آفتابنیوز : حالا سال هاست که از اين پاسخ تاريخي مي گذرد و شرايط مملکت ما طوري رقم خورده است که بايد صاحب همتي پيدا شود و با همين اقتدار، خطر نظامي گري را گوشزد کند.
تفکر نظامي هر چقدر هم که پيشرو باشد اگر بر جريان هاي فکري ديگر مسلط شود در آينده اي نزديک مملکت را به پادگاني بزرگ مبدل خواهد کرد و در اين حالت، مردم ايران، سربازاني هستند که به جاي حقوق شهروندي ازحقوق سربازي بهره مند خواهند شد.
کانديداهاي نظامي انتخابات رياست جمهوري هيچگاه نمي توانند با ادبياتي گفتمان کنند که مردم عادي با آن تکلم مي کنند. همين بي همزباني در زماني اندک ريشه مفاهمه ها را مي خشکاند و شکاف بين مردم و مسئولان نظام را عميق تر مي کند.
نکته ديگر سهم خواهي بيشتر نظاميان است که بسيار مهم به نظر مي رسد. اگر يکي از نامزدهاي نظامي به قدرت برسد جز سپردن چند نهاد قدرت به نظاميان، چاره ديگري ندارد و اين تلفيق (سياسي – نظامي) نوعي خودکامگي را به همراه مي آورد که خطر آن براي نظام اظهر من الشمس است.
شايد در نگاه اول اين يادداشت کمي بدبينانه به نظر برسد اما با نگاهي سرسري به شيوه عملکرد انتخاباتي نظامي ها مي توان به اين نتيجه رسيد که هشدارهاي اين چنيني بسيار جدي است. براي مثال در رسانه هاي خبري آمده است که فلان نامزد نظامي در جلسه پرسش و پاسخ به اسلحه تهديد و ارعاب رو آورده و نتوانسته زبان "زور" را در کلام خود پنهان کند.
ساده انديشان در تحليل هاي خود روي کارآمدن يک نظامي را به معناي برباد رفتن تمامي دستاوردهاي دولت اصلاحات مي دانند اما حقيقت اين است که در اين حالت تمام يافته هاي نظام تهديد خواهد شد.
نکته جالب اين است که حتي شوراي هماهنگي به نامزدهاي نظامي روي خوش نشان نداد و با نگاه خاص خود اسباب انشعاب زود هنگام آنان را فراهم کرد. محافظه کاران به خوبي مي دانند که در صورت به قدرت رسيدن نظامي ها ديگر جايي در پازل قدرت نخواهند داشت و تمامي مناصب مهم توسط کساني اشغال مي شود که بيشتر دستور مي دهند و کمتر پاسخ مي گويند.
آنچه مسلم است رقابت بين اصلاح طلبان و نظامي ها با مشخص شدن نتيجه انتخابات نهم به پايان نمي رسد و در واقع نبرد اصلي تازه شروع مي شود. جدال تاسف باري که هزينه هاي سنگين آن از جيب مردم پرداخت خواهد شد. در اين وضعيت، اصلاح طلبان به مبارزه منفي خود ادامه خواهند داد و نظامي ها با فشارهاي بي پايان، نيروي نظام را به تحليل خواهند برد.
در اين ميان حضور هاشمي رفسنجاني مي تواند اين نگراني ها را تا حدود زيادي برطرف کند. اگر هاشمي، رئيس جمهور شود شاهد بازتعريف نهادهاي نظامي خواهيم بود و در چنين حالتي اقتدار نظامي ها در حوزه فعاليت خود تضمين خواهد شد. از سويي ديگر اصلاح طلبان هم به جاي حرکت با چراغ خاموش، مي توانند با پرهيز از تندروي در چهارچوب قانون حرکت کنند و به اهداف خود برسند.
مهم ترين دستاورد حضور هاشمي، آرامش عميق مردم است. البته با اين تفاوت که آرامش هاي عميق معمولاً قبل از طوفان حکمفرما مي شوند اما آرامشي که در پيش است بعد از وقوع طوفان هاي بي شمار انتخاباتي، نصيب مردم ايران خواهد شد.