آفتابنیوز : «سلبریتیها و اشخاص مشهور همیشه بیشتر مورد توجه بودهاند و زندگیشان از سوی عموم مردم رصد میشود. از طرفی خیلیها گمان میکنند ورزشکاران مشهور، بازیگران و چهرههای مردمی نه مریض میشوند، نه مشکلی برایشان به وجود میآید و نه دچار سانحه میشوند. اما در واقعیت این طور نیست. مهدی قائدی، پدیده جوان استقلال تهران، روز یکشنبه و در حالی که از حضور در بازی با صنعت نفت به دلیل دو کارته بودن محروم بود، به منظور انجام کارهای شخصی عازم زادگاهش بوشهر شد.
قائدی در بین مسیر، دچار سانحه رانندگی شد و خودروی شخصیاش به شدت آسیب دید و خودش هم راهی بیمارستان شد. گفته شده احمدرضا شاکر، همسایه مهدی قائدی در تهران که در حادثه تصادف همراه این بازیکن بود، بر اثر ضربه مغزی درگذشت. وخامت حال قائدی هم به حدی بود که اتاق عمل به سرعت آماده شد و جراحی روی کبد آسیبدیدهاش صورت گرفت.
بعد از عمل مهدی در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد تا به هوش بیاید و حالت عادی پیدا کند و تنفسش هم به روال عادی برگردد. این اتفاق بسیاری از اهالی فوتبال و ورزشدوستان را نگران کرد؛ چرا که قائدی جزو معدود استعدادهای شگرف کنونی فوتبال ایران به شمار میرود. اما این سوانح فقط به قائدی اختصاص نداشته و پیش از او هم ستارههایی در دنیای فوتبال و ورزش طعم اینگونه حوادث را چشیدهاند و گاه طعمه مرگ شده و گاه جان سالم به در بردهاند.
حمید مبرز
همین ماه گذشته (دیماه) تصادف هولناکی در سواحل جنوبی NSW در استرالیا رخ داد که در آن حمید مبرز، شناگر سابق تیم ملی دچار سانحه شد و همسر او درگذشت. مرد ۳۹سالهای که هدایت یک ولوو را بر عهده داشت با یک دستگاه خودروی سوبارو در میلتون تصادف کرد و در این حادثه همسر حمید مبرز از دنیا رفت؛ خودش و فرزند ۶سالهاش نیز در بیمارستان بستری شدند.
بر اثر این تصادف او دچار شکستگیهای متعدد و آسیبهای ستون فقرات شد. حمید مبرز در سال ۲۰۰۰ در بازیهای المپیک سیدنی نماینده ایران در رشته ۱۰۰ متر آزاد بود و همچنین در سال ۲۰۰۷ رکورد پروانه ۱۰۰ متر در ایران را از آن خود کرد. حالا مرد ۳۹ساله به اتهام تصادف با حمید مبرز و خانوادهاش و فوت همسر شناگر سابق تیم ملی، دستگیر شده است.
مهرداد میناوند
در ابتدای سال ۹۶ مهرداد میناوند، بازیکن سابق پرسپولیس و تیم ملی فوتبال قصد داشت به کپورچال برود و سر مزار هادی نوروزی حاضر شود اما لندکروز میناوند در نوشهر چپ شد. تصاویر منتشر شده از خودروی این بازیکن نشان میدهد با خوششانسی از چنین تصادفی جان سالم به در برده است. خوشبختانه آسیبی به میناوند وارد نشد اما ماشین او از بین رفت.
امیر ارسلان مطهری
مهاجم گلزن و جوان تیم فوتبال نفت در محور شریفآباد به شهرستان پاکدشت دچار سانحه رانندگی شد و با تلاش آتشنشانان و عوامل اورژانس راهی بیمارستان شد. اتومبیل امیرارسلان واژگون شد و بلافاصله به بیمارستانی اعزام شد و آنجا اقدامات درمانی اولیه برای فیت کردن گردن و کمرش انجام شد. مطهری از ناحیه گردن و کتف و کمی هم از ناحیه کمر احساس درد میکرد اما خدا را شکر به مهره های کمر او آسیبی وارد نشده بود.
سیروس قایقران
اوایل سال ۷۷ بود و در روزهای تعطیلی عید به سر میبردیم که خبری جامعه ورزش را در شوک فرو برد.
