سازمانهای امنیتی – نظامی اسرائیل

آفتاب‌‌نیوز : سازمانهای امنیتی اسراییل همواره نقش مهمی در تمام نبردهای این رژیم ایفا کرده اند. در نبرد لبنان نیز آنها ننقش و حضور فعالی دارند.اسراییل تاكنون سازمان‌ها و گروه‌های ویژه ای را برای ترور مخالفان خود در نقاط مختلف دنیا تشکیل داده است. نگاهی به این سازمانهای مخوف می تواند در شناسایی بهتر نیروهای مختلف نظامی و امنیتی اسراییل کمک مناسبی باشد. در زیر کوشیده ایم به مهمترین این سازمانها و گروهها نگاهی هرچند گذرا داشته باشیم:

1- هاشومیر (نگهبان)
یك سازمان نظامی است كه در سال 1909 در فلسطین تشكیل شد و افرادی چون یتسحاق تسفی، اسرائیل گلعادی، الكساندر زید و اسرائیل شوحط مسؤولان این سازمان به شمار مي‌آمدند. بیش‌تر اعضای این سازمان نظامی از حزب كار و از نخستین مهاجران روسی به اسراییل هستند. با این وجود، هاشومیر با نظارت مستقیم حزب كار بر این سازمان مخالفت كرده است. هدف این سازمان تامین امنیت شهرك‌های یهودي‌نشین و حمیت از آن‌ها اعلام شده است.

2- بیتار
این كلمه برگرفته از عبارت عبری ‹‹بریت یوسف ترومبلدور›› به معنی ‹‹دوران ترومبلدور›› و یا ‹‹پیمان ترومبلدور›› است. بیتار سازمانی اصلاح‌طلبانه و متشكل از جوانان اسراییل است كه یوسف ترومبلدور در سال 1923 آن را در هلند تاسیس كرد. هدف این سازمان آموزش اصول كشاورزی و علوم به جوانان یهود بری آماده ساختن آن‌ها جهت زندگی در فلسطین بود. البته در آموزش این افراد روی آموزش نظامی و زبان عبری تاكید خاصی مي‌شد. اعضای این سازمان یك نوع ایدئولوژی متاثر از فاشیسم را آموزش مي‌دیدند. اندیشه فاشیسم در آن زمان حاكم بر اروپا بود. به این جوانان تلقین مي‌شد كه انسان دو راه پیش رو دارد كه سومی ندارد: ‹‹یا مرگ یا جنگ›› 
بیتار مدام به اعضای خود یادآور مي‌شد كه هر كشور داری رسالت و اهداف خاص، با زور شمشیر تشكیل شده است. در كل باید گفت كه این سازمان افكار و اندیشه‌های جابوتنسكی از رهبران اسراییل را یدك مي‌كشد. 

3- نوتریم
كلمه‌ عبری و به معنی نگهبان و محافظ است. این سازمان عبارت است از پلیس احتیاط یهودی كه نیروهی قیمومت انگلستان با همكاری هاگانا و بری قلع و قمع انتفاضه ملت فلسطین در 1936 ـ 1939 تشكیل دادند و در این راستا صدها یهودی در شهر‌ها و شهرك‌ها به عضویت آن درآمدند و برای حمیت از شهرك‌های واقع در منطقه پست اردن اعزام شدند. 
نیروهی نوتریم ابتدا 1550 نفر بودند كه حقوق و هزینه زندگی 750 نفر آنان را انگلستان و حقوق بقیه (1800) را رهبری شهرك‌های یهودی متكفل شده بودند. در ژوئن 1936میلادی. با توجه به شدت گرفتن تظاهرات فلسطینیان 1240 نیرویی كه ‹‹نگهبانان ذخیره›› نام داشتند، به عضویت این سازمان درآمدند.

