آفتابنیوز : انتخابات رياست جمهوري نيز چنين است. هاشمي درصدر جدول قرار دارد، و کروبي در انتهاي جدول نظرسنجي ها ايستاده است .
براي کسي که چيزي براي باختن ندارد، بهم زدن قواعد بازي کاري چندان دشوار نيست. کروبي در انتخابات مجلس ششم که اوج مشارکتهاي مردمي بود، تنها توانست به مدد ليست نيروهاي اصلاح طلب رتبه 26 را از آن خود کند.
در انتخابات مجلس هفتم اصلاً سه رتبه اول هيچ جايي نيافت. و در انتخابات نهم رياست جمهوري در انتهاي جدول.
کروبي در بيانيه انتقادي خود به هاشمي به يک موضوع اشاره مي کند وآن"تضييع حقوق مردم" است. معتقد است که در دوران هاشمي بيشترين تضييع صورت گرفته و آزادي هاي اساسي با تنگنا روبرو شده است و در ميان دوستان و اطرافيانش و حتي خود او به رياست مجلس ششم اشاره مي کنند و اين که کروبي توانست از تضييع حقوق مردم جلوگيري کند.
يک سئوال: اگر آقاي کروبي معتقد است که قدم در راه مردم گذاشته و در چهار سال رياست مجلس بيشترين نيرو را جهت آزادي بيان صرف کرده، چرا در انتخابات مجلس هفتم که رقيبان اصلاح طلب او، حذف و طرد شده بودند، نتوانست نمره قبولي از مردم بگيرد؟
"مردم در انتخابات شرکت نکردند؟" اگر جواب کروبي و دوستانش اين جمله باشد، بايد پرسيد که چرا؟ و چگونه مردم به شما که ادعاي اينرا داريد كه بيشترين تلاش را برايشان انجام داديد پشت کردند؟
عملکرد رييس مجلس ششم، در خيلي اوقات اصلاح طلبان را نيز به واکنش وا مي داشت.
درباره رياست بر بنياد شهيد، بيمارستان خاتم النبيا به مديريت همسر ايشان که حتي حاظر نبود عوارض شهرداري را بپردازد، برگزاري انتخابات مجلس هفتم و شرکت در آن، گفته هاي عزت الله سحابي درباره يکي از باز جوهايش که از نزديکان کروبي بود، نقش مجله بيان به مدير مسئولي محتشمي پور در تنش زايي روابط ايران و ديگر کشورها، و... ناگفته هايي وجود دارد که اگر لازم باشد به وقت مقتضي مي توان به آنها پرداخت.
با اين منطق گفتماني نمي توان چندان اميد به دفاع از حقوق مردم داشت.بازي قواعدي داردوهر کس خارج از آن قواعد بازي کند، فقط عرض و آبروي خود را مي برد و نه بيش.