آفتابنیوز : نگاهی به آمار و رتبه بندی هایی که از سوی سازمان های جهانی و بین المللی در ارتباط با شادی و نشاط منتشر می شود، از پایین بودن جایگاه ایران در رتبه بندی ها حکایت دارد، با اخبار و گزارش هایی نیز که در رسانه ها و شبکه های اجتماعی در این زمینه به گوش می رسد، می توان گفت زنگ خطر جامعه به این لحاظ به صدا درآمده به طوری که کارشناسان بهداشت و روان و سازمان های متولی در این زمینه بارها نسبت به این مساله هشدار داده اند. به رغم این هشدارها و همچنین تلاش هایی که دولتمردان و مسوولان به ویژه در سال های اخیر به این مساله معطوف داشته اند، جامعه ایران در زمینه شادکامی و نشاط اجتماعی با چالش هایی روبرو است. در چنین شرایطی این پرسش مطرح می شود که چرا به رغم هشدارها، تلاش ها و توصیه ها، جامعه ایران از نظر شادی و نشاط اجتماعی با استانداردهای جهانی فاصله دارد؟
روانشناسان موانع اصلی جریان یافتن شادی در میان مردم را در نبود اعتماد اجتماعی و امید، نداشتن ثبات و پایداری در شرایط اقتصادی و اشتغال، رواج شایعه و دروغ، غیرقابل پیش بینی بودن آینده، حاکم شدن استرس بر زندگی های شهری و افزایش هیجان های منفی جست و جو می کنند. در این باره، «محمدرضا کاظمی» روانشناس و «پروانه محمدخانی» روانشناس و مدرس دانشگاه موانع و راهکارهای شادی و نشاط در جامعه ایران را بررسی کردند.
** افزایش امید و اعتماد عمومی، گامی به سوی نشاط و شادی
در ایجاد هر مساله و چالش اجتماعی نه یک علت که مجموعه ای از علل و عوامل نقش دارند، کمبود شادکامی و نشاط اجتماعی نیز از این قاعده مستثنی نیست. کاظمی در این باره گفت: در شرایطی که اعتماد اجتماعی در جامعه حاکم باشد، حکومت و مردم از هم جدا نیستند. امید و اعتماد دو شاخصه ای هستند که می توان هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی آن ها را بررسی کرد. در صورتی که امید به شرایط زندگی در جامعه افزایش یابد فرد در شرایط آسوده و شادتری خواهد زیست زیرا امید احساسی است که باعث می شود افراد به آینده، اجتماع و زندگی فردی خود خوشبین بوده و با روان سالم و شادتری به زندگی خود ادامه دهند.
«امید و شادی احساسی است که در افراد میل به پیشرفت و ساختن فضای بهتر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را ایجاد می کند. این مقوله ها در کنار اعتماد اجتماعی در یک مجموعه قرار گرفته و به بهبود یکدیگر کمک خواهند کرد. در شرایطی که مقوله های امید، شادی و اعتماد در جامعه از میزان مطلوبی برخوردار باشند، فرد به حمایت، همدلی و همدردی دیگر افراد جامعه پشت گرم بوده و احساس خیراندیشی در او تقویت می شود.»
به گفته این روانشناس، زمانی که احساس اعتماد عمومی و نشاط در جامعه فراهم باشد، حکومت و مردم از هم جدا نخواهند شد. در سال های اخیر شاخص های اعتماد و امید در جامعه افزایش یافته است اما تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله زیادی داریم. اظهارنظر دقیق در این باره نیازمند ارزیابی و بررسی های دقیق جامعه شناختی است اما موانعی بر سر راه افزایش اعتماد و نشاط اجتماعی وجود دارد که رفع آن ها به تعمیق پیوند میان حکومت و مردم و همچنین جریان سیال امید در جامعه کمک می کند.
این روانشناس تصریح کرد که افزایش مقوله های اجتماعی چون نشاط و شادی در افراد جامعه همیشه بر مبنای احساسات درونی افراد امکانپذیر نخواهد بود بلکه باید اقدامات عملی در این زمینه صورت گیرد در غیراین صورت احساس درونی افراد ضعیف شده و جامعه به سوی ناامیدی و یاس حرکت خواهد کرد.
کاظمی گفت: حکومت ها و دولت ها باید برای بهبود معیشت افراد جامعه و کشور تدابیری اندیشیده و وعده های خود را عملی سازند. دولت ها دست کم باید اراده خود را برای تحقق وعده ها به مردم نشان دهند حتی اگر آن وعده اجرایی نشود. از هرگونه فضاسازی و جوسازی برای دگرگون نشان دادن وضعیت جامعه پرهیز شود. جلوگیری از تزریق اندوه و غم و کاهش شایعه های استرس آفرین در جامعه نیز میزان نشاط و امید مردم را در مردم افزایش خواهد داد.
«رواج دروغ و شایعه اثر استرس آوری بر زندگی مردم داشته و ناامیدی را در جامعه رواج می دهد. اعتماد عمومی هم در این بین خدشه دار شده و دیوار تاریکی میان دولت و مردم و همچنین مردم با یکدیگر شکل می گیرد.»
