آفتابنیوز : مهمترين ويژگي انتخابات پيش رو دشواري كيفيت عرضه كانديداها نزد مردم است، زيرا اين بار "عقلانيت" محور گرايش مردم به مشاركت در انتخاباتي است كه از يكسو پيامد سرخوردگي ها و اميدواري هاي مربوط به جريان اصلاحات بايد باشد و از سوي ديگر با لحاظ سابقه كانديداهاي مدعي، كارآمدي و كارايي آنان بيش از جلوه نمايي هاي راست و دروغ مورد توجه است. بنابراين تلاش براي سواري بر موج شعارهاي عوامانه ابتكار سوخته يي است كه تجربه واكنش مردم به بالا گرفتن شعارهاي تبليغاتي در هفته ها و روزهاي اخير، به خوبي ناكارآمدي چنين رفتاري را نشان داده است.
نتايج نظر سنجي هاي متنوع نشان مي دهد كه سطح گرايش ها به مشاركت در صحنه انتخابات و نيز هر يك از كانديداها تابع عقلانيتي است كه مردم، نخست در قبول مشاركت و دوم، انتخاب نهايي از ميان كانديداها دارند. به اين ترتيب اگر بر رفتار دور از شأن درك مردم اصرار شود، يا بايد بر نيت بانيان اين رفتار شك كرد و يا صلاحيت آنان را در فهم بديهي ترين مقولات مبتلابه انتخابات آينده مورد چالش قرار داد.
برجستگي انتخابات دوره نهم رياست جمهوري به مقولات كليدي مربوط است كه از آن جمله است: تشديد آشفتگي هاي داخلي ناشي از نزاع قدرت ميان جناح هايي كه خوب يا بد، هيچ يك قادر به مديريت آن جهت سامان بخشي به سمت رفتار رقابتي در فضايي دمكراتيك نبوده اند. بديهي است اين وضع نه ناشي از بي اصالتي جناح ها بلكه فقدان منابع قدرت لازم براي مديريت تعاملات در خدمت به نهادينه شدن اصول رقابت دمكراتيك بود. همين مهم دستاوردهاي بزرگ دولت اصلاحات را زير غبارهايي پنهان كرد كه هرگز سزاوار اين دولت و رئيس آن نبوده و نيست. اما همين غبارها سبب سرخوردگي هايي شد كه بازتاب آن را در واكنش مردم نسبت به روند رقابت هاي جاري مشاهده مي كنيم. در حالي كه جريان اصلاح طلبي نه هرگز به حضور يك جناح سياسي با مشخصه هاي انحصاري بستگي دارد و نه بايد آن را جدا از مطالبات گسترده اجتماعي وابسته به رويكرد نوگرايانه جامعه ايران تحليل و تفسير كرد.
براي تفوق بر سرخوردگي ها كه بخش اعظم آن به عدم تحليل درست و واقعي از دستاوردهاي جريان نوگرايي مربوط است، لازم بوده و هست كه همه دلسوزان واقعي تدبيري بينديشند كه از يكسو راهكاري اقناعي براي ترميم و رفع سرخوردگي ها باشد، همچنين بتواند با مديريت لازم به تثبيت دستاوردهاي نوگرايانه و استمرار اين جريان در خدمت به توسعه و تعالي کشور همت کند. از سوي ديگر با تشويق عقلانيت و برجسته کردن مرز انتخاب هشيارانه به جاي تشويق احساساتي که اگر مخرب نباشد بي ترديد کم حاصل است، بايد مردم را براي حضور فعال در صحنه انتخابات ترغيب کرد.
اما نکته مهم ديگر در کيفيت استقبال از انتخابات دوره نهم رياست جمهوري به تهديدهاي جدي بيروني مربوط است که بي گمان نه تنها منافع و امينت ملي بلکه موجوديت جناح هاي سياسي را نيز به طور مستقيم هدف قرار داده است. هر يک از جناح هاي رقيب اينک کارنامه يي معلوم از توانمندي براي ايجاد نوع تعامل با جامعه بين الملل دارند. جالب اينجاست که هم قضاوت هاي داخلي و هم نگاه بيروني به حدود توانايي ها نيز براي همگان روشن است. حال اين سوال برجسته است که مديريت بحران روابط خارجي کشور که به طور مستقيم با منافع يکايک آحاد ايرانيان ارتباط دارد، چگونه ممکن مي شود؟
در واکنش به متغيرهاي اصلي انتخابات پيش رو، هم مي شود براي جلب آرا به روش هاي عوامانه و تاريخ مصرف گذشته اصرار کرد و هم بالحاظ منافع ملي، رفتاري در خور يک جريان و يا يک سياستمدار مدبر پيشه کرد.
روش اول جز قدرت خواهي بيگانه با تدبير و منفعت طلبي براي مردم و کشور حاصلي نخواهد داشت، چرا که اين رفتار، شعور مردم و انگيزه هاشان را براي مشارکت فعال در انتخابات سرنوشت ساز آينده هدف گرفته است. در اين حال بانيان چنين رفتاري با فاصله گرفتن از عقلانيت و فرافکني هاي بي بنياد به جاي ارائه پيشنهادي واقعي براي برون رفت از اوضاع کنوني، تنها شأن خود را دچار آسيب مي کنند.
روش دوم اما بر رفتاري تاکيد مي کند که از يکسو ارائه دهنده پيشنهادهاي عقلاني و واقعي براي سامانبخشي اوضاع است و انتخاب عقلاني مردم را تشويق مي کند و از سوي ديگر به طرزي عمل نمي کند كه نمادي از فرافکني و فرار از مسووليت حاصل از عضويت در کادر نخبگاني باشد كه در بد و خوب يک نظام سياسي شريک است. به نظر مي رسد برخي اصرار دارند از درون خانه شيشه يي خود به بيرون سنگ اندازي کنند.