سخنرانیجنجالی استاد فلسفهعلم دانشگاهشریف و یکواقعیت تلخ | پدیده فراردهی مغزها
آفتابنیوز : ۲۵ بهمن ماه ۹۶، دانشجویان شریف، پس از مدتها به جای آنکه از سخنرانیهای داغ سیاسی به وجد بیایند، پای سخنرانی جنجالی دکتر مهدی گلشنی استاد صاحب نام دانشگاه صنعتی شریف میخکوب شدند.
این سخنرانی حالا چند روزی است که نقل محافل در دانشگاهی شده که آن را «ام.آی.تی» ایران میخوانند. گلشنی در دانشگاه شریف یک برند مهم از اساتید تاثیرگذار محسوب میشود. کسی که پای فلسفه را به این دانشگاه صنعتی و مهندسی باز کرد و با پایهگذاری گروه فلسفه علم در دانشگاه شریف، فتوحات این دانشگاه در زمینه علوم را گسترش داد.
حالا او به عنوان رییس مرکز فلسفه علم دانشگاه شریف، ۲۵ بهمن امسال مهمان دانشجویان در آمفی تئاتر این دانشگاه بود و صحبتهای مهمی را ایراد کرد که هرکدام میتواند مصداقی از آنچه که امروز در دانشگاههای ایران در حال رخ دادن است، باشد.
گلشنی صراحتا هشدار داد که دانشگاه در حال سقوط است، بیکیفیتی در دانشگاه را فریاد زد، از مقالهمحوری شدیدا انتقاد کرد و سیاستهایی مانند جذب دانشجوی پولی در پردیسها را زیر سوال برد. همچنین از واقعیت مهمی در نحوه مواجهه مدیریت آموزشعالی در ایران با دانشجویان، پرده برداشت و گفت: «فرار مغزها عبارت درستی نیست، فراردهی مغزها درست است.»
گلشنی چه گفت؟
گلشنی در این سخنرانی به چند مورد کلی اشاره کرد، نخست اینکه حال دانشگاه شریف خوب نیست و مجموعه سیاستهای دهههای اخیر این دانشگاه را با سرعت بالایی به سمت بیکیفیتی برده است.
دومین نکتهای که گلشنی در این سخنرانی به آن اشاره کرده است، رفتارهای غلطی است که مجموعه آموزشعالی و دانشگاهها به خصوص آنطور که او میگوید دانشگاه شریف با دانشجویان دارد. تا جایی که صراحتا اعلام میکند: «خروجی دانشگاه ما آنقدر بیمهارت است که حتی توانایی برقراری ارتباط با جامعه خود را ندارد.» و «فرار مغزها عبارت درستی نیست، فراردهی مغزها درست است. برخی در این کشور و دانشگاه طوری با دانشجو برخورد میکنند که جوانان از این کشور فراری میشوند.»
نکته سوم و مهم در این سخنرانی، رویکردهای غلط در فرآیند جذب اساتید در دانشگاه است. گلشنی با انتقاد از یکی از مسئولان دانشگاه میگوید: «مشکل دیگر، مردن اخلاق در دانشگاه است. دانشجو معرفی کردهایم با معدل و رزومه فوق العاده در دوره ارشد و دکترا که رد شد. چرا؟ زیرا یک نمره 12 در کارنامه لیسانس خودش داشت! در حالی که نبوغ پدیدهای است که ممکن است در ارشد یا دکترا بروز پیدا کند. انیشتین در لیسانس درس افتاده داشته است!»
نکته چهارمی که گلشنی در سخنرانی خود مطرح میکند، مربوط میشود به ماجرای تاسیس پردیسهای دانشگاهی؛ پردیسها از اواسط دهه ۸۰ با رویکرد جذب دانشجویان خارجی تاسیس شدند و اما در ادامه با توجه به اینکه دانشجویان خارجی اقبالی برای حضور در ایران نداشتند این پردیسها تبدیل به محلی برای جذب دانشجویانی شد که در ازای حضور، شهریه بالا پرداخت میکنند و همین ابزاری برای کسب درآمد دانشگاهها شد.
گلشنی در سخنرانی خود به این مورد نیز اشاره کرده و گفته است: «سالها پیش دکتر سهرابپور به شورای انقلاب فرهنگی آمد تا از پردیس دفاع کند که من به شدت مخالفت کردم. دانشگاه باید به کار علمی خودش بپردازد نه آنکه یه کسانی که در کنکور قبول نشدند مشغول شوند. چرا شأن دانشگاه را پایین آوردهایم به خاطر حذب بودجه؟ استاد عظیم الشأن برق در آن سالها به دانشجویان دولتی خودش گفته است که شنبه و یکشنبه کلاسهایمان را برگزار میکنیم. این کار را کرده است تا از دوشنبه تا آخر هفته به کیش برود و به خاطر ترفیع و درآمد بیشتر وقت خود را صرف دانشجویانی کند که کیفیت مطلوب را ندارند. بعد از آن هم که کلاسها را به داخل پردیس اصلی دانشگاه آوردند.»