سیروس قایقران یکی از ستارههای فوتبال کشورمان که روزی بازوبند تیم ملی را بر بازو میبست در راه بازگشت از تعطیلات، در حالی که همسر، برادر همسر و فرزندش را به همراه داشت، حوالی امامزاده هاشم دچار سانحه شد و در نهایت خودش به اتفاق پسرش راستین جان به جانآفرین تسلیم کردند.
جزئیات این تصادف دلخراش از زبان همسر سیروس قایقران: «ساعت دو و نیم بعدازظهر از بندرانزلی به طرف تهران حرکت کردیم. برادرم ایمان هم با ما بود. ما در تهران زندگی میکردیم. سالهای گذشته که تهران بودیم هر سال عید میآمدیم انزلی. آن سال عید هم انزلی بودیم و نتوانستیم راستین را برای گردش جایی ببریم. سیروس پشت فرمان رنو بود و من بغل دستش، برادرم پشت من نشست و راستین هم پشت سیروس نشسته بود. سیروس جلوی دکههای خارج از شهر رشت نگه داشت تا برای راستین نوشابه بخرد.
من گفتم: سیروس، راستین فقط عاشق آب است، اگر نوشابه بخورد، باز هم آب میخواهد، برویم امامزاده هاشم آب بخوریم و صدقه هم بیندازیم. راستین که هیچ وقت قانع نمیشد، گفت: آره بابا، آنجا آب میخورم. سیروس هم گاز داد و رفت. وقتی به امامزاده هاشم رسیدیم، سیروس به راستین پول داد و گفت: پسرم، آب که خوردی این پول را هم توی آن صندوق بینداز. سیروس اول نمیخواست پیاده شود. من هم خیلی کسل بودم و اصلا حال نداشتم. انگار غم دنیا توی دلم بود، ولی بعد همگی پیاده شدیم و دست و رویمان را شستیم، آنجا یک شیر آب بود. وقتی سوار ماشین شدیم، راستین گفت: بابا چقدر خنک شدم.
قبل از این که بیهوش بشوم، دقیقا یادم نمیآید. فقط یادم هست که یک خاور از روبهرو در حال حرکت بود. من خیلی خوابم میآمد. یک بار تصادف کرده بودیم، همیشه از جاده میترسیدم و در طول راه بیدار بودم. تا چشم باز کردم آن صحنه را دیدم. از جایی که آب خوردیم تا محل تصادف خیلی فاصله نداشتیم. جیغ کشیدم، ولی مرا کشیدند و بردند. هی میگفتم که شوهر و بچهام را نجات دهید.»
آیدین نیکخواه بهرامی
ستاره سالهای نه چندان دور تیم ملی بسکتبال ایران که پرتابهای سه امتیازیاش شهره خاص و عام بود، ۱۰ سال قبل به همراه چند نفر از دوستانش عازم سفر شمال شد. در جاده چالوس، آیدین کنترل خودرو را از دست داد و با گارد ریل کنار جاده برخورد کرد. همین اتفاق کافی بود تا او به همراه یکی دیگر از سرنشینان در جا، جان خود را از دست بدهند و هفتم دیماه ۱۳۸۶ را به یکی از تلخترین تاریخهای ورزش ایران تبدیل کنند. نکته قابلتوجه این است که دو سرنشین دیگر ماشین آیدین، بدون هیچگونه آسیبی زنده ماندند و جان سالم به در بردند.
علی دایی
۲۸ اسفند سال ۱۳۹۰ بود که خبری تکان دهنده، همه را شوکه کرد. علی دایی تصادف کرد! علی دایی در کما! برای اسطوره فوتبال ایران دعا کنید! هیچکس دوست نداشت باور کند، اما واقعا خدا، او را به ایرانیها برگرداند. علی دایی پس از تصادف با بیان این که این اتفاق خواست خدا بود، ادامه داد: «بعد از بازی با سپاهان با توجه به این که کمی سرماخوردگی داشتم، شربت سرماخوردگی خورده بودم که این موضوع باعث خوابآلودگی من شد و چون بازی خود را در مقابل سپاهان باخته بودیم، من دیگر به این چیزها فکر نمیکردم. نزدیک بادرود این حادثه رخ داد. در این سفر برادرم و مربی راهآهن هم همراهم بودند که خوشبختانه هیچ اتفاقی برای آنها نیفتاد.»