4- سپاه یهود
سپاه یهود تشكیلاتی نظامی و متشكل از داوطلبان یهودی است كه در جریان جنگ جهانی اول در كنار نیروهای انگلیس و متفقین جنگیدند. گردان یهودی شماره 38 كه در میان سال‌های 1915 ـ 1917 تشكیل شد و گردان 39 كه بن گوریون و بن تسفی در سال‌های 1917 ـ 1918 در آمریكا آن را تاسیس كردند و گردان 40 (كه در فلسطین تشكیل شد) و گردان‌های ‹‹یورش تفنگ‌های پادشاهی›› نیروهای تشكیل‌دهنده این سازمان هستند. 
تعداد نیروهی همه این گردان‌ها مجموعا 6400 مرد بود كه همه آن‌ها سپاه یهود نامیده می شدند. اندیشه تاسیس این سپاه از آن جا نشأت مي‌گیرد كه اسراییلیها با توجه به قدرت استعماری بالی بریتانیا بر خود لازم مي‌دانستند كه برای رسیدن به هدف خود یعنی تاسیس وطنی ملی بری یهودیان به نیروهی انگلیسی كمك كنند.

5- لشكر یهود
یك سازمان نظامی یهودی است كه در زبان عبری ‹‹هاهیل›› نام دارد. این سازمان در سال 1944 به دستور حكومت بریتانیا و برای كمك به نیروهای متفقین در جریان جنگ جهانی دوم تشكیل شد. اما در اصل تشكیل لشكر یهود به سال 1939 یعنی در جریان جنگ جهانی دوم ـ كه رهبران شهرك‌های یهودی در فلسطین راه را بری رسیدن به آرزوی خود در تشكیل دولت با مساعدت متفقین هموار مي‌دیدند ـ باز مي‌گردد. در همین سال حدود 130 هزار شهرك‌نشین یهود در فلسطین برای جنگ با متحدین داوطلب شدند.
6- هاگانا
هاگانا كلمه‌ عبری به معنی ‹‹دفاع›› و سازمانی نظامی و متعلق به شهرك‌نشینان اسراییل است. این سازمان در سال 1920میلادی به جای سازمان ‹‹هاشومیر›› تشكیل شد. هاگانا ابتدا وابسته به اتحادیه كارگران و سپس حزب مابی و هستدروت بود. در سال 1929میلادی هاگانا در سركوب انتقاضه فلسطینیان مشاركت و به خانه‌ها و مستغلات عرب‌ها حمله كرد و راهپیمایي‌هایی را برای تحریك شهروندان عرب و ارعاب آن‌ها به راه انداخت. همچنین این سازمان در امر شهرك‌سازی به خصوص در ابداع شیوه ‹‹حصار و برج محافظت›› بری شهرك‌های یهودی نشین مشاركت فعالی داشت و علاوه بر آن از زمان تاسیس همواره در راستی تامین امنیت شهرك‌هی یهودی تلاش كرده است. 
سال‌های انتفاضه فلسطینیان از 1936 تا 1939 شاهد همكاری گسترده هاگانا با نیروهای اشغالگر انگلیس بود و این همكاری با انتصاب چارلز وینجیت به عنوان افسر سازمان امنیت انگلستان در فلسطین به سال 1939 توسعه یافت. نامبرده بر ایجاد تیم‌های ویژه شبانه و گروهان‌های سیار و هماهنگی میان سازمان اطلاعات و امنیت انگلستان و بخش امنیتی هاگانا معروف به ‹‹شی›› نظارت داشت. همچنین‌ نیروهای بریتانیا و هاگانا در تشكیل پلیس ویژه حفاظت از شهرك‌های یهودی همكاری داشتند و بیش‌تر اعضای آن از نیروهای هاگانا تشكیل شد. با پایان جنگ جهانی دوم نبرد جدیدی روی داد و هاگانا با همكاری ‹‹لیحی›› و ‹‹اتسل›› تاسیسات انگلیس و پل‌ها و خطوط راه‌آهن را تخریب كرد. این عملیات‌ها ‹‹جنبش مقاومت عبری›› نامیده شدند. با برپایی دولت ‹‹اسرائیل›› نیروهای هاگانا هسته‌های اصلی ارتش اسراییل را تشكیل دادند.

