آفتابنیوز : با اعتراضات دی ماه مردم به برخی سیاست های اقتصادی و مشکلات معیشتی، زنگ خطری به صدا درآمد که چارهاش کاهش فاصله میان مردم و مسوولین عنوان شد. اولین گام برای کم کردن این فاصله از تبریز کلید خورد؛ زمانی که حجت الاسلام آل هاشم دستور برچیده شدن نرده های نماز جمعه را صادر کرد. این اقدام به عنوان یک ابتکار عمل در دستورکار دیگر ائمه جمعه نیز قرار گرفت اما این تنها نکته ای نبود که در مورد نماز جمعه ها مطرح می شد. چراکه آنچه بیشتر مورد نقد قرار می گرفت موضوع تریبون های نماز جمعه بود که در سال های اخیر گمانه جناحی شدن آن تقویت شده است؛ مسئله ای که تا حدودی باعث شد برخی از پای این منبرها بلند شوند و یا حداقل جمعیتی به آن اضافه نشود.
تا سال 88 آیت الله هاشمی رفسنجانی یک نقطه تعادل در میان خطیبان نماز جمعه تهران محسوب می شد که با فاصله گرفتن او از این تریبون و در نهایت فوتش باز جای خالی یک حلقه واسط احساس می شد تا اینکه در روزهای اخیر حجت الاسلام ابوترابی فرد که پیش از این نائب رئیس مجالس هفتم تا نهم بود به عنوان خطیب نماز جمعه تهران انتخاب شد. برخی تحلیلها حاکی از این بود که شاید قرار است در سیاست های نماز جمعه تغییراتی ایجاد شود و از آنجایی که قبل از این رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه تغییر کرد این گمانه نیز بیش از پیش تقویت شد.
کسانی که با نماز جمعه قهر کردند تجدید نظر کنند
حجت الاسلام مجتبی ذوالنور نماینده مردم قم در رابطه با تغییرات ایجاد شده در نمازجمعهها از برداشتن نردهها تا انتصاب حجت الاسلام ابوترابی فرد به عنوان خطیب نماز جمعه را اتفاقات خوبی دانست. مشروح گفت وگوی خبرآنلاین با او را در ادامه بخوانید:
چندی پیش موجی از برداشتن نرده در نماز جمعه ها به راه افتاد و اخیرا نیز آقای ابوترابی فرد به عنوان خطیب نماز جمعه تهران انتخاب شد. تحلیل شما از این تغییرات چیست؟
برداشتن نرده ها که با ابتکار آقای آل هاشم از تبریز آغاز شد کار بسیار پسندیده ای بود. به هر صورت یک جاهایی هست که مردم و مسوولین باید به هم گره بخورند و یکی از آن مکان ها نماز جمعه است. مسوولین باید این فضا را فراهم کنند که نمازجمعه خوان ها بتوانند مشکلات خود را در نماز جمعه مطرح کنند و فراتر از آن فردی که اصلا نمازجمعه خوان نیست این تصور را باید پیدا کند که می تواند در نماز جمعه ها مسوولین را ببیند و مشکلش را حل کند. لذا این اقدام مبارکی بود و در برخی شهرهای دیگر مانند آقای علم الهدی در مشهد هم این دستور را دادند که اقدام خوبی است.
در استان هایی که شخصیت های تراز اول می آیند و نگرانی در مورد امنیت آنها وجود دارد این امنیت را می توان به صورت دیگری فراهم کرد لذا کار بسیار خوبی است.
