آفتابنیوز : سرویس سیاسی- «سعید مرتضوی به زندان محکوم شد». این خبری است که در روزهای اخیر در فضای رسانهای کشور منتشر شده است. شخصی که به احتمال زیاد تاریخ ایران از آن تا سالها یاد خواهد کرد.
به گزارش
آفتابنیوز، شاید تا ابلاغ رسمی حکم دادگاه، کمتر کسی گمان میکرد که روزی در تاریخ این کشور فرا خواهد رسید که «زندانبان» معروف نیز زندانی شود. اتفاقی که برای بسیاری از نویسندگان و روشنفکران جامعه که به شکلهای مختلف از سعید مرتضوی زخمخورده بودند جالب بود. شاید واکنش مهراب قاسمخانی به این قضیه به صورت تلویحی دغدغه اغلب روشنفکران جامعه بود. جایی که قاسم خوانی در صفحه شخصیاش نوشته است: «اگر چه مدت دو سال زندانی برای امثال مرتضوی بسیار اندک است اما دیدن وی در لباس زندانی لذت خاص خودش را دارد».
سعید مرتضوی به اتهام مشارکت در قتل به دو سال زندان محکوم شده است اما شهرت مرتضوی نه به دلیل حادثه کهریزک بود و نه حضور سوالبرانگیز در دولت محمود احمدینژاد که این روزها به استخوان در گلوی برخی اصولگرایان تبدیل شده است. بدون شک مهمترین دلیل شهرت سعید مرتضوی تأثیرگذاری اقدامات وی بر فضای فکری و سیاسی گفتمان اصلاحات و اقداماتی بود که وی علیه جریان اصلاحطلب در کشور انجام میداد. شاید اگر به دهه هفتاد شمسی باز گردیم متفکران بزرگی را پیدا خواهیم کرد که هر کدام در زمینههای روشنفکری دینی، اصلاحات سیاسی، دموکراسیخواهی و ... برآینده ایران و بهخصوص نسل بعد از خود تأثیر عمیقی گذاشتهاند. این در حالی است که باید به جرأت اقدامات افرادی مانند سعید مرتضوی در همان مقطع را نیز در تقابل با گفتمان روشفکری مدرن ایران و توسعه سیاسی قابل توجه دانست و برای آن نقش پررنگی قائل شد.
هرچه روشنفکران و تئوریسینهای گفتمان اصلاحات بر مبانی آزادی و دموکراسی پافشاری و اصرار داشتند، امثال سعید مرتضوی بر اقتدارگرایی و تمامیتخواهی اصرار میکردند. توقیف فلهای مطبوعات و بازداشت نویسندگان و روشنفکران جامعه در زمان مرتضوی، هیچ گاه از افکار عمومی پاک نخواهد شد. به همین دلیل نیز باید سهم مهمی برای تفکر سعید مرتضوی در عدم تحقق آرمانهای گفتمان اصلاحات و توسعه کشور در نظر گرفت.
واقعیت تلخ تاریخی ماجرا زمانی شکل کابوس به خود گرفت که افرادی مانند مرتضوی به دلیل در اختیار داشتن امکانات در نهایت موفق شدند ضربههای سنگینی به جریان اصلاحات وارد و در مقطع مهمی از تاریخ ایران میداندار شدند. نتیجه این اقتدارگرایی در برخورد با تحولخواهان اصلاحطلب نیز ظهور محمود احمدینژاد در هرم قدرت ایران بود. افرادی مانند مرتضوی چنان از پیروزی احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری سال 84 خوشحال وسرمست بودند که وی را به شکلهای مختلف به «ماورا» متصل میکردند و از او به نام «پدیده» و «معجزه هزاره سوم» نام میبردند.
شاید هیچ کدام از کسانی که روزی سد محکمی در مقابل تحول مثبت جامعه توسط اصلاحطلبان به بهانههای مختلف شدند، امروز را نمیدیدند که محمود احمدینژاد به صورت صریح و آشکار به یک نیروی اپوزیسیون تبدیل شد است. به همین دلیل نیز سهم تفکر و اقدامات امثال سعید مرتضوی به اندازهای در سرنوشت کشور مهم و تأثیرگذار بوده که نباید پرونده این فرد را به اتفاقات سال 88 و حادثه زندان کهریزک تقلیل داد. سعید مرتضوی نمادی از تفکر مقابله با توسعه و پیشرفت کشور بوده و به میزان زیادی در نابسامانیهای کشور و حل نشدن مشکلات ریشهای مردم نقش داشته است.