دایی در پاسخ به این سؤال که آیا سرعت شما غیرمجاز نبود، گفت: «سرعت من آنقدرها هم زیاد نبود و حتی اگر ۸۰۰ کیلومتر در ساعت هم سرعت داشتم میتوانستم خودرو را کنترل کنم (با لحن شوخی)، اما به دلیل خوردن شربت «اکسپکتورانت» دچار خوابآلودگی شده بودم. من حتی کمربند ایمنیام را در زمان رانندگی بسته بودم.»
سرهنگ محمدرضا میهماندار درباره سانحه رانندگی علی دایی که ساعت ۲۰:۳۰ در اتوبان نطنز - کاشان و در پل سرآسیاب رخ داد گفت: «دلیل این سانحه رانندگی بیتوجهی به جلو بوده که این مسئله به واژگونی خودروی تویوتا پرادوی او منجر شده است. مأموران پلیس راه استان پس از این حادثه بلافاصله در محل حاضر شدند که خوشبختانه دیدند وضعیت دایی خوب است. او در کنار خودرویش ایستاده بود، اما به همراه برادرش و دستیار خارجیاش برای بررسی شرایطشان به بیمارستانی در کاشان منتقل شدند. در این سانحه که در اتوبان نطنز - کاشان و در پل سرآسیاب در کیلومتر ۱۳۵ به سمت کاشان رخ داده، تویوتا پرادوی حامل دایی از ناحیه سقف، شیشه جلو، ستون جلو و بدنه دچار خسارت شده است.»
بهادر مولایی
هنوز قطرات اشک بهادر مولایی به خاطر ناکامی در رسیدن به المپیک ۲۰۱۶ ریو از گوشه چشمانش پاک نشده بود که در راه بازگشت از اردوی تیم ملی به همراه پدر، پدربزرگ و برادرش با تصادفی شدید روبهرو شد. این حادثه هولناک در حالی رخ داد که بهادر برای دقایقی پشت فرمان خودرو نشسته بود. وزنهبردار بابلسری و عضو تیم ملی ایران هنگامی که همراه چند نفر از اعضای خانوادهاش سوار خودروی پراید از تهران راهی مازندران بود به شدت تصادف کرد. در این حادثه بهادر، برادر و پدرش بهسختی مصدوم شدند، اما پدربزرگش به علت شدت صدمات وارده جان باخت. حادثه بامداد پنجشنبه هنگامی رخ داد که او بعد از شنیدن خبر خط خوردن اسمش از کاروان المپیک ریو در برزیل، با چشمانی اشکبار در راه بازگشت به بابلسر بود.
تصادف، بلای جان فوتبالیها
در میان فوتبالیها کسانی هم بودند که نتوانستند از این تصادفها جان سالم به در ببرند. اولین کسی که به علت حوادث جادهای کشته شد، مرحوم «محسن آزاد» بود.
او در سال ۱۳۳۹ براثر برخورد اتومبیل کشته شد. «آزاد» بازیکن سابق شاهین بود. ۱۰ سال قبل از آن در بازیهای آسیایی ۱۹۵۱ دهلی نو برای تیم ملی فوتبال بازی کرده و با این تیم عنوان دوم بازیها را به دست آورده بود. رضا حسنزاده، مدافع آذری سپاهان در نزدیکی بوشهر در تصادف اتومبیل جان به جانآفرین تسلیم کرد.
امیر دولتآبادی، بازیکن محبوب استقلال که همراه با آبیپوشان تهران در سال ۱۹۹۰ قهرمان جام باشگاههای آسیا شده بود، در جاده اصفهان در عنفوان جوانی از دار دنیا رخت بربست. علی زادعلی، مهاجم ارومیهای پیام خراسان در حالی که از زادگاهش به مشهد میرفت، در جاده کناره دوستان و خانوادهاش را تنها گذاشت.
مسعود استیلی، بازیکن سابق تیم ملی و برادر حمید استیلی که پیراهن تیمهای بهمن، کشاورز و پاس را به تن کرده بود، در ایام نوروز در محله سعادتآباد تهران تصادف کرد و با ضربه مغزی از دنیا رفت. بلال خاوندی، بازیکن ملوان بندرانزلی که در آینده میتوانست پیراهن تیم ملی را به تن کند نیز در تصادف رانندگی با زندگی وداع کرد.»