آفتابنیوز : مرد همسایه که با نشستن زیرپای زن جوان شوهرش را کشته بود به بازسازی صحنه قتل پرداخت.
این قاتل 40 ساله ای که در پی ارتباط با یک زن خیانت پیشه، همسر او را به قتل رسانده و جسدش را دون چاه فاضلاب انداخته بود، در حالی پرده از جنایت هولناک خود برداشت که 13 ساعت، برای افشای راز این قتل، تلاش شد.
ماجرای این جنایت از آنجا در دستور کار پلیس آگاهی قرار گرفت که سیزدهم مهر، مرد جوانی با مراجعه به کلانتری مهرگان مشهد از گم شدن برادر 33 ساله اش خبر داد و گفت: او در حالی که رانندگی پراید را بر عهده داشت دیگر به منزل بازنگشته است با توجه به اهمیت موضوع پرونده به پلیس آگاهی خراسان ارجاع شد و به دستور سرهنگ کارآگاه "حمید رزمخواه" در دایره «فقدانی ها» گفت حدود چهار روز است که برادرم از یکی از شهرهای مرزی خراسان رضوی به مشهد بازگشته است اما همسرش نیز خبری از او ندارد!
در پی اعلام این گزارش و به دستور سرهنگ رضوی «رئیس دایره فقدانی ها» تحقیقات غیر محسوس در این باره آغاز و مشخص شد که حدود ساعت یک بامداد تماس ناشناسی به تلفن همسر مرد گمشده، برقرار شده است. اما زن30 ساله بیان کرد که شماره را نمی شناسد و احتمالا کسی به اشتباه تماس گرفته است. این موضوع سرنخ مهمی شد و احتمال یک جنایت خانوادگی قوت گرفت. با افشای تماس مرد ناشناس آن هم در ساعات اولیه بامداد، روند رسیدگی پرونده تغییر یافت و بدین ترتیب سرهنگ کارآگاه محمدرضا غلامی ثانی« رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی » دستور داد تا این پرونده در دایره ویژه قتل عمد بررسی شود. اینگونه بود که پرونده به طور دقیق مطالعه شد و مراتب احتمال وقوع جنایت به استحضار قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد) رسید دقایقی بعد سرهنگ مهدی سلطانیان( رئیس دایره قتل پلیس آگاهی) که تحقیقات خود را زیر نظر مستقیم رئیس آگاهی و استفاده از تجربیات و راهنمایی های مقام قضایی آغاز کرده بود، به سرنخ هایی از یک سیم کارت مخفی دست یافت این سیم کارت مخفی شماره ای بود که همسر مرد گم شده بارها با شماره ناشناسی که مدعی بود آن را نمی شناسد تماس گرفته و دقایقی گفت وگو کرده بود.
با به دست آمدن این اطلاعات بلافاصله کارآگاهان با صدور دستوری از سوی قاضی میرزایی زن جوان و مالک خط ناشناس را به پلیس آگاهی احضار کردند. در حالی که زن جوان هنوز مدعی بود با شماره ناشناس ارتباطی ندارد مالک شماره ناشناس که مردی 40 ساله بود در اتاق دیگر بازجویی لب به اعتراف گشود و پرده از رابطه غیر اخلاقی خود با زن 30 ساله برداشت. او در حالی که دستانش به لرزه افتاده بود با دیدن اسناد و مدارک موجود گفت : از مدتی قبل با زن جوان ارتباط داشتم. او با همسرش اختلاف داشت و مشکلاتش را با من در میان می گذاشت به طوری که کینه عمیقی از همسر آن زن به دل گرفتم! به همین دلیل نقشه قتل او را با همدستی همسرش کشیدم تا در فرصتی مناسب او را از میان بردارم! چندبار نقشه های متفاوتی طرح کردیم ولی هیچکدام از آن ها اجرایی نشد تا اینکه روزی نقشه ماهرانه دیگری را طرح کردم آن روز وقتی زن جوان به من خبر داد که امشب (شب حادثه) قرار است همسرش از شهرستان بازگردد مقداری قرص خواب آور به او دادم تا در فرصتی مناسب به شوهرش بخوراند و سپس با من تماس بگیرد.
آن شب حدود ساعت یک بامداد وقتی با من تماس گرفت بلافاصله به خانه آن ها رفتم که در همسایگی منزل ما زندگی می کردند.