پنجمین نکتهای که رییس مرکز فلسفه علم در سخنرانی خود مطرح کرده است، به بازنشستگی اجباری اساتید دانشگاه بر میگردد. او گفته است: «یکی دیگر از مسائل، عجله در بازنشسته کردن برخی استادان است. استاد فیزیک را بدون ابلاغ قبلی با یک نامه بازنشسته کردهاند.»
ششمین نکته برمیگردد به ماجرای مقاله محوری در دانشگاه و رویکرد غلط در ماجرای جذب نخبگان در مراکز علمی. گلشنی دراینباره انتقادات خود را این چنین مطرح کرده است: «فارغ التحصیلان ما بازمیگردند برای جذب و از او مقاله میخواهیم. کدام دانشگاه برتر در دنیا در قدم اول از کسی که یک سال از فارغ التحصیلیاش گذشته است، مقاله میخواهد که شما میخواهید؟ دانشجوی فیزیک چه مقالهای میخواهد ارائه دهد؟ بعد همین آدمها میروند استنفورد و پرینستون جذب میشوند. استنفورد و پرینستون از متقاضی، مقاله نمیخواهد، شما میخواهید؟ چرا فراری میدهیم این نخبگان را؟» او ادامه داده: «چینیها چند نوبلیست و دانشمند سرشناس در جهان دارند که همه کارهایشان را در آمریکا انجام دادند و برای خود کسی شدند. اما با همه سرشلوغی و ابهت خود سالی دو سه ماه به چین برمیگردند تا به پژوهشگران خود در چین کمک کنند.»
هفتمین نکتهای که گلشنی در رابطه با آن به تحلیل عقبماندگی و احتمال سقوط دانشگاه پرداخته است، مربوط به توجه بیش از حد مسئولان به رنکینگها و توجه به کرسیهای دانشگاهی غربی است. او گفته است: «مسئولین دانشگاه به شدت شیفته اغیار هستند. ببینید در سالهای اخیر چقدر تفاهمنامه با دانشگاههای دیگر بسته شده است؟ با دانشگاه مونیخ تفاهمنامه بستهاند برای اعزام نیرو جهت دورههای مشترک. تمام هزینهها را هم آنها (مونیخ) میدهند. چرا؟ مگر عاشق چشم و ابروی ما هستند؟ میخواهند نوابغ و نخبههای دانشگاه را میبرند.»
او در پایان تاکید کرد: «صریحا اعلام خطر میکنم... دانشگاه با این وضعیت سقوط میکند»
مهدی گلشنی فیزیکدان و نظریهپرداز ایرانی، پژوهشگر فلسفه علم ، مترجم، استاد دانشگاه صنعتی شریف، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، و عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران است. گذشته از دانش فیزیک که رشتهٔ تخصصی اوست، گلشنی در عرصهٔ الهیات و پژوهشهای دینی و نیز در زمینهٔ مطالعات تطبیقی میان دو حوزهٔ «علم و دین» صاحبنظر است و به عنوان بنیان گذار گروه فلسفه علم دانشگاه شریف شناخته می شود و هم اکنون در گروه فلسفه علم دانشگاه شریف مشغول تحقیق و تدریس است.
انتقادات گلشنی به تمامی دانشگاهها قابل تسری است؟
صحبتهای جنجالی این استاد دانشگاه شریف حالا در این دانشگاه و در میان دیگر فعالان این حوزه دست و به دست میشود و همزمان این سوال مطرح میشود که آیا انتقاداتی که گلشنی به وضعیت کنونی دانشگاه شریف وارد کرده است، به دیگر دانشگاهها در ایران نیز قابل تسری است؟
پاسخ میتواند به احتمال زیاد مثبت باشد. او در این سخنرانی به چند نکته اصلی اشاره کرد؛ توجه بیش از حد در دانشگاههای ایران به کمیتهایی مانند مقالات علمی و تبدیل شدن مقالات به ملاکی برای جذب و ارزشگذاری اساتید دانشگاه تقریبا در تمامی دانشگاههای ایران مصداق دارد.
علاوه بر این عجله برای بازنشسته کردن اساتید، دیگر مسالهای بود که در این سخنرانی به آن مطرح شد و همزمان مصادیق بسیار زیادی در دانشگاههای ایران دارد.
نکته دیگر درباره پردیسهای پولی در دانشگاههای مطرح دولتی است؛ در حال حاضر دانشگاه تهران، دانشگاه امیرکبیر، دانشگاههای علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی، دانشگاه خواجه نصیر، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه علامه طباطبایی و... که در زمره دانشگاههای با کیفیت ایران محسوب میشود پردیسهای پولی دارند و همزمان در حال کسب درآمد و جذب دانشجویان پولی هستند.
همچنین او در سخنرانی خود به نکته مهم و قابل توجهی هم اشاره کرد: «فرار مغزها عبارت درستی نیست، فراردهی مغزها درست است. برخی در این کشور و دانشگاه طوری با دانشجو برخورد میکنند که جوانان از این کشور فراری میشوند.»