7- اتسل
اتسل نام اختصاری ‹‹سازمان نظامی ملی در سرزمین اسرائیل›› است و نام دیگر آن آرگون مي‌باشد. اتسل سازمانی نظامی است كه در سال 1931میلادی با همكاری اعضای قدیمی هاگانا (كه از سازمان مادر جدا شده بودند) و گروهی مسلح از سازمان بیتار تاسیس شد. افكار و اندیشه‌های ولادیمر جابوتنسكی مبنی بر ضرورت قدرت تسلیحاتی یهود برای تشكیل دولت و حق هر یهودی در ورود به فلسطین شالوده طرح‌ها و برنامه‌های این سازمان را تشكیل مي‌دهد. آرم ین سازمان عبارت بود از یك دست كه سلاحی را گرفته و بر روی آن عبارت ‹‹فقط ین›› نوشته شده بود. 
در سال 1937 آبراهام یتهومی رئیس وقت اتسل با هاگانا به توافق رسید كه این دو سازمان در هم ادغام شوند. این مسأله باعث تجزیه اتسل شد ؛ زیرا كم‌تر از نیمی از اعضای سه هزار نفری آن با این امر موافق بودند و اكثریت بر ضرورت حفظ استقلال سازمان تاكید داشتند. در سال 1940میلادی برای دومین بار این سازمان تجزیه شد و این بار گروه ‹‹آبراهام شتیرن›› از آن فاصله گرفت و سازمان لیحی را تشكیل داد.
 علت این تجزیه هم به اختلاف این گروه با بقیه نیروهای اتسل در مورد اتخاذ موضع مناسب در قبال همكاری با نیروهای درگیر در جنگ جهانی دوم بر مي‌گردد. هواداران شتیرن بر ضرورت حمایت از آلمان نازی برای شكست بریتانیا و به تبع آن خروج نیروهای این كشور از فلسطین و تشكیل دولت ‹‹اسرائیل›› تاكید مي‌كردند، در حالی كه سازمان مادر خواستار همكاری با نیروهای انگلیسی به ویژه در زمینه مسائل امنیتی بود. 
اتسل با عملیات‌های تروریستی خود نقش عمده‌ای در كوچاندن كشاورزان فلسطینی داشت. همچنین این سازمان با همكاری سازمان تروریستی ‹‹لیحی›› و حمیت هاگانا به خودروهای فلسطینیان حمله مي‌كرد و به كشتار معروف دیریاسین در 9 آوریل 1948 دست زدند.

8- لیحی (شتیرن)
این كلمه اختصار جمله ‹‹مبارزان راه آزادی اسرائیل›› است. لیحی سازمانی نظامی و سری است كه آبراهام شتیرن در سال 1940 به دنبال كنارگیری خود و هوادارانش از سازمان اتسل تاسیس كرد. از سال 1942 این سازمان به دنبال كشته شدن بنیانگذار آن ‹‹شیترن›› به دست نیروهی انگلیسی به نام خود وی معروف شد. در سال 1943میلادی رهبری این سازمان را مناخیم بگین بر عهده گرفت. مهم‌ترین عملیات‌های تروریستی این سازمان عبارتند از:
1ـ قتل فولك برنادوت میانجیگر بین‌المللی
2ـ بمب‌گذاری در هتل ملك داوود در قدس اشغالی و انهدام آن

9- موساد
به وسیله هاگانا یك سازمان سری ویژه تشكیل شد كه دفتر اطلاعات موسوم به ‹‹شی›› نام گرفت. در سال 1937 نیز هاگانا سازمان ‹‹موساد لیالیفی بیت به معنی دفتر مهاجرت›› را تشكیل داد. این نخستین اسم ین سازمان بود. 

سازمان اطلاعات ‹‹اسرائیل›› ‌در سال 1951 وقتی كه بری اولین بار به صورت رسمی اعلام موجودیت كرد، این اسم را به یدك كشید و شبكه‌های جاسوسی آن نیز از آن زمان موساد نامیده مي‌شوند.
با توجه به تعداد سازمان‌های جاسوسی اسراییل، رهبری این رژیم تصمیم گرفت كه سازمان ویژه‌ای برای هماهنگی میان فعالیت‌های این سازمان‌ها تاسیس كند. این سازمان ‹‹دژ مستحكم برای خدمت به اسرائیل›› نام گرفت و مسئولیت تاسیس آن به روفین شیلوح واگذار شد. نامبرده كسی بود كه پس از تشكیل موساد رسما ریاست آن را عهده‌دار شد. 
با توجه به گزارشی كه در سال 1996 منتشر شد، شمار كاركنان موساد حدودا به 1200 تا 1500 نفر از جمله 500 افسر مي‌رسید و هر كدام از آن‌ها در سن پنجاه و دو سالگی بازنشسته مي‌شدند. موساد شبكه گسترده‌ای از مزدوران در سراسر دنیا در اختیار دارد و هم‌اكنون بیش از 35 هزار عضو (20 هزار كارمند و بقیه موقتی) دارد.
موساد دارای چند شاخه اصلی است كه هر كدام از آن‌ها مأموریت خاصی دارد. مي‌توان گفت كه مأموریت ین شاخه‌ها به ترتیب ذیل است:
1ـ جمع‌آوری اطلاعات
2ـ دسته‌بندی داده‌ها
3ـ بررسی و ارزیابی ین اطلاعات
4ـ نظارت و جاسوسی
5ـ عضوگیری و اجرای عملیات در خارج از فلسطین از جمله قتل و تصفیه مخالفان
6ـ بخش ویژه‌ فیلمبرداری، جعل، رمزیابی و دستگاه‌های ارتباطی
7ـ بخش ویژه آموزش و برنامه‌ریزی و افزیش كارایی كاركنان موساد
8ـ بخش ضد اطلاعات و نفوذ نیروهی غیرخودی
9ـ بخش عملیات
بخش عملیات‌ مهم‌ترین شاخه موساد محسوب مي‌شود و ماموریت آن سازماندهی فعالیت جاسوسان و مزدوران این سازمان در گوشه و كنار جهان است.
همچنین یك نیروی خارجی دیگر موسوم به ‹‹عل›› به معنی عالي‌رتبه وجود دارد كه كار آن جمع‌آوری اطلاعاتی از داخل آمریكا درباره كشورهی عربی است و سفرها و دیدارهای هیأت‌های سیاسی را كنترل مي‌كند.
موساد داری یك كمیته دیگر موسوم به ‹‹وادات›› است كه كار آن هماهنگی سری با خارج و داخل اسرائیل مي‌باشد و به صورت هفتگی نشستی برگزار مي‌كند. رئیس وادات همان رئیس موساد است كه همكارانش او را مامون صدا مي‌كنند. اما اعضای كمیته وادات عبارتند از اشخاص زیر:
1ـ مدیر سازمان اطلاعات نظامی موسوم به ‹‹امان››
2ـ مدیر سازمان اطلاعات داخلی ‹‹شین بت››
3ـ مدیر سازمان امنیت عمومی ‹‹شاباك››
4ـ مدیر مركز مطالعات راهبردی و برنامه‌ریزی وزارت امور خارجه (این مركز در زمینه جاسوسی سیاسی یا دیپلماتیك تخصص دارد)
5ـ مدیر بخش عملیات ویژه پلیس موسوم به ‹‹ماتام››
6ـ مشاوران خصوصی نخست وزیر در امور سیاسی، نظامی، امنیتی و مبارزه با تروریسم
در جریان این نشست هفتگی چارچوب سیاست امنیت داخلی و خارجی ‹‹اسرائیل›› ترسیم مي‌شود.
از سوی دیگر، موساد یك شعبه مطالعاتی با 5 بخش و 15 دفتر برای انجام مطالعات سری درباره كشورهای عربی و برخی كشورهای جهان دارد.

10- شین‌بت (شاباك)
هنگام تاسیس دولت اسراییل تعداد مأموران اطلاعاتی و امنیتی آن 184 نفر بود. این افراد در آن زمان به دستور مقامات نظامی یك یگان نظامی موسوم به ‹‹شین بت›› وابسته به ارتش اسراییل تشكیل دادند. شین بت خلاصه كلمه ‹‹خدمت به امنیت›› است. یسر هرئیل از زمان شكل‌گیری این سازمان تا سال 1952 میلادی رئیس آن بود. نامبرده بعدها به ریاست موساد هم رسید. 
شین‌بت در دهه اول شكل‌گیري‌ اسراییل مراقب تحركات دشمنان حزب كار كه تا سال 1977 بر ‹‹اسرائیل››‌ حكومت مي‌كرد‏، بود. حزب كار در این سال‌های طولانی توانست شین‌بت را به یك سازمان‌ اسطوره‌ای برای حمایت از اسراییل در مقابل توطئه‌های داخلی و جاسوسان شوروی و فدائیان عرب كه با پشت سر گذاشتن سیم‌های خاردار وارد سرزمین‌هی اشغالی مي‌شدند، تبدیل كند. فعالیت‌های شین‌بت كاملا سری بود و حتی مردم اسم رئیس آن را هم نمي‌دانستند و سال‌ها تحت نظارت و مسؤولیت دفتر نخست‌وزیر فعالیت مي‌كرد.
 كلمه شین‌بت اندك اندك جی خود را به شاباك داد. شاباك به معنی امنیت عمومی و یا شین‌بت عمومی است. بعد از رسویی مأموران شاباك در پرونده ‹‹اتوبوس 300›› در سال 1986، آبراهام شالوم رئیس آن استعفا داد. پس از این ماجرا روایت‌های مختلفی درباره شاباك و موساد بر سر زبان‌ها افتاد و پژوهشگران و حتی مسؤولان قبلی این سازمان‌ها مطالبی به رشته تحریر درآوردند.

11- یگان اعراب
اولین عرب‌ عضو ارتش اسراییل یسرائیل عبدو بن یهودا نام داشت كه در ژوئن 1999 فوت كرد. وی پدر عرب‌نماها خوانده مي‌شد. فعالیت‌های وی در فلسطین در جریان جنگ 1948 آغاز شد و یگان عرب‌نماها را فرماندهی نمود. ین یگان همچنان به قوت خود به فعالیت‌هیش ادامه مي‌دهد. قبل از ین یوسی میلمان روزنامه‌نگار اسراییلی با انتشار گزارشی از فعالیت ین یگان در میان عرب‌های ‹‹اسرائیل›› پرده برداشت. وی در گزارش خود آورده بود كه اعضی ین یگان در روستاهای فلسطینی با معرفی خود به عنوان عرب زندگي‌ و حتی با دختران فلسطینی نیز ازدواج مي‌كنند. 
اسحاق رابین وزیر جنگ اسراییل در انتفاضه اول یگان ویژه‌ موسوم به ‹‹عرب‌نماها›› را تشكیل داد. این یگان شامل چهار بخش است:
1ـ دوفدوفان برای فعالیت در كرانه‌باختری
2ـ شمشون برای فعالیت در نوار غزه
3ـ گدعونیم وابسته به یگان مرزبانان برای فعالیت گسترده در كرانه‌باختری
4ـ بخش وابسته به پلیس اسراییل و دیره فعالیت آن منطقه قدس است.
مهم‌ترین و خطرناك‌ترین این یگان‌ها یگان دوفدوفان است. این یگان آموزش‌های نظامی و روانی مخصوصی مي‌بینند و اعضای آن به قاتلانی حرفه‌ای كه كشتار و قتل نزد آنان بسیار آسان و مثل آب خوردن است، تبدیل مي‌شوند. این اشخاص لباس عربی به تن مي‌كنند و در اصل دو نوع زندگی دارند: یكی زندگی طبیعی خود در میان یهودیان و دیگری زندگی در میان فلسطینیان و عرب‌ها. بدین وسیله باید لباس عربی بپوشند و لهجه ها و سرودها و آداب و رسوم عرب‌ها را به دقت بیاموزند تا به راحتی بتوانند در درون جامعه فلسطینی نفوذ كنند و فلسطینیان آن‌ها را شناسایی نكرده و حملاتشان را خنثی نكنند.
با توجه به گزارش‌هی مختلف ‹‹اسرائیل›› و با استناد به قرائن و شواهد موجود مهم‌ترین مأموریت و هدف این یگان‌ها فعالیت گسترده در قلب مناطق مسكونی فلسطین و تحقق اهدافی است كه عادتا یگان‌های نظامی قادر به دستیابی به آن‌ها نیستند. كار این یگان‌ها شناسایی و بازداشت افراد تحت تعقیب، رهبران و فعالان انتفاضه و ترور آن‌هاست. جمع‌آوری اطلاعات، جریان سازی- فتنه‌انگیزی و بر هم زدن اوضاع از دیگر وظایف این سازمان است.

12- امان
یكی از نهادهای سازمان اطلاعات ‹‹اسرائیل›› است و از لحاظ اداری وابسته به فرماندهی ستاد مشترك ارتش اسراییل و تحت نظارت فرمانده این ستاد است. اما در كل مجری تصمیمات شوری عالی امنیت ملی اسراییل است. به عبارت دیگر مي‌توان گفت كه این سازمان شبیه دایره اطلاعات نظامی و مشابه‌ آن در ارتش‌های دنیاست.
كلمه امان مشتق از عبارت عبری ‹‹اغاف مودیعین›› و معنی آن دفتر اطلاعات و امنیت است و مخصوص امنیت نیروهای مسلح و جمع‌آوری اطلاعات مهم نظامی و تاكتیكی و عملیاتی درباره نیروهای مسلح عربی و توان سیاسی و اقتصادی ـ كه شاید بتوان برای كمك به نیروهای نظامی و پیشبرد اهداف در عملیات‌ها از آن استفاده كرد ـ‌ است. 
امان با تجزیه و تحلیل این معلومات و اطلاعات، نتیجه را به اطلاع مقامات عالي‌رتبه مي‌رساند. این سازمان در تدوین طرح‌های جنگی و هماهنگی با دیگر سازمان‌ها نقش فعالی دارد و از افسران اطلاعاتی مستقر در مرزها و مناطق عملیاتی و افسران شناسایی ـ كه از وسایل و ادوات ماهواره‌ای صنعتی، بي‌سیم و سیستم‌های الكترونی برای شناسایی و نظارت هوایی، دریایی، زمینی استفاده مي‌كنند ـ اطلاعات جمع‌آوری مي‌كند. 
این مربوط به مرزها بود،‌ اما اطلاعات خارجی از طریق وابسته‌های نظامی امان و كاركنان آن در سفارتخانه‌های اسرائیل در دیگر كشورها به داخل ارسال مي‌شود. همچنین شبكه‌های جاسوسی فعال در خارج از جمله سازمان اطلاعات وابسته به كشورهای همپیمان ‹‹اسرائیل›› اطلاعات نظامی را جمع‌آوری و نتیجه فعالیت‌های تجسسی خود را به امان در داخل فلسطین اشغالی ارسال مي‌كنند.
امان داری بخش‌هی زیادی است:
1ـ اطلاعات تاكتیكی
2ـ اطلاعات زمینی
3ـ اطلاعات هوایی
4ـ اطلاعات دریایی
5ـ بخش مخصوص انجام مطالعات راهبردی در مورد ارزیابی توان سیاسی و نظامی كشورهای عربی و مواضع سیاسی آن‌ها.
6ـ بخش اطلاع‌رسانی كه ارتباط تنگاتنگی با نمایندگان رسانه‌های خارجی (به ویژه خبرنگارانی كه تحولات مربوط به جنگ را پوشش مي‌دهند) در داخل ‹‹اسرائیل›› دارد. این بخش بر هر مطلبی كه به نقل از ارتش و یا درباره ارتش اسراییل منتشر مي‌شود، نظارت كامل دارد و از انتشار هرگونه اطلاعات طبقه بندی شده در مورد ارتش اسراییل جلوگیری می کند. 
مهم‌ترین حادثه‌ای كه در این سازمان روی داد، پاكسازی نیروهای آن و انجام اقدامات لازم برای پیشرفت سازمان به دنبال عدم پیش‌بینی جنگ اكتبر 1973 بود. گفتنی است كه امان در گزارش‌های خود به هیچ وجه جنگ اكتبر 1973 را پیش‌بینی نكرده بود.

