آفتابنیوز : سرویس بینالملل- رسانههای مختلف آمریکایی در گزارشهای تحلیلی به انتقاد از موضع ترامپ در قبال اعتراضهای اخیر در ایران پرداخته و
آن را مداخلهجویانه و با استانداردهای دوگانه قلمداد کردهاند.
به گزارش آفتابنیوز، شبکه خبری بلومبرگ در انتقاد از موضع ترامپ در حمایت از اعتراضهای اخیر در ایران مینویسد: «آمریکا به طور آشکارا از معترضان در ایران حمایت کرده است. در حالی که اتحادیه اروپا یا بیطرف مانده یا واکنش ملایمی از خود نشان داده است. «امانوئل ماکرون» رییس جمهوری فرانسه حتی از آمریکا به دلیل جانبداری علنی از معترضان در ایران انتقاد کرده است. امریکا میخواهد اروپاییها را در چالشی اخلاقی قرار دهد و آنان را متقاعد به حمایت از اعتراضات در ایران کند اما اروپاییها هوشمندانهتر رفتار میکنند. اعتراضها در ایران در ابتدا بر سر مسائل اقتصادی بودند و شعارها به تدریج تندتر شدند. ترامپ از ابتدا با توئیتهای خود حمایتاش از معترضان را اعلام کرد و گفت که امریکا در زمان مناسب از آنان حمایت گستردهای به عمل خواهد آورد. وزارت خارجه امریکا نیز دو بیانیه صادر کرد و از معترضان ایرانی حمایت کرد. «مایک پنس» معاون ترامپ نیز اعلام کرد که برخلاف دولت اوباما که در جریان اعتراضهای ۲۰۰۹ میلادی سکوت کرده بود، دولت کنونی آمریکا به زعم او آن اشتباه را تکرار نخواهد کرد. او وضع کنونی دولت ترامپ را با محکوم کردن اتحاد جماهیر شوروی توسط ریگان رییسجمهوری وقت امریکا مقایسه کرد. این در حالی است که پنس و ترامپ با استاندارد دوگانه مداخله روسیه در انتخابات امریکا را نادیده گرفته بودند.
واقعیت آن است که در سیاست باید عملگرا بود. دیپلماتهای اتحادیه اروپا در رابطه با ایران با احترام متقابل رفتار میکنند. ماکرون میگوید که لحن گفتمان تند امریکا و عربستان علیه ایران خطر جنگ را افزایش داده است. او خواستار تداوم گفتو گوها شده است. آشکار است که درک کنیم اتحادیه اروپا به خصوص فرانسه به دنبال حفظ فرصتهای اقتصادی فراهمشده برای خود در ایران هستند.
بلومبرگ نوشته است: گزارشها از داخل ایران نشان میدهند که تظاهرات منسجم نبوده و گروههای متنوعی در آن شرکت داشتند. هیچ جبهه متحدی در بین معترضان ایرانی وجود ندارد چرا که ایرانیان ناراضی در مورد آنچه که میخواهند بین خودشان هم اجماعنظری ندارند. بیتوجهی به این موضوع آمریکا را دچار خطای محاسبه کرده است. امریکا از قیام ۲۰۱۱ میلادی علیه اسد حمایت کرد که منجر به جنگ داخلی در سوریه شد و سپس سبب شد تا گروههای تروریست از وضعیت به نفع خود بهرهبرداری کنند. امریکا همین اشتباه را سالها پس از سرنگونی رژیمهای سیاسی در لیبی، عراق و افغانستان تکرار کرد و موجب بیثباتی در آن کشورها شد. امریکا باید از عواقب حمایت از اعتراضها در ایران آگاه باشد. «هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه وقت امریکا در سال ۲۰۱۱ میلادی از تظاهرات مخالفان پوتین حمایت کرد. در آن زمان پوتین از این موضوع به نفع خود استفاده کرد و آن را مداخله امریکا در امور داخلی خود قلمداد کرد. این موضوع در داخل روسیه به نفع او شد.
«بلومبرگ» تنها رسانهای نبوده که از موضع ترامپ درباره اعتراضات اخیر در ایران انتقاد کرده است. سایت «نیوزدی» هم ضمن انتقاد از موضع ترامپ در مطلبی تحت عنوان «درک ماهیت اعتراضهای اخیر در ایران نیازمند فهمی عمیقتر از توئیتهای ترامپ است»، مینویسد: «تظاهرات توسط جوانان در شرق ایران آغاز شد، به تهران و تعدادی از شهرهای کوچکتر از جمله استانهای با اقلیت قومی گسترش یافت. این ناآرامیها بر سر منافع اقتصادی و اجتماعی نسل جوان بود و بازتابدهنده خواستهای آنان بود. اما تظاهراتی بدون رهبری بوده است.
این رسانه آمریکایی نوشته است: خروج آمریکا از توافق هستهای و اعمال مجدد تحریمها علیه ایران از سوی ترامپ میتواند موجب آسیب رسیدن به ایرانیان از نظر اقتصادی شود. برای درک سرخوردگی جوانان ایرانی که اعتراض کردهاند نیاز به فهم عمیقتری وجود دارد. کاهش قیمت نفت و تحریمهای بینالمللی در کنار تورم، فساد و میزان یارانه پرداختی به فقرا همگی عوامل ایجادکننده نارضایتی در ایران بودهاند. در گزارشی در سال ۲۰۱۵ میلادی منبع رسمی ایرانی اعلام کرد که ۴۰ درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر زندگی میکنند و بیکاری بین ۲۰ تا ۲۴ سالهها ۲۵ درصد است. برخی از تحلیلگران میگویند که بیکاری ممکن است بین جوانان تا ۴۰ درصد نیز باشد.»
این سایت در ادامه مینویسد: «در میان طبقه کارگر ایران میزان اشتغال کوتاهمدت و نامنظم است و به ۹۰ درصد نیز میرسد. استانداردهای زندگی طبقه متوسط در ایران تضعیف شدهاند و در مقابل مراکز خرید لوکس برای ثروتمندان نیز وجود دارند. این فقر و بیکاری و دستمزدهای پایین است که موجب ناامیدی جوانان بدون آینده در ایران شده است. ایران امیدوار بود که پس از برجام اقتصاد بهبود یابد و سرمایه خارجی جذب شود اما ترامپ این امیدها را ناامید کرد. چه کسی هزینه تصمیمات او را میپردازد؟ مردم ایران. واقعیت آن است که نشانههای کمی وجود دارند که نشان دهد اعتراضات اخیر منجر به تحولی سیاسی میشوند.»
نیوزدی در پایان نوشته است: ایرانیان خاطرات بدی از جنگ و انقلاب دارند. آنان هرج و مرج در کشورهای همسایه عراق و سوریه را دیدهاند. دولت ایران به آنان هشدار میدهد که آمریکا و عربستان به دنبال تغییر نظام در ایران و ایجاد ناامنی هستند.
روزنامه «شیکاگو تریبون» نیز ضمن انتقاد از موضع ترامپ در قبال اعتراضهای اخیر در ایران در مطلبی تحت عنوان «ترامپ در مورد نقض حقوق بشر ریاکارانه برخورد میکند» با نقد معیارهای دوگانه دولت آمریکا مینویسد: «همزمان با تظاهرات در ایران دولت امریکا در نقش قهرمان شجاع حقوق بشر ظاهر شده است. ترامپ در توئیتهایش از لزوم فرصت آزاد برای مردم ایران حمایت کرده است و معاوناش از لزوم آزادی در ایران گفته است اما آنان از هرگونه اظهارنظر مشابهی درباره عربستان سعودی خودداری میورزند. این ریاکاری کاخ سفید را نشان میدهد. ترامپ از عدم آزادی در ایران میگوید اما «پادشاهی باشکوه عربستان سعودی» را در جریان سفر به ریاض ستود و گفت که امریکا دارای ارزشهای مشترک و نفع مشترک با عربستان سعودی است. ترامپ میخواهد در مورد ایران تحریمهای تازهای را اعمال کند اما به عربستان سعودی تسلیحات میفروشد. این استاندارد دوگانه دولت امریکا نکتهای جدید نیست. در سال ۱۹۸۱ میلادی «کاسپار واینبرگر» وزیر دفاع دولت ریگان قول داد که اجازه نمیدهد تا به زعم او ایران «قرون وسطایی» بر عربستان سعودی غلبه کند. این در حالیست که سعودیها خود قرون وسطاییتر بودهاند.
خانه آزادی در گزارش خود اشاره کرده که در عربستان سعودی سطح آزادی از ایران کمتر است و مسیحیان نیز اذیت میشوند. در عربستان کلیسایی وجود ندارد. در اینجا باید پرسید ترامپ از وجود کدام ارزش مشترک میان امریکا و عربستان سعودی میگوید. عربستان سعودی بودجه ۵۷ گروه تروریستی را تامین کرده است. دولت ترامپ اما کماکان میخواهد موضع اوباما را تحقیر کند. پنس معاون او گفته بود که امریکا اشتباه دوره اوباما در سکوت در قبال اعتراضات ۲۰۰۹ در ایران را تکرار نخواهد کرد. ادعای سکوت اوباما دروغ است. زمانی که ترامپ میگوید زمان تغییر در ایران فرارسیده است، ایرانیها به یاد کودتای ۱۹۵۳ سیا علیه حکومت دموکراتیک مصدق میافتند. بوش نیز پیش از حمله به عراق و ایجاد یک فاجعه، ایران را در محور شرارت قرار داد و احساس مشابهی را به ایرانیان منتقل کرد».
این روزنامه در پایان مینویسد: «واقعیت آن است که ترامپ باید آخرین کسی باید باشد که در دفاع از حقوق بشر میگوید. او حامی پوتین، شی جین پینگ و عبدالفتاح السیسی بوده است. واقعیت آن است که حمایت ترامپ از معترضان در ایران ممکن است هیچ تفاوت عمدهای را ایجاد نخواهد کرد. ترامپ و پنس با حمایت از حقوق بشر در ایران باعث تقویت موضع خود در میان هوادارانشان در داخل میشوند اما این صدا در جهان شنیده نمیشود و سایر کشورها به ترامپ میخندند».