نظرتان درباره انتصاب آقای ابوترابی فرد چیست؟
اینکه خطیب نماز جمعه جدیدی به تهران اضافه شده است نیز اقدام قابل توجه و خوبی است. وقتی فردی در جایگاه خطیب نماز جمعه از یک تریبون ده سال با مردم صحبت می کند اگر بخواهد همان مطالب را بیان کند تکراری می شود و اگر بخواهد موضوع دیگری را مطرح یا کار جدیدی بکند ممکن است تنوع موضوعی وجود نداشته باشد. برای مثال اگر موضوع تقوی را خطیب نماز جمعه قبلی بگوید تکرار خواهد بود اما اگر خطیب نماز جمعه جدید با رویکرد دیگری بگوید ممکن است موضوع تکراری باشد؛ اما مطلب و محتوا تکراری نیست. لذا وقتی این جابه جایی ها رخ می دهد یقینا در تنوع مطالب و بهره مندی مخاطبین مفید است. موضوع دیگر اینکه آن امام جمعه هایی هم که از گذشته بوده اند میدانی برای تنفس پیدا می کنند چون ما امام جمعه بیکار و بی شغل نداریم و چندین مسولیت دیگر هم به عهده دارند. برای مثال یا عضو مجمع تشخیص هستند و یا عضو خبرگان و ... لذا ممکن فشار کار مانع شود تا آن تنوع لازم را در بیانات خود داشته باشد. بنابراین اگر آن تعدد اتفاق بیفتد می تواند در این زمینه موثر باشد. نکته دیگر اینکه امام جمعه های ما ممکن است از یک سلیقه و یک نگاه نباشند مثلا ممکن است در یک ابعادی سلایق متفاوت داشته باشند چه اشکالی دارد که ما نگاه متفاوتی داشته باشیم.
امروز همین بحث وجود دارد؛ برخی معتقدند با رفتن آیتالله هاشمی از نماز جمعه برخی از هواداران ایشان هم از صفوف نماز جمعه فاصله گرفتند. آمدن آقای ابوترابی فرد چقدر موجب جذب آن افراد خواهد شد؟
وقتی حاکم مسلمین کسی را به عنوان خطیب نماز جمعه نصب کرد احراز عدالت برای ماموم کافی است؛ یعنی نصب ولی فقیه در اثبات عدالت برای آنکه من بتوانم اقتدا کنم کافی است و رفتن به نماز جمعه و نماز خواندن پشت هر امامی هیچ منعی ندارد. برای مثال من خودم به شهرهایی می روم که خط سیاسی امام جمعه آنجا 180 درجه با خط سیاسی من متفاوت است ولی بنده هیچگاه در اقتدا تردید نمی کنم و اقتدا می کنم.
منظور شما کدام شهر و اقتدا به کدام امام است؟
مثلا من رفتم به استان گلستان و شهر گرگان هیچگاه در اقتدا به آقای نورمفیدی تردید نکردم. لذا این اختلافات سیاسی را نباید بهانه ای برای خلوت کردن نماز جمعه قرار دهیم. به هر صورت این تغییرات در ایجاد تنوع و اینکه افراد جدیدی به نماز جمعه بیایند اثر جدی دارد.
نکته دیگر اینکه مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی با تصمیم خود دیگر به نماز جمعه نرفتند. چندین بار هم افرادی مانند آیت الله امامی کاشانی و دیگران رفتند و از ایشان درخواست کردند که به نماز جمعه بیایند اما ایشان خودش قبول نکرد. به هر دلیلی از این مسئله استقبال نکردند لذا اگر افرادی به دلیل نرفتن ایشان با نماز جمعه قهر کرده اند باید تجدید نظر کنند. چراکه کسی آقای هاشمی را کنار نگذاشت و تشخیص خودش بود که دیگر به نماز جمعه نیاید. بنابراین کسانی که قهر کرده اند با نماز جمعه دوباره آشتی کنند و به این صفوف بازگردند.
به نظر شما صفوف نماز جمعه نسبت به اوایل انقلاب چه تغییری کرده است؟
جمعیت همان جمعیت است گاهی با مناسبت هایی جمعیت افزایش پیدا می کند و مانند اوایل انقلاب می شود. اما در کل یک اصل وجود دارد و آن اینکه هرچه از زمان پیروزی انقلاب و شور و حال آن زمان فاصله بگیریم، حرارت ها کم شود و جوانان ما از آن ارزش ها دور بمانند و ما عرضه انتقال ارزش ها را به نسل جدید نداشته باشیم، باید منتظر خلوت شدن سنگرهای ارزشی باشیم. شلوغ شدن نماز جمعه بستگی دارد به اینکه ما چقدر در تداوم ارزش های انقلاب و توجیه نسل جوان موفق بودیم و در مقابل رسانه های بیگانه چقدر موثر بودند. باتوجه به گستره تبلیغاتی که علیه ارزش ها وجود داشته و با وجود مشکلاتی که مردم دارند، همین حضور مردم حماسی است.
خبرآنلاین