU» و يا اورانيوم با غلظت بالا «HEU» مورد استفاده قرار گيرند- تكميل مي‌شود. دي‌اكسيد اورانيوم يا اورانيوم داراي غلظت پايين «LEU» را مي‌توان براي رآكتورهاي هسته‌اي بكار گرفت. در رآكتور هسته‌اي، مقداري از اين اورانيوم تبديل به پلوتونيوم مي‌شود. اين ماده را مي‌توان با فرآيند جداسازي شيميايي از رآكتور خارج كرد. بنابراين، اگر كشوري بخواهد به سمت تسليحات پلوتونيومي برود، بايد رآكتورهاي هسته‌اي اين كشور، محصولات جانبي پلوتونيومي توليد كرده و همزمان تجهيزات جداسازي پيچيده‌اي براي جداسازي پلوتونيوم و دستيابي به مواد لازم براي ساخت تسليحات هسته‌اي ايجاد شوند. در اين حالت نيازي به تلاش براي دستيابي به اورانيوم با غلظت بالا- با توجه به دشواري و گران‌بودن فرآيند توليد آن- نيست. اما بايد همان‌گونه كه پيشتر اشاره شد به اين موضوع توجه داشت كه پلوتونيوم ماده‌اي به شدت خطرناك بوده و كاركردن با آن بسيار دشوار است و از سوي ديگر فرآيند ساخت بمب‌هاي پلوتونيومي شامل مهندسي بسيار پيچيده و دشواري مي‌گردد.

ايران براي آنكه كاملاً خودكفا باشد، بايد تمامي مؤلفه‌هاي شكل‌دهنده سيكل كامل سوخت هسته‌اي را ايجاد كند. اين موارد شامل فعاليت‌هاي «front end» و «back end» مي‌شود. فعاليت‌هاي front end شامل استخراج معدن، تبديل، غني‌سازي و توليد سوخت هسته‌اي مي‌شوند. فعاليت‌هاي back end شامل فعاليت‌هايي مي‌شوند كه پس از استفاده از سوخت انجام مي‌شود؛ مواردي چون بازفرآوري سوخت مصرف شده براي توليد پلوتونيوم و يا دفن سوخت مصرفي (كه فرآيندي هزينه‌بر و به شدت خطرناك است). در اين فرآيندها، ميله‌هاي سوخت مصرفي از رآكتور خارج شده و چندين ماه در محفظه‌هاي خنك‌‌كننده قرار مي‌گيرند. مدت زمان نگاهداري اين ميله‌ها در محفظه‌هاي خنك‌‌كننده بستگي به نحوه دفن آنها دارد.

پس از خنك‌سازي، غلاف قطور فلزي ميله‌ها برداشته شده و سوخت مصرفي در محفظه‌اي حاوي اسيد نيتريك و ساير مواد شيميايي قرار مي‌گيرد. در جريان فرآيند شيميايي شكل گرفته، پلوتونيوم و اورانيوم از مواد زايد جدا مي‌شوند. پلوتونيوم و اورانيوم جداشده را مي‌توان بار ديگر به عنوان سوخت هسته‌اي بكار گرفت. در صورتي كه موادجدا شده از خلوص مناسب برخوردار باشند، امكان استفاده از آنها در ساخت تسليحات هسته‌اي نيز وجود دارد.

از فوريه 2003 تاكنون، اطلاعات بيشتري درمورد توانايي‌‌هاي هسته‌اي ايران منتشر شده است. اين اطلاعات حاصل بازرسي‌هاي گسترده آژانس بين‌المللي انرژي هسته‌اي در پاييز 2003 و بهار 2004 است. گزارش‌هاي منتشر شده از اين بازرسي‌‌‌ها، هرچند با توجه به زبان بوروكراتيك به خدمت گرفته شده به نحوي هستند كه امكان رنجش طرفين را به حداقل برسانند، اما شواهدي بسيار آشكار در مورد سطح توانايي‌هاي هسته‌اي ايران را در اختيار مي‌گذارند. به موجب اين شواهد، توانايي‌هاي هسته‌اي ايران، بسيار فراتر از توليد موارد قابل فيزيون است. هرچند ايران تلاشي براي توليد مواد لازم براي ساخت جنگ‌افزارهاي هسته‌اي از خود نشان نداده است، اما سطح توانايي‌هاي هسته‌اي اين كشور به نحو حيرت‌انگيزي افزايش يافته است
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین