آفتابنیوز : مهدی بصیری در ابتدای این میزگرد اظهار کرد: متاسفانه مسئولان کشور متوجه فاجعه رخ داده در مدیریت زایندهرود نیستند. البته اکثر رودخانههای کشور دستخوش این مشکلات شدهاند. در دولت هشتم به پیشنهاد آقای اردکانیان که امروز نیز وزیر هستند مصوبهای شکل گرفت که به موجب آن استانها دارای استقلال آبی شدند.
وی ادامه داد: این مصوبه در دولت نهم و دهم تشدید شد و آقای احمدینژاد گفت تا آخرین وجب از خاک چهارمحال و بختیاری باید زیر کاشت برود. امروز زایندهرود که سامانهای بههمپیوسته است باید از سراب تا تالاب به صورت یکپارچه مدیریت شود. در کشوری هستیم که زمین زیادی وجود دارد، اما برای توسعه کشاورزی به اندازه این زمین آب وجود ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان گفت: اگر قرار باشد همه زمینهای اطراف رودخانهها زیر توسعه کشاورزی قرار بگیرد همه رودخانههای کشور تنها در بخشهای ابتدایی آب خواهند داشت. وقتی رودخانه را از حالت طبیعی و پایداری خارج کنیم تبعات آن به خشک شدن رودخانه ختم نمیشود.
بصیری گفت: آبخیزداری واژهای است که از آن سوءاستفاده میشود. بسیاری از مدیران عنوان میکنند مشکل کمبود منابع آب با آبخیزداری برطرف میشود. حتی برخی از مدیران درباره تولید آب صحبت میکنند که من به عنوان کارشناس این گفتهها درک نمیکنم. بیشترین بخش مصرف آب تبخیر است که از سطح منابع و رودخانهها و همچنین از تعریق گیاهان اتفاق میافتد.
وی با شاره به تلاش برخی از مدیران برای استفاده از شیوههای آبیاری بارانی ادامه داد: تصمیمگیریها و اظهارنظرها علمی نیست و متاسفانه مدیران درکی از این ندارند که در اقلیم خشک ایران نمیتوان از شیوههای مناسب دیگر کشورها استفاده کرد. مدیریت یکپارچه زایندهرود یعنی از آب در حاصلخیزترین زمینها و متخصصترین کشاورزان استفاده کنیم.
بصیری با اشاره به تمرکز صنایع در اصفهان افزود: صنایع آب بر نباید در مرکز اصفهان قرار بگیرد. این در حالی است که استانهای همسایه که اقلیمی کویری دارند نیز با توسعه صنعت از اصفهان آب به عاریه میبرند. طرح انتقال آب بن- بروجن در ظاهر برای شرب است اما حقیقت این است که این آب برای صنعت فولاد برده شده است. در یزد نیز آبی که به عنوان شرب برده شده است صرف صنعت میشود.
وی با اشاره به محدودیتهای آبی ایران گفت: در چنین کشوری چمن میکاریم، توسعه کشاورزی میدهیم و با مدیریت غلط و تغییر جریان ثروت فقر و حاشیهنشینی ایجاد میکنیم. انسان موجودی است که میتواند از تجارب و دانش دیگران استفاده کند اما ما در تمام این سالها اشتباهاتی را مرتکب شدهایم که کشورهای دیگر قبلا از آنها درس گرفتهاند برای مثال در طرح کاشت درختان میوه در زمینهای شیبدار اسرار داریم در حالی که این موضوع یک فاجعه بزرگ است.
در ادامه این میزگرد حیدرعلی عابدی- نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: باید بپذیریم برخی قوانین و تصمیمات وزرا سامانههای آبی کشور را دچار مشکل کرده است. دورانی را تصور کنید که پیش از ساخت سد زایندهرود در فصولی که بارندگی وجود داشت منابع آبی به دشت اصفهان میآمد و با سیراب کردن سفرههای آب زیرزمینی باعث میشد کشاورزان در فصولی که بارش کمتری وجود دارد با حفر چاههای یک یا دو متری به آب برسند.
وی ادامه داد: امروز با افتتاح سد، دولت به کشاورزان حقآبه میدهد. به گذشته باز نمیگردیم و مصوبات شورای آب را علیرغم اینکه در برخی از آنها منطق کارشناسی وجود ندارد میپذیریم اما در مقابل انتظار داریم دولت مصوبات خود را به درستی اجرا کند.
نماینده مردم اصفهان در مجلس گفت: مرزهای جغرافیایی و مرزهای سیاسی با یکدیگر متفاوت هستند و تطابق نداشتن این دو مرز به مشکلات حوضههای آبی دامن میزند. برخی فکر میکنند زایندهرود انفال است و دولت میتواند آن را به هر شکلی که میخواهد تقسیم کند. این تفکر در دولت احمدینژاد دیدهشده است.
وی ادامه داد: عدهای دیگر فکر میکنند زایندهرود دریایی بیحد و اندازه است که میتوانند بدون نگرانی از آن برداشت کنند. برخی از مدیران با اظهار اعداد و ارقام از طرحهای توسعه کشاورزی و آبخیزداری از خود دفاع میکنند و هرگز از خود نمیپرسند آبی که با آن توسعه کشاورزی دادهاند حق چه کسانی بوده است.
همچنین اسفندیار امینی- مدیر کانون خبرگان کشاورزی اصفهان ادامه داد: سالها پیش و در حوالی سال 1372 عدهای معتقد بودند رودخانه زایندهرود به زودی خواهد خشکید. در آن زمان آنقدر این تفکر دور از ذهن بود که حتی برخی از رسانهها با انتشار کاریکاتورهایی این احتمال را به تمسخر گرفتند.
وی ادامه داد: در آن دوره مدیران معتقد بودند برای توسعه به اندازه کافی آب وجود دارد. این در حالی است که بعد از این که سد زایندهرود در سال 1349 آبگیری شد، در کمتر از دو سال دو روستا در جوار تالاب گاوخونی از سکنه خالی شد و اگر مدیران دقت کافی داشتند همان روزها میتوانستند فاجعه را پیشبینی کنند.
مدیر کانون خبرگان کشاورزی اصفهان گفت: متاسفانه زمانی باور کردند زایندهرود خشک میشود که رودخانه زیر پل خواجو خشکید. عدهای هنوز از خود میپرسند زایندهرود چرا خشکیده است؟ و برخی پاسخ میدهند علت اصلی خشکی زایندهرود خشکسالی است. خشکسالی حقیقت ندارد در 3 سال گذشته بارشها به ترتیب هزار و 630، هزار و 235 و هزار 385 بوده است. این در حالی است که متوسط بارش قدری بیشتر از هزار و 200 میلیمتر است.
امینی گفت: بنابراین خشکسالی حقیقت ندارد. مسئله این است که از هزار و 492 میلیون مترمکعب آب موجود، دو هزار و 268 میلیون مترمکعب توسط دولت تخصیص داده شده است. بخش اعظمی از برداشتها مجوز دارد و برداشت کننده خطا نکرده است اما صادر کننده مجوز، اقدامی غیرقانونی مرتکب شده است.
وی افزود: رودخانه زایندهرود و تونل اول کوهرنگ متعلق به کشاورزان اصفهان و محیط زیست است. آورد تونل دوم کوهرنگ، چشمه لنگان و خدنگستان علاوه بر 30 میلیون مترمکعب که از تونل اول برای دولت میماند در مجموع 384 میلیون مترمکعب است. از این 384 میلیون مترمکعب 200 میلیون به صنعت، 404 میلیون به شرب اصفهان، 49 میلیون به کاشان، 98 میلیون یزد، 303 میلیون به مشترکان استان اصفهان و 237 میلیون مترمکعب به چهارمحال و بختیاری توسط دولت تخصیص داده شده است که در مجموع به هزار و 291 میلیون مترمکعب میرسد.
مدیر کانون خبرگان کشاورزی اصفهان گفت: در تمام این سالها هر چه میخواستند از منابع برداشت کرده و اگر چیزی باقی میماند به کشاورزان میدادند. بن – بروجن خلاف قانون است، مغایر منافع محیط زیست است و استان چهارمحال و بختیاری به صورت غیرقانونی اقدام به این کارکرده است. همه مشکلات را نباید به چهارمحال و بختیاری ربط بدهیم و باید صادقانه بدانیم نه تنها هر دو استان بلکه همه کشور در مباحث آبی اشتباه میکنند.
در ادامه حیدرعلی عابدی در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: هزار و 200 میلیون مترمکعب سهم کشاورزان اصفهان است. یعنی به صورت میانگین روزانه باید 3 میلیون مترمکعب به شرق اصفهان برسد. اگر این اتفاق رخ بدهد زایندهرود همیشه آب خواهد داشت.
وی با اشاره به غیرمنطقی و غیرعلمی بودن طرح بن – بروجن گفت: وقتی با هزینههای گزاف از حوضه کارون به حوضه زایندهرود آب منتقل کردهایم چه دلیلی دارد که دوباره از حوضه زایندهرود به حوضه کارون با صرف هزینههای هنگفت آب منتقل کنیم؟ 255 کیلومتر لولهگذاری کنیم و در ارتفاع 504 متری سه بار آب را پمپاژ کنیم. این که چه مافیایی در پس این قصه وجود دارد کسی نمیداند اما باید بدانیم بن – بروجن عین حیفومیل حق و الناس است.
نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی گفت: آنچه نمایندگان استان دنبال میکنند این است که با وجود همه این اتفاقات چه باید کرد؟ رودخانه باید ساماندهی شود. ساماندهی رودخانه یعنی همه برداشتهای از زایندهرود باید مجوز و کنتور داشته باشد. نیروهای ویژه حفاظتی با متخلفیان برخورد کنند. ذی نفعان در مورد این حوضه تصمیم بگیرند.
عابدی ادامه داد: سد تونل سوم هر چه سریعتر باید تکمیل شود و استان چهارمحالوبختیاری مانعتراشی نکند. طرح بن – بروجن در صورت اجرا از سد گتوند رسوایی بزرگتری خواهد بود.
همچنین، بصیری اضافه کرد: مدیران حوضه آبریز زایندهرود در تهران نشسته و بخش وسیعی از فلات مرکزی ایران را مدیریت میکنند. در صورتی که هر کسی دسترسی فیزیکی به آب دارد هر چه قدر میخواهد برداشت میکند. به جز مصوبه 9 مادهای برنامهای برای زایندهرود وجود ندارد و همین برنامه نیز به درستی اجرا نمیشود.
وی با اشاره به هزینه گراف انرژی برای تحقق این طرح گفت: دولت فکر کرده است برق رایگان است که چندین بار هر بار چند صد متر چندین میلیون مترمکعب آب را پمپاژ کند. این مسئله منطقی نیست. طرح بن – بروجن به جز اینکه غیرقانونی است یک خیانت بزرگ به کشور محسوب میشود.
حیدر علی عابدی در تکمیل اظهارات بصیری ادامه داد: طرح بن – بروجن مجوزهایی دارد اما خود این مجوزها تخلف است. این طرح علمی و منطقی نیست. کارشناسان دو سوال را پاسخ دهند. نخست اینکه برای پمپاژ آب بن – بروجن چند لامپ باید خاموش شود و دوم اینکه چه نیروگاهی برای پمپاژ این آب وجود دارد؟ بودجههایی که به این طرح تخصیص یافته توسط سازمان برنامه و بودجه به درخواست وزارت نیرو انجام شده است.
مهدی بصیری افزود: همواره در طبیعت یک عامل محدود کننده وجود دارد که باید مدیریت بر مبنای آن انجام شود برای مثال در قطب شمال عامل محدود کننده دما است، در برخی کشورها همچون نروژ عامل محدود کننده زمین و در ایران آب است. بعد از اینکه که انسان مجهز به پمپ شد توانست ظرفیت زیستی زمین را دستخوش تغییر کند اما این تغییرات پایدار نیست.
به گزارش ایسنا،وی خاطر نشان کرد: همچنین در ایران به مزیت نسبی محصولات توجه نکردیم آیا تولید فولاد در کویر مرکزی ایران یا کشت برنج در اصفهان و یا نیشکر در خوزستان مزیتی دارد با پیشرفت تکنولوژی میتوانیم در سیبری موز بکاریم. همانطور که در کوهستانهای چهارمحال و بختیاری درخت میکاریم اما آیا این اقدام عاقلانه است؟