شفاف سازی اصل دیگری است که از نگاه این کارشناس به توجه مسئولان نیازمند است. «راستگویی و صداقت احساس خوب را در جامعه رواج می شود و احساس نشاط روانی بیشتری میان خانواده ها به وجود می آورد.
به بی ثباتی شرایط اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی دیگر عامل دیگری است که به کاهش اعتماد، نشاط و امید در جامعه منجر می شود. نادیده گرفته شدن این اصل مهم از سوی مسئولان باعث شده تا شرایط آینده و وضعیت زندگی غیرقابل پیش بینی شود به طوری که ساده ترین مسائل نیز پیچیده به نظر آیند و امکان پیش بینی از بین برود. غیرقابل پیش بینی بودن، بزرگترین دشمن امید و نشاط در جامعه است.
** مقابله با هیجان های منفی؛ راهکار گسترش نشاط
شیوع هیجان های منفی در جامعه مانند استرس، خشم و نگرانی، به طور طبیعی شادی در جامعه را کاهش خواهد داد. اگرچه هیجان های منفی از دیدگاه روانشناسی بد تلقی نمی شوند، اما به طور کلی بر سلامت روان و جسم افراد اثرگذار است.
در این زمینه، محمدخانی با تاکید بر افزایش هیجان های منفی در جامعه ایران گفت: جامعه ای که بیشتر هیجان های منفی در آن حاکم باشد، به طور حتم جامعه ای است که به اختلال های هیجانی و رفتاری دچارخواهد شد. ما همین مساله را در ایران شاهد هستیم و به همین دلیل ایرانی ها را عصبانی ترین افراد معرفی کرده اند.
اظهارات محمدخانی در حالی است که آمارها نیز از افزایش رفتارهای پرخاشگرانه روایت می کند. اگر در جامعه ای اندوه افزایش یابد، افسردگی رشد می کند و مردم خموده و بی انگیزه خواهند شد. کاهش مشارکت های اجتماعی، احساس بی هویتی، احساس پوچی در زندگی و حالت هایی از این دست همگی ناشی از شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و فردی است. اگر افراد در زندگی شخصی خود احساس خطر کنند، رفتارهای برانگیخته هیجانی و اضطراب از خود بروز می دهند. اضطراب بالا نیز هیجان های منفی در سطح جامعه را افزایش می دهد.
به گفته این مدرس دانشگاه، خانواده به عنوان کوچکترین نهاد، مهمترین وظیفه را در انتقال شادی به فرزندان و اعضای خود دارد. این مساله نیز مستلزم برخورداری اعضای خانواده از سلامت روان است. با افزایش سلامت روان در خانواده ها، افراد به خودی خود می توانند شادی آفرین باشند. کاهش سلامت روان با افزایش عواطف منفی رابطه مستقیمی دارد و مسائلی همچون فقر، ناامنی، آلودگی های زیست محیطی، بیکاری و مشکلاتی از این دست، سلامت روان را از جامعه دور می سازد.
افزایش سلامت روان و سلامت جسم در افراد در کنار آموزش هایی درباره مهارت های رفتاری و اخلاقی باعث می شود تا افراد بر رفتارهای خود کنترل بهتری داشته باشند. فردی که از منابع استرس زای خود آگاه بوده واز مهارت های اجتماعی لازم برای مقابله با این شرایط برخوردار است، به طور حتم قدرت کنترل خشم را دارد و می تواند شرایط منفی را به شرایط مسالمت آمیز یا حتی شادی بخش تبدیل کند.
در ایجاد شادکامی و نشاط و همچنین درونی سازی مهارت های اجتماعی مقابله و کنترل شرایط منفی، فقط خانوده نقش ندارد و غیر از خانواده خانواده نهادهای دیگری مانند رسانه ها، فضای مجازی، جامعه ورزشی، جامعه هنرمندان و سیاستگذاران سلامت در کشور باید چارچوبی را برای سالم سازی روح و جسم افراد تعریف کرده و اجرا کنند.
در حالی که در بسیاری از کشورهای پیشرفته برنامه ها از سطح ایجاد سلامت جسمی در افراد فراتر رفته و به مرحله سلامت روان رسیده است، ایران هنوز مساله ای چون سلامت جسمی درگیر است. البته توجه به مساله سلامت روان و تلاش برای بهبود آن در سال های اخیر افزایش یافته است و این امر مطلوبی تلقی می شود، اما با توجه به تهدیدهای روانی موجود در جامعه کافی نیست.
ایجاد حس ارزشمندی در جامعه از دیگر راهکارهای افزایش شادی است. ناامیدی، درماندگی و اینکه فرد احساس کند در جامعه محلی از اعراب ندارد، مانعی برای افزایش شادی به شمار می رود. آموزش مهارت های رفتاری مانند کنترل خشم، خودشناسی، مهار هیجانات، مدیریت استرس، اراده و تصمیم گیری، هویت بخشی و ایجاد اعتماد عمومی به طور حتم سلامت روانی فرد را افزایش خواهد داد. فردِ دارای سلامت روان، خود مهارت ایجاد شادی را خواهد داشت.
منبع: ایرنا