13- گردان‌ لافیه
گردان لافیه از خطرناك‌ترین و وحشي‌ترین سازمان‌هی جاسوسی و تروریستی ‹‹اسرائیل›› است كه به عملیات‌ تصفیه و ترور و بازداشت فلسطینیان دست مي‌زند. این سازمان در مناطق مسكونی فعالیت مي‌كند و برای ترور مسؤولان و رهبران مقاومت آموزش‌هی ویژه‌ای مي‌بیند. 
گردان لافیه به دستور شائول موفاز رئیس سابق ستاد مشترك اسراییل با هدف جایگزین كردن یگان‌های نظامی به جای نیروهای ذخیره تشكیل شد. این اقدام در حالی صورت گرفت كه ارتش اسراییل مجبور به استفاده از نیروهای احتیاط به مدت 25 روز در سال شد. منابع اسراییلی اعلام كرده‌اند كه منطقه جنوب كوه الخلیل تنها در یك سال به فعالیت 18 گردان ذخیره در آن نیاز پیدا كرد، ولی این تعداد به دنبال تمدید دوران خدمت نظامی نیروهای احتیاط به دوازده یگان ذخیره كاهش یافت. 
همین منابع تاكید مي‌كنند كه میانگین هزینه خدمت روزانه هر نظامی احتیاطی 400 شكل (واد پول اسراییل) است و علي‌رغم كارایی و تجربه كافی نیروهای ذخیره اما شناخت آن‌ها از منطقه به اندازه گردان نیروهی نظامی مستقر در منطقه نیست.
این منابع افزودند كه شیوه تشكیل این گردان مشابه گردان‌های عملیاتی ارتش اسراییل ‹‹نخشون، شمشون، دوخیفت و خروب›› و گردان ‹‹نیتساح یهودا›› (نظامیان وابسته به جریان مذهبی متعصب كه در منطقه پست اردن مستقر هستند) است كه حوزه فعالیت‌ همیشگی آن‌ها اطراف شهرهای فلسطینی مي‌باشد. 
گروهبان یهودا فرمانده گردان لافیه مي‌گوید:‹‹ از چگونگی تشكیل گردان‌های قبلی تجارب زیادی كسب كردیم و گردان لافیه را به عنوان گردانی پیاده نظام و مخصوص اجرای عملیات‌های نظامی و امنیتی تشكیل دادیم. این گردان شبانگاه در ساعات خاصی كه با شرایط منطقه و ساكنان آن مناسب باشد، وارد مناطق مسكونی مي‌شود و به شكار طعمه‌های خود مي‌پردازد.›› 
فرماندهی این گردان‌ها از میان گردان‌های پیاده نظام ارتش ‹‹اسرائیل›› انتخاب مي‌شود. به عنوان مثال یهودا فرمانده گردان، معاون فرمانده گردان 890 نیروهای چترباز و معاونش سلیم (دروزی) فرمانده سری گردان نخشون بود،‌ اما افسر گردان و افسران گروهان‌ها از فارغ التحصیلان یگان‌های چترباز ‹‹ناحال›› و ‹‹جولانی›› هستند. 
ستوان یكم آسی فرمانده گردان ‹‹الف›› مي‌گوید كه برخی نظامیان خواستار عضویت در این گردان شده‌ و برخی دیگر هم به این گردان‌ها انتقال یافته‌اند. باید دیگران را نیز قانع كرد كه اهمیت این گردان كم‌تر از تیپ‌های نظامی نیست. وی مي‌افزید:‹‹به اطلاع آن‌ها رساندم كه خودم شخصا از گردان گرانیت آمدم و به عضویت این گردان جدید درآمدم چرا كه مي‌دانستم فعالیت آن با فعالیت تیپ‌ پیاده نظام یكی است و تفاوتی ندارد.››