آفتابنیوز : «شرط میبندم خیلی از ما (حتی خودم!) بعد از خواندن تیتر این یادداشت میگوییم: «تو بیجا کردی که ما عصبانی هستیم، عصبانی جد و آبادته!» اما بیاییم این یک فقره را بپذیریم که این روزها فحاشی نزد ماست و بس! مثلاً برای تماشای یک مسابقه فوتبال به استادیوم میرویم، هنوز مسابقه شروع نشده، ما هم وارد ورزشگاه نشدهایم اما از داخل ماشین به داور فحش داده و از تصمیمات او اگزوز خاورطور انتقاد میکنیم. یا روند اکران فیلم یک هنرمند دچار مشکل میشود و ایشان به معاونت مربوطه رفته و شبیه بوکسورهایی که پیش از آغاز مسابقه برای هم رجز میخوانند، عربدهکشان میگویند: «من در اینجا رو گل میگیرم. من واسه مردم کشورم دارم کار فرهنگی میکنم!» و کمربندش را درمیآورد و وارد یک اتاق میشود و صدای چک و سیلی طنینانداز میشود.
فکر میکنید عصبانیت ما به همین مسائل ختم میشود؟ عمراً! در نظر بگیرید یک نفر با عقیده ما به هر دلیل مخالف است که خیلی هم بیجا میکند و در نتیجه ما این فرد را «تبهکار مازوخیستی بیادب دیوانه!» خطاب میکنیم. با در نظر گرفتن این مسائل چند احتمال به ذهن بنده میرسد:
الف- ما افسردهترین مردم جهان نیستیم. ما بیاعصابترینشان هستیم.
ب- بسیاری از ما اصرار داریم باور خودمان را به دردناکترین حالت ممکن به بقیه حالی کنیم.
ج- نرود میخ آهنین در سنگ فرو، مگر با لگد!
د- هر کس اظهار نظر نکند منفعل و هر کس اظهار نظر بکند، مستحق مشت و پنجه بوکس است.
به هر حال بهتر است اصرار نداشته باشیم که یک نفر نظرش را در مورد چیزی بگوید، اگر هم اصرار داریم بهتر است پس از اظهار نظر با کمپرسی از رویش رد نشویم. کلاً یک مدت (حتی به مدت ۷۲ ساعت) نسبت به اظهار نظر کردن یا نکردن هم بیتفاوت باشیم، اگر این بیتفاوتی منجر به سیل و زلزله و بهمن و قحطی نشد، باز هم به رویه فحش محور سابق بازگردیم!»
منبع: روزنامه ایران