نکته ای که به جرات میتوان آن را در بسیاری از دانشگاههای ایران مشاهده کرد. به نظر میرسد، هشدار گلشنی هشداری نه تنها برای دانشگاه صنعتی شریف، بلکه هشداری برای تمامی دانشگاهها و مجموعه آموزشعالی ایران است.
خبرآنلاین
در دانشگاه های کل کشور نمره تبدیل به یک ابزار شده است بیشتر برای انتقام گرفتن و تنبیه دانشجویان و کمتر برای این که استاد بخواهد بفهمد که کدام دانشجو نخبه است و دیگری خیر
وجود کنکور و امتحان به نظر بنده لازم است و برای قبولی در آن هم نیاز به شرکت در کلاس کنکور نیست ذاتا ورودی های قدیم دانشگاه شریف با مطالعه درست و بدون نیاز به کلاس کنکور هم وارد دانشگاه می شدند
اما الان کل نظام آموزشی از پایه دچار مشکل شده است و اکثر دانش آموزان اصولا هیچ مفهومی را با حضور در کلاس های درسی فرا نمی گیرند چون فهمیدن جایش با حفظ کردن عوض شده است
در دانشگاه در واقع این مشکل بارز می شود چون در مدرسه کسی نباید مطالبی را که حفظ کرده جز برای حل مسائل تکراری یا حتی سوالات تکراری! استفاده کند
به همین علت است که در دانشگاه ها بیشتر دانشجوها اصولا نمی توانند بدون اتکا به جزوه و حل المسائل تمرین های درسی را حل کنند چون در دوران تحصیل در مقاطع پایین تر فکر کردن را یاد نمی گیرند
برای اساتید دانشگاه هم این چالش بزرگی است که بخواهند به یک جوان 18-19 ساله تازه فکر کردن و استفاده و کاربرد دانش را یاد بدهند
حتی شما از فارغ التحصیلان قدیم شریف اگر بپرسید می بینید که ما در هر رشته ای که درس می خواندیم تا تمام روابط کتاب را خودمان به دست نمی آوردیم کتاب را ول نمی کردیم ولی امروز دانشجوها اصلا دغدغه ی این را ندارند و بیشتر آن ها ( به جز افرادی که هنوز هم نخبه به حساب می آِیند) حتی اگر بخواهند لطف کنند و به شما بگویند که این رابطه چطور به دست می آید می روند به سراغ جزوه پرسیدن از دانشجوی سال بالا یا گشتن در اینترنت یعنی در قدم اول تلاش نمی کنند که خودشان چیزی را محاسبه کنند
برای همین هم وقتی فارغ التحصیل می شوند نمی توانند از مطالبی که خوانده اند استفاده کنند چون عملا آن مطالب جزو محفوظاتشان است نه جزو آموخته هایشان
نسل قدیم اساتید دانشگاه شریف - منظور من دقیقا دانشکده فیزیک است که خودم دانش آموخته قدیم آن جا هستم - حتی در طراحی سئوال به نکات ریزی دقت می کردند که مشخص می کرد آیا دانشجو مطلب را فهمیده یا صرفا حل مسائل کتاب فلان را هم دیده است. البته باز هم نمی شود انقدر قاطعانه به کسی اساتید ایراد گرفت چون نهایتا می خواهید با دانش آموزان - دقیقا تاکید می کنم دانش آموزان - نه دانشجویان - که از کلاس مدرسه آورده اید در کلاس دانشگاه چکار کنید؟
تجربه شخصی من نشان می دهد که اگر از آن ها یک امتحان مفهومی بگیرم حتی اوپن بوک و اوپن جزوه و مسائلی را بپرسم که قبلا حل آن ها را ندیده باشند از یک کلاس 20 نفره شاید دوتایشان موفق بشوند درس را بگذرانند
و طبیعتا این مساله ی ساده ای نیست نه صرفا برای این که دانشجویان زیادی در کلاس شما شرکت نخواهند کرد! چون برای من به شخصه اهمیتی ندارد
اما به این دلیل که دانشجو (یا از نظر بنده دانش آموز) هم بی تقصیر است او یاد گرفته که درس خواندن یعنی همین حفظ کردن! او در طول دوران تحصیل در مدرسه یاد نمی گیرد که درس خواندن یعنی فهمیدن
در جواب این دوست باید بگویم که مشکل از کنکور یا آزمون ورودی نیست کسی هم که کلاس کنکور نرود اگر مطالب کتب درسی را خیلی عمیق بخواند می تواند وارد دانشگاه شریف بشود و یادم هست که در زمان تحصیل هم ملاک من به شخصه برای این که بفهمم مطلب را خوب فهمیده ام یا نه این بود که خودم قادر باشم از متنی که خوانده ام برای خودم سئوال طرح کنم
این که بدانید در فلان صفحه ی کتاب فیزیک کدام مطلب نوشته یا یا فرم ریاضی فلان تابع دقیقا چه شکلی است اصولا بی فایده است و فقط امتحان از محفوظات است
یعنی سقوط اعتبار علمی وتغییر کاربری به عنوان بنگاه اقتصادی .درکشوری که معلم اخلاق سیاست کند باید روزانه شاهد سقوط یک پدیده باشیم .
اشک قدیمی ها شریف..