زن جوان که «س» نام دارد در حیاط را باز کرد اما احساس کردم شوهرش هنوز به خواب عمیق نرفته و هوشیار است. ترسیدم با من درگیر شود به همین دلیل پاها و دست ها و دهانش را با طناب و شال بستم و و پیکر او را روی صندلی پراید خودش انداختم و به خانه ای بردم که در آن تعدادی پرنده نگهداری می کردم. می خواستم از او اعتراف بگیرم که چرا همسرش را اذیت می کند. ولی دوباره او را به داخل خانه ویلایی در بلوار حکمت بردم. آن منزل را خریده بودم تا بعد از انجام یک سری تعمیرات داخلی بفروشم. کسی آن جا نبود به همین دلیل آمپول هوا به او تزریق کردم و وقتی دیدم دیگر جان ندارد جسدش را درون کیسه گذاشتم و در حالی که لوازم شخصی و پلاک خودرو را نیز داخل آن قرار داده بودم در چاه فاضلاب حیاط خانه ویلایی انداختم اما سه روز قبل از آن که دستگیر شوم احساس خطر کردم. چون فهمیدم که پلیس مرا احضار کرده است. به همین دلیل کارگری را به خانه بردم و داخل چاه را با خاک پشت بام و دیگر نخاله های ساختمانی پر کردم تا کسی به جسد دسترسی نداشته باشد. سپس خودرو پراید را به خانه یکی از آشنایانم بردم و گفتم این خودرو امانت باشد تا آن را بفروشم چون پلاک هایش گم شده است.
در پی اعترافات مرد غریبه زن جوان نیز بازجویی شد و زوایایی دیگر از این پرونده جنایی را فاش کرد. او گفت وقتی با مرد 40 ساله آشنا شدم با یکدیگر ارتباط برقرار کردیم ولی می ترسیدم که همسرم از این ماجرا بویی ببرد به همین دلیل با نقشه قتل او موافقت کردم. آن شب حدود ساعت 10 یا 11 شب بود که همسرم از شهرستان به منزل آمد و من طبق نقشه قرص های خواب آور را داخل چای و آب به خورد او دادم و با «ع» (مرد غریبه) تماس گرفتم. او هم همسرم را داخل پراید انداخت و با خودش برد و ...
در پی اعترافات متهمان پرونده، حدود ساعت 9 صبح روز بعد کارآگاهان پلیس آگاهی به سرپرستی سرهنگ سلطانیان در کنار قاضی ویژه قتل عمد مشهد، عازم بلوار حکمت در منطقه شهرک مهرگان شدند تا «ع» محل انداختن جسد را نشان بدهد. متهم در اظهارات خود بیان کرده بود که چاه فاضلاب تقریبا 3 یا چهار متر عمق دارد. بنابر این به دستور قاضی میرزایی گروهی از امدادگران آتش نشانی نیز به محل آمدند تا جسد را از خاک بیرون بکشند. عملیات کندن چاه و آوار برداری آغاز شد اما هر چه می کندند جسدی پیدا نشد. تا این که دکتر ناصر غروبی (پزشک قانونی) و قاضی حیدری (معاون دادستان مشهد) نیز به جمع حاضران پیوستند و بدین ترتیب عملیات آوار برداری همچنان ادامه یافت. اما اثری از جسد نبود. آرام آرام این احتمال قوت می گرفت که شاید متهم دروغ گفته باشد. اما باز هم شواهد حاکی از آن بود که جسدی درون چاه وجود دارد. هوا رو به تاریکی نهاد و گروه های امدادی همچنان جای خود را با افراد تازه نفس تعویض می کردند. تا اینکه ساعت 19، آب های داخل فاضلاب نمایان شد. دیگر امکان آوار برداری وجود نداشت قاضی میرزایی که از ساعت 9 صبح همچنان بر عملیات نظارت می کرد. دستور داد تا از تانکرهای «کفکش» برای خالی کردن فاضلاب استفاده شود. دقایق بسیار خسته کننده طی می شد و دیگر رمقی برای حاضران باقی نمانده بود. تا اینکه تانکر های کفکش موفق شدند آب داخل چاه فاضلاب را تخلیه کنند. عقربه های ساعت حدود 21 شب را نشان می دادند که بالاخره کیسه حاوی جسد با تلاش بی وقفه آتش نشانان از چاه خارج شد.و دکتر غروبی با انجام معاینات مقدماتی علت مرگ را خفگی اعلام کرد چرا که آثاری از ضرب و جرح روی جسد وجود نداشت اما کار هنوز به پایان نرسیده بود.
با پیدا شدن پلاک های پراید درون کیسه حاوی جسد، قاضی میرزایی دستور داد تا کارآگاهان خودروی مسروقه را نیز پیدا کنند. اینگونه بود که کارآگاهان شبانه در کنار قاضی ویژه قتل عمد موفق شدند پراید را نیز به پلیس آگاهی انتقال دهند. شب از نیمه گذشته بود که مقام قضایی دستور پایان عملیات را صادر کرد
مرد قاتل و زن خیانتکار پس از اعترافات تکاندهنده در برابر تیم قضایی و پلیسی و درحالیکه از اقراهایشان فیلمبرداری و عکسبرداری می شد به بازسازی صحنه قتل پرداختند.
در ژاپن نهضت عروس های کامپیوتری و روبات بالا گرفته
.......................