آفتابنیوز : روزنامه «آسمان آبی» در ادامه نوشت: هیچچیز شبیه امکانات لازم برای برگزاری یک مسابقه لیگ برتری نبود اما عجیبتر از همه اینها آن بخشی از بازی بود که ناظر فدراسیون در حال رساندن اطلاعات بازی به بازیکنان دو تیم بهویژه به آذرخش میزبانی بود که امسال برای اولینبار و پس از قهرمانی در دستهیک، به سوپر لیگ راه پیدا کردهاست. آنجا که ناظر بازی بهبازیکنان درباره پوششهایشان تذکر داد و در این میان حرف از کارتزرد هم زد.
نمیشد چنین چیزی را پیشبینی کرد. اینکه ناظر بازی، بهعنوان فردی که باید بیش از همه از قوانین موجود در مسابقات مطلع باشد به بازیکنان گفته بود حتما با هدبند وارد زمین شوید و مراقب باشید موهایتان مشخص نشود که اگر بشود به شما تذکر میدهند. اگر به تذکرات توجهی نکنید داور میتواند به شما کارت زرد بدهد!
البته در ابتدای بازی وقتی چنین حرفی را شنیدیم، تصور کردیم شاید در حد یک اولتیماتوم باشد که قدرت اجرایی در زمین بازی ندارد و صرفا به بازیکنان گفتهاند تا توجهشان را نسبت به این موضوع حساس جلب کنند ولی وقتی بازی شروع شد و هر چه روند رقابت پیش رفت، شاهد جدیبودن آن اولتیماتوم بودیم. وقتی هم با چشم خود دیدم که داوران بهطور جدی نسبت به این موضوع به بازیکنان تذکر میدهند، دیگر موضوع مشخص شد.
تاریخچه استفاده از کارتهای رنگی بهعنوان زبان بیطرفی توسط داوران به کن آستون، داور انگلیسی باز میگردد. آستون بابت این ایده از طرف فیفا تشویق شد و به عضویت کمیته داوران جامجهانی ۱۹۹۶ درآمد. در یکچهارم نهایی، بازی بین انگلیس و آرژانتین در ورزشگاه ومبلی برگزار شد. داور مسابقه رادولف کریتلین به برادران چارلتون اخطار داد و همچنین آنتونیو راتین آرژانتینی را نیز از بازی اخراج کرد.
این در حالی بود که داور تصمیم خود را قطعی نکرده بود. این ماجرا جرقهای بود برای آستون تا بهفکر چارهای باشد تا تصمیمات داور را برای بازیکنان دو تیم و همچنین تماشاگران روشنتر کند. آستون متوجه شد که همانند کدبندی رنگها در چراغ راهنمایی (زرد=اخطار و قرمز=ایست) میتوان زبانی را برای روشنتر کردن تصمیمات داوران به وجود آورد و نتیجه آن رنگ زرد برای اخطار بازیکن و رنگ قرمز برای اخراج بازیکن انتخاب شد که از این کدبندی رنگها اولینبار در جامجهانی ۱۹۷۰ مکزیک استفاده شد. استفاده از کارتهای جریمه علاوه بر فوتبال در ورزشهای دیگر نیز توسط قوانین مربوط به آنها استفاده میشود.
هر چه قوانین داوری را از بالا تا پایین بررسی کردیم، جایی نکتهای در این باره نوشته نشده بود و قطعا قوانین ثبتشده برای هر رشته ورزشی، از جمله فوتبال، آنقدر دقیق و حسابشده است که هر کشوری بهطور مستقل توانایی دستزدن به قوانین مدونشده فیفا را ندارد که اگر هم داشته باشد، نیاز به اجازه و برگزاری جلسه و رسیدن به توافقات است. چراکه قوانین چنین مسابقاتی تنها برای سودآوری بیشتر آن تورنمنت یا جذب علاقهمندان بیشتر وضع میشود. همچنین اگر بخشی از قوانین باعث بروز آسیب شود، میتوان آن را تغییر داد. با این تفاسیر به این نتیجه میرسیم که کارت زرددادن بهخاطر چنین موضوعی، چیزی جز ایرانیزه شدن نیست!
نکته جالب اینکه این بازی پخش تلویزیونی داشت. گرچه یک دوربین از خبرگزاری صدا و سیما آمده بود اما همان دوربین بیشتر دنبال چند صحنه برای یکی از مستنداتش بود و حضورش بهمعنی پخش زنده و مرده این رقابت هم نبود. از طرف دیگر تعداد تماشاگران مرد حاضر در این ورزشگاه آنقدر کم بود و آنقدر هم جایگاه تماشاگران با زمین و بازیکنان فاصله داشت که حقیقتا هیچچیز به شکل کاملا روشن و دقیق مشخص نبود. باوجود تمام این مسائل اما دیدیم که جریان کارت زرددادن، بهخاطر مشخصشدن موی بازیکنان صحت دارد.
این موضوع در رسانهها و بهویژه شبکههای اجتماعی بازخورد بالایی داشت. برخی معتقد بودند فدراسیون فوتبال نمیتواند سرخود قانونی وضع و آن را اجرایی کند و اگر پذیرفته رشتهای را در بخش زنان داشته باشد به این معنی نیست که توانایی دستکاریکردن قوانین داوری آن را دارد. آنهم وقتی این فوتبال زنان، بازیکنان، مربیان، داوران و کل این مجموعه آنقدر کم در رسانهها دیده میشوند که شاید از صدنفر، بهسختی یک نفر را پیدا کنید که نامی از یکی از این بازیکنان ملیپوش فوتبال زنان بداند. از زنانی که خیلی وقتها بدون پول بازی میکنند، تیمهایشان را بهخاطر بیمسئولیتی مدیرانشان از دست میدهند، انگهای مختلف را بهجان میخرند، چه از بعد معنوی و چه از بعد مادی حمایتی نمیشوند،مدام در محدودیتهای جدید قرار میگیرند.